نگرشها نسبت به معرفی یورو در سوئد (2024-2003)
موسسه مطالعات سیاست اروپایی سوئد (SIEPS) در گزارشی تحت عنوان نگرشها نسبت به معرفی یورو در سوئد (2024-2003): تحولی در افکار عمومی به بررسی تغییرات نگرش عمومی سوئد نسبت به پذیرش یورو از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۴ پرداخته و با استفاده از دادههای مؤسسه SOM (نهاد پژوهشی در زمینه نظرسنجی که در دانشگاه گوتنبرگ سوئد فعالیت میکند) نشان داده که در سالهای اخیر حمایت از یورو در حال افزایش است. در حالی که سوئد طبق تعهدات عضویت در اتحادیه اروپا موظف به پیوستن به یورو است، تاکنون آن را نپذیرفته و مدتها اکثریت مردم مخالف آن بودهاند. نقطه عطف تغییر در افکار عمومی از سال ۲۰۲۲ و همزمان با حمله روسیه به اوکراین آغاز شد که موجب تقویت حس همبستگی اروپایی و افزایش نگرش مثبت به یورو شد.
سوئد در سال ۱۹۹۵ به عضویت کامل اتحادیه اروپا درآمد، اما زمانی که یورو در سال ۱۹۹۹ معرفی شد، این کشور خارج از آن باقی ماند. سوئد از نظر فنی معیارهای لازم برای پیوستن به یورو را رعایت نمیکرد و به جای آن، تشویق شد تا برای تحقق این معیارها تلاش کند. سوئد متعهد به پذیرش یورو است و معافیت رسمی از آن ندارد. با این وجود، تاکنون یورو به عنوان ارز رسمی در سوئد پذیرفته نشده است.
مؤسسه مطالعات سیاست اروپایی سوئد[1] پیشتر یادآور شده بود که درک عمومی از پذیرش یورو در سوئد به عنوان جنبهای اختیاری از عضویت در اتحادیه اروپا مطرح میشود، در حالی که چنین نیست (اریکسون و لیونگکویست، ۲۰۲۱، ص. ۱۰). در همهپرسی سال ۲۰۰۳ درباره پذیرش یورو، ۵۵٫۹۱ درصد رأیدهندگان به آن «نه» گفتند، و نظرسنجیها از آن زمان به بعد نشان دادهاند که اکثریت مردم سوئد در اغلب نظرسنجیها موضعی منفی نسبت به پذیرش یورو داشتهاند.
با این حال، از سال ۲۰۲۲ نشانههایی از گسست در روند افکار عمومی دیده میشود: سهم سوئدیهایی که به معرفی یورو نظر مثبت دارند افزایش یافته و سهم مخالفان کاهش یافته است. در سال ۲۰۲۴، ۳۲ درصد از مردم سوئد اعلام کردهاند که از معرفی یورو حمایت میکنند – بالاترین رقم از زمان پیش از بحران یورو. در همین حال، سهم مخالفان به ۴۱ درصد کاهش یافته که پایینترین سطح از زمان پیش از بحران یورو است. وضعیت فعلی افکار عمومی را میتوان همگرایی میان دیدگاههای مثبت و منفی نسبت به معرفی یورو در سوئد توصیف کرد. همچنین، ۲۷ درصد از مردم سوئد بر این باورند که معرفی یورو نه پیشنهاد خوبی است و نه بد.
اوسکارسون و هولمبرگ (۲۰۰۴)[2] نشان دادهاند که نگرش سوئدیها نسبت به یورو در زمان همهپرسی ۲۰۰۳ از الگوهای اجتماعی-اقتصادی، جمعیتی و ایدئولوژیک مشخصی پیروی میکرد. از آنجایی که گروههای مختلف اجتماعی منافع متفاوتی برای حفاظت دارند، چنین عواملی میتوانند در شکلگیری دیدگاه نسبت به یورو تأثیرگذار باشند. پرسش اینجاست که آیا همان الگوها را میتوان در نگرش فعلی سوئدیها نسبت به یورو، بیش از دو دهه بعد، نیز مشاهده کرد؟
هدف این تحلیل بررسی تحول نگرش مردم سوئد نسبت به یورو در طول زمان است، بهویژه با تمرکز بر اینکه الگوی تحول برای عواملی که در سال ۲۰۰۳ پیوند نزدیکی با نگرش به یورو داشتند، چگونه بوده است. همچنین، سهم همواره بالای افرادی که نظر مشخصی درباره یورو ندارند، مورد بررسی قرار میگیرد. این تحلیل بر دادههای نظرسنجی مؤسسه SOM در دوره ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۴ استوار است. پرسش مرکزی این است: چه عواملی بر نگرش سوئدیها نسبت به معرفی یورو تأثیر میگذارند، و این عوامل از سال ۲۰۰۳ تاکنون چگونه تغییر کردهاند؟
بخش بعدی مروری کلی بر نگرش سوئدیها نسبت به معرفی یورو ارائه میدهد، با تمرکز بر استدلالهای غالب در همهپرسی سال ۲۰۰۳. سپس نظریهها و عواملی که پیشتر برای تبیین نگرشهای فردی سوئدیها نسبت به یورو استفاده شدهاند، ارائه میشود. بخش چهارم به تحلیل تغییرات نگرش نسبت به یورو در میان سوئدیها در طول زمان و در میان گروههای مختلف میپردازد. بخش پایانی تحلیل نیز نتایج را جمعبندی میکند، نتیجهگیری کرده و سؤالاتی برای تحقیقات و تحلیلهای آتی مطرح میسازد.
- اتحادیه اقتصادی و پولی اروپا و موضع سوئد
اتحادیه اقتصادی و پولی اروپا[1] بخشی مرکزی از همکاریهای اتحادیه اروپا بهشمار میآید و هدف آن هماهنگی سیاستهای اقتصادی و پولی کشورهای عضو است. سومین ستون کارکرد این اتحادیه حفظ اتحادیه پولیای است که در اول ژانویه ۱۹۹۹ با معرفی یورو پایهگذاری شد. یازده کشور عضو اتحادیه اروپا بلافاصله یورو را به عنوان ارز خود پذیرفتند. بر اساس معاهدات اتحادیه اروپا، تمامیکشورهای عضو (به جز آنهایی که معافیت رسمی دارند) موظفاند برای برآوردن «معیارهای همگرایی» تلاش کنند و یورو را به عنوان ارز رسمی خود بپذیرند. این معیارها شامل نرخ پایین تورم، مالیه عمومی سالم، نرخ ارز باثبات و سازگاری قوانین بانک مرکزی با مفاد معاهده ماستریخت است.
در حال حاضر، ۲۰ کشور از ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، یورو را به عنوان ارز رسمی خود پذیرفتهاند و عضو منطقه یورو هستند. سوئد، به همراه بلغارستان، جمهوری چک، لهستان، مجارستان و رومانی، خارج از اتحادیه پولی قرار دارد اما از نظر حقوقی موظف به پیوستن به آن است، مشروط بر اینکه معیارها را برآورده سازد. تنها کشور عضوی که معافیت رسمی دارد، دانمارک است؛ کشوری که با وجود این معافیت، ارز خود را به یورو متصل کرده است.
بحث درباره یورو در سوئد عمدتا در آستانه همهپرسی سال ۲۰۰۳ شدت گرفت. بسیاری از احزاب سوئدی در آن زمان در خصوص این موضوع دچار شکاف داخلی بودند؛ از جمله مهمترین آنها حزب سوسیال دموکرات. با این حال، بهطور رسمی، احزابی مانند سوسیال دموکراتها، مودراتها، حزب مردم و دموکراتهای مسیحی از پذیرش یورو حمایت میکردند، در حالی که حزب مرکز، حزب سبز و حزب چپ در جبهه مخالف قرار داشتند. برخی از رایجترین استدلالهای موافق و مخالف در جدول شماره ۱ آمده است.
جدول ۱: استدلالهای دو طرف
موافقان یورو
|
مخالفان یورو
|
رشد سریعتر، اشتغال بیشتر و تجارت بیشتر
|
داشتن ارز، نرخ بهره و بانک مرکزی مستقل برای سوئد بهتر است
|
کاهش قیمتها به دلیل رقابت بیشتر و شفافیت قیمتی
|
افزایش قیمتها
|
ادامه استفاده از ارزی کوچک و ناپایدار مخاطرهآمیز است
|
ریسکهای مالی
|
تأثیرگذاری بیشتر در همکاریهای اروپایی
|
حرکت به سمت اروپای فدرال به معنای از دست دادن استقلال و حق تعیین سرنوشت است
|
|
مهمترین استدلال مخالفان، نظریه مناطق بهینه پولی [1]است. این نظریه اقتصادی به شرایطی میپردازد که در آن داشتن ارز مشترک مفید تلقی میشود. بر اساس این نظریه، در ابتدای دهه ۲۰۰۰، سوئد بهتر بود که از پذیرش یورو خودداری کرده و ارز، نرخ بهره و بانک مرکزی مستقل خود را حفظ کند. استدلال دیگر مخالفان این بود که قیمتها افزایش خواهند یافت؛ بهدلیل هزینههای زیاد برای شرکتها و مردم برای تغییر ارز و همچنین مشکلات گرد کردن قیمتها (برای نمونه، کالایی که ۹.۶ یورو قیمت دارد ممکن است به ۱۰ یورو گرد شود). علاوه بر این، مخالفان استدلال میکردند که پذیرش یورو برای اقتصاد سوئد پرمخاطره است. بسیاری بر این باور بودند که وضعیت اقتصادی سوئد از سایر کشورهای منطقه یورو بهتر است و بنابراین، در صورت بروز بحران اقتصادی، سوئد ممکن است مجبور به کمک به دیگر کشورها شود. در نهایت، مخالفان، معرفی یورو را تهدیدی برای حاکمیت ملی و گامی در جهت همکاری بیش از حد فراملی در اروپا میدانستند.[2]
در مقابل، موافقان استدلال میکردند که معرفی یورو منجر به رشد سریعتر، اشتغال بیشتر و افزایش تجارت و سرمایهگذاری خواهد شد. در بلندمدت، این اقدام موجب افزایش رفاه و قدرت خرید مردم میشود. برخلاف مخالفان، طرفداران معتقد بودند که پذیرش یورو باعث افزایش رقابت و شفافیت قیمتی در سوئد خواهد شد، که در نهایت به نفع مصرفکنندگان تمام میشود. همچنین، موافقان اظهار میکردند که کرون سوئد ارزی کوچک و نامطمئن است و جایگزینی آن با یورو میتواند به ثبات و امنیت اقتصادی بیشتر بینجامد. نهایتا، آنان بر این باور بودند که همکاری عمیقتر اروپایی موضوعی مثبت برای سوئد است و این کشور میتواند از طریق آن تأثیرگذاری بیشتری در اتحادیه اروپا داشته باشد.[3]
در همهپرسی سال ۲۰۰۳، جبهه مخالفان با کسب 55.9 درصد آرا پیروز شد. اوسکارسون و هولمبرگ (2004) استدلال میکنند که تمرکز اصلی رأیدهندگان در این همهپرسی بر اقتصاد بود. در هیچیک از همهپرسیهای پیشین سوئد، رأیدهندگان به این اندازه براساس استدلالهای اقتصادی - هم در سطح کلان ملی و هم در سطح تأثیر بر اقتصاد فردی - رأی نداده بودند. نویسندگان اشاره میکنند که در همهپرسی سال ۱۹۹۴ برای عضویت در اتحادیه اروپا، رکود اقتصادی باعث شده بود که عضویت در اتحادیه بهعنوان راهنجات تلقی شود، در حالی که در سال ۲۰۰۳، بهدلیل وضعیت اقتصادی خوب کشور، پذیرش یورو تهدید تلقی شد. در رابطه با تعمیق ادغام اروپا، ذکر میشود که ۱۴ درصد از رأیدهندگانی که به اتحادیه اروپا دید مثبتی داشتند ولی با یورو مخالف بودند، نقش تعیینکنندهای در نتیجه نهایی ایفا کردند. این گروه از رأیدهندگان، از سوی نویسندگان، بهعنوان «در همینجا توقف کن»[4] توصیف شدهاند.[5]
هم اتحادیه اروپا و هم منطقه یورو در سال ۲۰۰۳، بهکلی متفاوت از وضعیت کنونی بودند. برای نمونه، تعداد کشورهای عضو منطقه یورو از ۱۱ به ۲۰ افزایش یافته و این کشورها بحران اقتصادی بزرگی را در دهه گذشته پشت سر گذاشتهاند. بنابراین، بعید است که بحث درباره یورو در سوئد امروز، مشابه بحثهای سال ۲۰۰۳ باشد. دشوار است که بتوان گفت استدلالهایی که در سال ۲۰۰۳ تعیینکننده بودند، هنوز هم اساس نگرش سوئدیها به یورو هستند، بهویژه از آنجا که در حال حاضر بحث جدیای درباره یورو در سوئد جریان ندارد. از این رو، میتوان به پژوهشهای موجود رجوع کرد تا دید که چه عواملی نگرش افراد به یورو را - چه در گذشته و چه اکنون - تحت تأثیر قرار میدهند.
3- پژوهشهای افکار عمومی و یورو
مطالعات نسبتا کمی وجود دارد که به بررسی عواملی میپردازند که بر نگرش مثبت یا منفی مردم نسبت به معرفی یورو تأثیرگذار هستند. یکی از دلایل ممکن این است که بسیاری از شهروندان اتحادیه اروپا، اتحادیه و یورو را تقریبا معادل و بههم پیوسته میدانند. در سوئد، که یورو هنگام پیوستن به اتحادیه اروپا معرفی نشد، ممکن است نگرش نسبت به اتحادیه و یورو تفاوت بیشتری با یکدیگر داشته باشد. دلیل دیگر برای این خلأ پژوهشی ممکن است این باشد که یورو مسئلهای است با ماهیتی اقتصادی، بهگونهای که عوامل کلاناقتصادی بیش از عوامل فردی بر نگرشها تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر، وضعیت اقتصادی کشور ممکن است در تبیین دیدگاه مردم نسبت به معرفی یورو تأثیر بیشتری داشته باشد تا عواملی مانند سن یا سطح تحصیلات فرد. این موضوع در فصل چهارم بیشتر بررسی خواهد شد.
بر اساس تحلیل هولمبرگ از افکار عمومی درباره یورو پس از همهپرسی ۲۰۰۳، در میان رأیدهندگان سوئدی شکافهای دموگرافیک و اجتماعی-اقتصادی مشخصی در رابطه با یورو وجود داشت. هدف از تحلیل افکار عمومیبر اساس این شکافها، شناسایی الگوها و روندها در جمعیت است. از آنجا که گروههای اجتماعی مختلف دارای پیشزمینهها و منافع متفاوتی هستند، طبیعی است که میزان «برد» یا «باخت» آنها از اصلاحی مانند معرفی یورو نیز متفاوت باشد.
هولمبرگ سه خط تقسیم اصلی را در میان رأیدهندگان سوئدی در همهپرسی ۲۰۰۳ شناسایی میکند: طبقه اجتماعی، منطقه جغرافیایی و جنسیت. در خصوص طبقه اجتماعی، وی به رابطهای آشکار بین تحصیلات عالی، درآمد بالا و اشتغال تماموقت با نگرش مثبتتر نسبت به یورو اشاره میکند. در مقابل، نگرش منفی نسبت به یورو بیشتر در میان افراد با تحصیلات پایینتر، درآمد کمتر یا بیکاران دیده میشود. بنابراین، تأثیر اجتماعی-اقتصادی بهوضوح قوی بوده است.
تفاوتهای منطقهای نیز قابل توجه بودند. تفاوت میان شهرهای بزرگ و مناطق روستایی و همچنین شمال و جنوب سوئد بهویژه چشمگیر بودهاند. هولمبرگ مینویسد: «هرچه به مرکز نزدیکتر باشید، نگرشتان به یورو مثبتتر است.»[6] در استکهلم، گوتنبرگ و مالمو، ۵۷ درصد به یورو رأی مثبت دادند، در حالی که تنها ۳۰ درصد از ساکنان مناطق روستایی به آن رأی مثبت دادند. در زمینه جنسیت نیز الگوی روشنی دیده میشود: مردان نسبت به زنان رأی مثبت بیشتری به یورو دادهاند؛ با اختلافی معادل ۱۲ درصد.
هر سه خط تقسیم مذکور، در همهپرسی عضویت در اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۴ نیز تأثیر مشابهی داشتند، حتی در برخی موارد تأثیر قویتری نیز مشاهده شد. در رأیگیری اتحادیه اروپا، مردان، افراد شهری و اقشار مرفهتر نسبت به عضویت در اتحادیه دیدگاه مثبتتری داشتند تا زنان، ساکنان روستایی و اقشار کمدرآمد.[7]
همچنین، گرایشهای حزبی و جایگاه ایدئولوژیک نیز در نگرش سوئدیها به یورو در سال ۲۰۰۳ مؤثر بودند. پس از همهپرسی، پیوند روشنی میان راست و چپ مشاهده شد؛ بهطوری که هرچه فرد خود را در طیف ایدئولوژیک بیشتر به سمت راست تعریف میکرد، احتمال رأی مثبت به یورو در او بیشتر بود. این ارتباط در حمایت از اتحادیه اروپا پیش از همهپرسی عضویت نیز دیده میشد.
در جمعبندی، پژوهشهای پیشین نشان میدهند که میان نگرش سوئدیها نسبت به یورو و وابستگیهای اجتماعی، جمعیتی و سیاسی آنها پیوندهای محکمی وجود دارد. طبقه اجتماعی، محل سکونت، جنسیت و وابستگی ایدئولوژیک نقش مهمی در چگونگی نگرش افراد به یکپارچگی اروپایی ایفا میکردند - هم در زمینه عضویت در اتحادیه اروپا و هم در معرفی یورو. بر همین اساس، در ادامه به وضعیت امروز سوئد میپردازیم تا بررسی کنیم که آیا همان عوامل هنوز هم بر افکار عمومی درباره یورو تأثیرگذار هستند یا خیر، آنهم با استفاده از دادههای سالانه مؤسسه SOM.
4- الگوهای موجود در افکار عمومی
تحلیل پیش رو بر دادههای مؤسسه SOM از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۴ استوار است. پرسش نظرسنجی این بوده است: «نظر شما درباره اینکه آیا سوئد باید یورو را به عنوان ارز رسمی خود بپذیرد چیست؟» گزینههای پاسخ شامل «پیشنهاد بسیار خوب»، «نسبتا خوب»، «نه خوب و نه بد»، «نسبتا بد» و «بسیار بد» بودهاند. تمامی دادهها در تحلیل لحاظ شدهاند، اما در ادامه، گروههایی که گزینههای «پیشنهاد بسیار خوب» و «نسبتا خوب» را انتخاب کردهاند در بسیاری از موارد تحت عنوان «عمدتا مثبت» طبقهبندی شدهاند. همینطور، گروههایی که گزینههای «نسبتا بد» و «بسیار بد» را انتخاب کردهاند در گروه «عمدتا منفی» جای گرفتهاند. در مواردی که تفاوت معناداری در طیف ۵ امتیازی پاسخها وجود داشته، این موضوع ذکر شده است. گروهی که گزینه «نه خوب و نه بد» را انتخاب کردهاند، از این پس «بیتصمیم» نامیده میشوند.
در ابتدا، نمودار مربوطه نشان میدهد که نگرش سوئدیها نسبت به یورو چگونه در طول زمان نوسان داشته است. در همهپرسی سال ۲۰۰۳، ۳۸ درصد از سوئدیها عمدتا نگرشی مثبت به یورو داشتند. بحران مالی که در سال ۲۰۰۸ از ایالات متحده آغاز شد و به اروپا گسترش یافت، تأثیر زیادی بر منطقه یورو داشت. در پی آن، بحران بدهی در منطقه یورو به وقوع پیوست و چندین کشور عضو با مشکلات اقتصادی جدی روبهرو شدند که ثبات ارز مشترک را به خطر انداخت. این رویداد از این پس تحت عنوان «بحران یورو» یاد میشود.
در آغاز بحران یورو، افکار عمومی در سوئد بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و در سال ۲۰۱۲، تنها ۹ درصد از پاسخدهندگان نگرشی مثبت به یورو داشتند. از آن زمان، حمایت بهتدریج افزایش یافت تا سال ۲۰۲۲، همزمان با حمله روسیه به اوکراین. افزایش مشابهی در حمایت از اتحادیه اروپا نیز در همان سال مشاهده شد، که میتوان آن را ناشی از افزایش کلی نگرش مثبت سوئدیها به اروپا و اتحادیه اروپا پس از تهاجم روسیه دانست. در سال ۲۰۲۳، ۳۰ درصد از پاسخدهندگان فکر میکردند که معرفی یورو ایده خوبی است، و در سال ۲۰۲۴ این رقم به ۳۲ درصد رسید؛ یعنی حمایت از یورو اکنون به همان سطحی بازگشته است که پیش از کاهش شدید در سال ۲۰۰۹ وجود داشت. ارقام سال ۲۰۲۴ همچنین نشان میدهد که افزایش چشمگیر در میان هواداران یورو که در سال ۲۰۲۳ مشاهده شد، واکنشی موقت به حمله روسیه نبوده بلکه روندی پایدار است.
همچنین، نسبت افرادی که معتقدند معرفی یورو در سوئد ایده بدی است نیز کاهش یافته و در سال ۲۰۲۴ به ۴۱ درصد رسیده است. بنابراین، سهم موافقان و مخالفان یورو به یکدیگر نزدیک شده است.
در دادههای سال ۲۰۲۴، ۲۷ درصد معتقدند که معرفی یورو در سوئد نه پیشنهاد خوبی است و نه بد. با تفکیک بر اساس هر پنج گزینه پاسخ (از «بسیار خوب» تا «بسیار بد»)، مشخص میشود که گزینه «نه خوب و نه بد» محبوبترین پاسخ در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ بوده و تقریبا ۲۷ درصد از پاسخدهندگان آن را انتخاب کردهاند. این رقم بالا نشان میدهد که احتمالا همین گروه بیتصمیمها هستند که مسیر آینده افکار عمومی درباره یورو را تعیین خواهند کرد.
در تحقیقات افکار عمومی، این امر شناختهشده است که وقتی افکار عمومی نامطمئن باشد، معمولا از حفظ وضع موجود حمایت میکند. بنابراین، میتوان انتظار داشت که کسانی که درباره یورو تردید دارند، در صورت برگزاری همهپرسی، به حفظ وضعیت فعلی و مخالفت با پذیرش یورو رأی دهند.
یکی از توضیحات رایج در سطح کلان برای شکلگیری نگرش نسبت به یورو این است که دیدگاه رأیدهندگان تحت تأثیر شرایط اقتصادی جاری قرار دارد. زمانی که ارزش کرون سوئد ضعیفتر میشود، حمایت از یورو تمایل به افزایش پیدا میکند.
علاوه بر عوامل اقتصادی در سطح کلان، دادههای نظرسنجی سالانه مؤسسه SOM امکان تحلیل عوامل فردی را نیز فراهم میکند که میتواند به درک عمیقتر فرآیند شکلگیری نگرش نسبت به یورو کمک کند. بخش بعدی، توصیف دقیقتری از گروههای عمدتا مثبت، عمدتا منفی و بیتصمیم نسبت به مسئله یورو ارائه میدهد، اینکه چه عواملی نگرش آنها را شکل میدهد و چگونه این عوامل در طول زمان تغییر کردهاند. ابتدا گروهها بر اساس عوامل اجتماعی- اقتصادی و جنسیت تحلیل میشوند، سپس بر اساس وابستگی حزبی و ایدئولوژیک، بعد تحلیل رگرسیونی ارائه میشود که تأثیر نسبی عوامل مختلف را مقایسه میکند، و نهایتاً گروه بیتصمیم بررسی میگردد.
4.1- عوامل اجتماعی- اقتصادی
همانگونه که پیشتر ذکر شد، عوامل اجتماعی- اقتصادی معمولا در پژوهشهای افکار عمومی نقش مهمی ایفا میکنند. تحقیقات پیشین نیز این موضوع را در رابطه با نگرش به معرفی یورو در سوئد تأیید کردهاند. مؤسسهSOM اطلاعاتی در مورد جنسیت، سطح تحصیلات، محل سکونت و سطح درآمد پاسخدهندگان جمعآوری کرده است. این شاخصها میتوانند برای بررسی این موضوع بهکار گرفته شوند که آیا طبقه اجتماعی، محل زندگی و جنسیت همچنان مانند سال ۲۰۰۳ در نگرش به یورو نقش مهمی دارند یا خیر.
۴.۱.۱- جنسیت
در رابطه با تفاوتهای جنسیتی، روندی روشن و پایدار مشاهده میشود: مردان عموما بیشتر از زنان دیدگاه مثبتی نسبت به یورو دارند. در سال ۲۰۲۴، ۲۶ درصد از زنان نگرشی مثبت نسبت به یورو داشتند، در مقایسه با ۳۸ درصد از مردان.
مردان برای مدت طولانی دیدگاه مثبتتری نسبت به معرفی یورو داشتهاند، اگرچه تغییرات نگرش آنان در فراز و فرودها مشابه با زنان بوده است. این تفاوت میان دو جنس در طول زمان ثابت باقی مانده است. پاسخ به اینکه چرا مردان بیشتر از زنان نگرش مثبت به یورو دارند دشوار است، اما نظریهها معمولا به این موارد اشاره دارند: علاقه بیشتر مردان به مسائل اقتصادی، ریسکپذیری بیشتر مردان در مقایسه با زنان، اینکه تعداد بیشتری از زنان در بخش دولتی مشغول به کار هستند، اینکه زنان بیشتر از مردان به ندانستن خود اذعان دارند (و در پاسخها گزینه «نظری ندارم» را انتخاب میکنند) و اینکه نسبت بیشتری از مردان گرایش سیاسی راستگرا دارند
۴.۱.۲- سطح تحصیلات
عامل اجتماعی- اقتصادی دیگر که میتواند بر نگرش به یورو تأثیر بگذارد، سطح تحصیلات است. مؤسسهSOM اطلاعات مربوط به پیشزمینه تحصیلی پاسخدهندگان را جمعآوری کرده و آنان را در سه گروه دستهبندی کرده است: تحصیلات پایین (حداکثر دبستان یا معادل آن)، تحصیلات متوسط (تحصیلات بالاتر از دبستان اما بدون تحصیلات عالی) و تحصیلات عالی (شروع یا اتمام تحصیل در دانشگاه یا مؤسسه آموزش عالی). زمانی که حمایت از معرفی یورو بر اساس این گروههای تحصیلی تفکیک میشود، الگوهای خاصی نمایان میشوند.
بررسیها نشان میدهد که تا آغاز بحران یورو، رابطهای آشکار میان سطح تحصیلات و نگرش نسبت به یورو وجود داشته است. افراد با تحصیلات عالی بهطور پیوسته بیشترین حمایت را داشتهاند، در حالی که افراد با تحصیلات پایین نگرش منفیتر را داشتهاند. یکی از توضیحات ممکن برای این تفاوتها، استدلال «سودمندی» است– یعنی اینکه افراد تحصیلکرده بیشتر خود را بخشی از پروژه اروپایی میدانند و از آن سود میبرند، برخلاف افراد با تحصیلات پایینتر. این مزایا میتواند شامل مشارکت در برنامههای تبادل دانشجو، فرصتهای تحقیقاتی از طریق بودجههای اتحادیه اروپا یا امکان سفر آسانتر باشد.
در جریان بحران یورو، حمایت از یورو در همه گروههای تحصیلی کاهش یافت، و از آن زمان به بعد تفاوت در نگرشها میان گروهها دیگر بهوضوح سابق نیست. در نظرسنجی سال ۲۰۲۴، تفاوت میان افراد با تحصیلات بالا و پایین تقریبا تنها ۴ درصد است. این همگرایی در حمایت از یورو در میان افراد با سطوح تحصیلی متفاوت، در سالهای اخیر قابلتوجه است، چرا که سطح تحصیلات یکی از قویترین عوامل پیوندخورده با حمایت از یورو در همهپرسی ۲۰۰۳ بود. در آن همهپرسی، ۵۶ درصد از کسانی که تحصیلات دانشگاهی داشتند به یورو رأی مثبت دادند، در حالی که این رقم در میان افراد با تحصیلات ابتدایی تنها ۳۰ درصد بود. تفاوتی چشمگیر که اکنون دیگر وجود ندارد. اینکه آیا این همگرایی در آینده نیز ادامه خواهد یافت یا دوباره تفاوت میان گروهها بازخواهد گشت، بستگی به مسیر حمایت از یورو دارد.
4.1.3- محل سکونت
عامل دیگری که باید در نظر گرفته شود، محل سکونت افراد است. مؤسسه SOM پاسخدهندگان را بر اساس محل زندگی به چهار دسته تقسیم کرده است: مناطق روستایی، شهرکهای کوچک، شهر/شهر بزرگ، و کلانشهرها (استکهلم، گوتنبرگ یا مالمو).
بررسیها نشان میدهد که محل زندگی نیز همانند سطح تحصیلات، با نگرش به یورو ارتباط دارد. پیش از بحران یورو، تفاوتهای آشکاری بر اساس محل زندگی وجود داشت: سهم بیشتری از ساکنان کلانشهرها نگرش مثبتی نسبت به یورو داشتند، در مقایسه با افراد ساکن در روستا یا شهرهای کوچک. پس از بهبود نسبی از بحران یورو، این تفاوتها کاهش یافتهاند. در سالهای اخیر، سهم افرادی که در روستا زندگی میکنند و نگرش مثبت به یورو دارند همچنان پایین است، گرچه این عدد از سال ۲۰۲۰ به بعد افزایش یافته است. در میان سایر دستههای جغرافیایی، تفاوتها پس از بحران یورو بسیار اندک بودهاند. در جدیدترین اندازهگیری، سهم افراد دارای نگرش مثبت به یورو در کلانشهرها کاهش یافته است، که ممکن است نشانهای از بازگشت تفاوتهای نگرشی بر اساس محل زندگی باشد، پس از دورهای که این عامل تقریبا بیتأثیر بود.
4.1.4- درآمد
آخرین عامل اجتماعی- اقتصادی بررسیشده در این تحلیل، درآمد است. در دادههای مؤسسه SOM، درآمد خانوار به سه دسته تقسیم شده است: بالا، متوسط و پایین. یافتههای تحقیق نشان میدهد که پیش از بحران یورو، تفاوتهای آشکاری در نگرش به یورو بر اساس سطح درآمد وجود داشته است، بهطوری که افراد با درآمد بالا بهطور قابلتوجهی نگرش مثبتتری نسبت به یورو داشتند و افراد با درآمد پایین نگرش منفیتری داشتند.
از حدود سال ۲۰۱۲، این پیوند قوی شروع به تضعیف کرده و خطوط بهتدریج به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. در حال حاضر، سهم افراد دارای نگرش مثبت به یورو در میان پردرآمدها کمیبیشتر و در میان کمدرآمدها کمیکمتر است، اما اختلاف میان گروههای درآمدی دیگر به اندازه اوایل دهه ۲۰۰۰ نیست.
4.1.5- الگوهای اجتماعی- اقتصادی
ادبیات مرتبط با یورواسپکتیسیسم[1] (تردید نسبت به اتحادیه اروپا) اغلب به عوامل اجتماعی- اقتصادی به عنوان توضیحی برای حمایت یا مخالفت با یکپارچگی اروپایی اشاره دارد، از جمله در موضوع یورو. با این حال، درباره یورو در سوئد امروز، بهنظر میرسد که عوامل اجتماعی- اقتصادی، دیگر آن قدرت توضیحی پیشین را ندارند.
هنوز تفاوتهای روشنی در نگرش بین زنان و مردان وجود دارد، اما سایر شاخصهای «کلاسیک» وضعیت اجتماعی- اقتصادی مانند سطح تحصیلات، محل سکونت و درآمد دیگر بهطور مشخص در نگرش به یورو تأثیرگذار نیستند. در عوض، نگرشها در میان گروههای مختلف به یکدیگر نزدیکتر شدهاند و این همگرایی بیش از همه در ارتباط با تحصیلات قابل مشاهده است. این نتیجه قابلتوجهی است، چرا که پژوهشهای افکار عمومی معمولا تفاوتهای بزرگی را در نگرشها بر اساس این نوع شاخصها گزارش میدهند.
این واقعیت که چنین تفاوتهایی در موضوع یورو دیگر به همان شدت ظاهر نمیشوند، ممکن است حاکی از آن باشد که مسئله یورو دیگر مانند سایر مسائل سیاسی رفتار نمیکند- موضوعی که بهخودیخود مستحق بررسیهای پژوهشی بیشتر است.
۴.۲- عوامل حزبی و ایدئولوژیک
نظرسنجیهای مؤسسه SOM هم به این میپردازند که پاسخدهندگان به کدام حزب گرایش دارند و هم اینکه خود را در طیف ایدئولوژیک در چه جایگاهی قرار میدهند. یک هشدار مهم آن است که نتایج مربوط به طرفداران احزابی که نمونه آماری کوچکی دارند، باید با احتیاط تفسیر شوند.
در رابطه با پیوند میان گرایش حزبی و نگرش به یورو، نظرسنجی سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که طرفداران حزب مرکز (C) و میانهروها (M) بیشترین نگرش مثبت را به یورو دارند. پایینترین سطح حمایت از یورو در میان طرفداران حزب چپ (V) مشاهده میشود. بهجز حزب مرکز، طرفداران احزاب اپوزیسیون کمتر از طرفداران احزاب عضو توافق تیدو[2] دیدگاه مثبت دارند. همزمان، روند مثبتی در افزایش حمایت از یورو در میان طرفداران چند حزب اپوزیسیون - بهویژه حزب چپ و سوسیال دموکراتها - قابل مشاهده است.
بهصورت تاریخی، طرفداران احزاب مودرات و لیبرالها بیشترین حمایت از یورو را داشتهاند، در حالی که طرفداران دموکراتهای سوئد (SD) بیشترین مخالفت را نشان دادهاند. اما در نظرسنجی سال ۲۰۲۴، ۲۷ درصد از طرفداران دموکراتهای سوئد نگرشی مثبت نسبت به یورو داشتهاند.
جدول ۲- نگرش به یورو بر اساس گرایش حزبی در سال ۲۰۲۴
نظر شما درباره پیشنهاد زیر چیست؟ سوئد باید یورو را بهعنوان واحد پول خود بپذیرد.
حزب
|
بسیار خوب
|
نسبتا خوب
|
نه خوب نه بد
|
نسبتا بد
|
بسیار بد
|
چپ
|
10.6
|
9.7
|
24.8
|
26.6
|
28.3
|
سوسیالدموکرات
|
14.8
|
16
|
28.1
|
19
|
22.1
|
مرکز
|
15.2
|
26.3
|
27.3
|
20.2
|
11.1
|
لیبرال
|
19.7
|
19.7
|
32.4
|
16.9
|
11.3
|
مودرات
|
20.1
|
23.8
|
27.2
|
15.5
|
13.3
|
دموکراتمسیحی
|
13.3
|
15
|
30
|
16.7
|
25
|
سبز
|
12.3
|
13.2
|
22.8
|
30.7
|
21.1
|
دموکراتسوئد
|
15.8
|
11.3
|
19.5
|
18.1
|
35.3
|
|
در نگرشهای سال ۲۰۲۴، همچنین شکاف قابلتوجهی در درون بدنه رأیدهندگان مشاهده میشود. در میان طرفداران احزاب چپ، محیطزیستی و دموکراتهای سوئد، اکثریت با دیدگاههای منفی نسبت به معرفی یورو است. با این حال، جدول شماره 2 نشان میدهد که رأیدهندگان سوسیال دموکرات بهشدت دوقطبی هستند؛ ۱۵ درصد از آنها معتقدند که معرفی یورو «پیشنهاد بسیار خوبی» است، در حالی که ۲۲ درصد آن را «پیشنهاد بسیار بدی» میدانند. بنابراین تنها ۶ درصد اختلاف بین دو سر طیف وجود دارد. الگوی مشابهی در میان رأیدهندگان مودرات نیز دیده میشود که در آن فقط ۷ درصد اختلاف بین «بسیار مثبت» و «بسیار منفی» وجود دارد. رأیدهندگان مرکز نیز دوقطبی هستند، هرچند باید نتایج مربوط به احزاب کوچک را با احتیاط تفسیر کرد.
حمایت از یورو در همه گروههای ایدئولوژیک افزایش یافته است، با بیشترین رشد در میان کسانی که خود را «کاملا راستگرا» توصیف کردهاند. این گروه در سال ۲۰۲۴، بیشترین نگرش مثبت را به یورو داشته است. با این حال، روندی دوگانه مشاهده میشود: این گروه که در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ بیشترین حمایت از اتحادیه اروپا را داشت، در سالهای اخیر به یکی از گروههای یورومنفی تبدیل شده است، در حالی که همواره بیشترین حمایت را از یورو نشان دادهاند.
این تضاد منجر به این پرسش میشود: دلیل این تناقض چیست؟ یوهانسون و لوواندر (۲۰۲۵)[1] معتقدند که این موضوع دو دلیل دارد: نخست آنکه اتحادیه اروپا از دهه ۹۰ تاکنون تغییرات زیادی کرده است، و دوم اینکه معنای «راستگرایی» نیز تغییر کرده است. در نتیجه، ممکن است کسانی که امروز خود را راستگرا میدانند با کسانی که در دهه ۹۰ همین برداشت را داشتند، متفاوت باشند. با این حال، واقعیت این است که نوعی تنش میان مخالفت با عضویت در اتحادیه اروپا و حمایت از معرفی یورو وجود دارد - بهویژه از این منظر که معرفی یورو به معنای ادغام عمیقتر سوئد در اروپا خواهد بود.
این گروه را میتوان با گروه موسوم به «در همینجا توقف کن» که اوسکارسون و هولمبرگ (۲۰۰۴) پس از همهپرسی ۲۰۰۳ توصیف کردهاند مقایسه کرد - با این تفاوت که جهتگیری این گروه معکوس است: مثبت نسبت به یورو، ولی منفی نسبت به اتحادیه اروپا.
افرادی که خود را «کاملا چپ» یا «تا حدی چپ» میدانند، بهتدریج نگرش مثبتتری نسبت به عضویت سوئد در اتحادیه اروپا یافتهاند و امروز این دو گروه بیشترین نسبت افراد اتحادیه مثبت را تشکیل میدهند. در مورد یورو نیز روندی نسبتا مثبت در میان چپگرایان تا پیش از بحران یورو دیده میشود، اما در اوایل دهه ۲۰۱۰ این حمایت در همه گروهها کاهش یافت. از آن زمان تاکنون، نگرشها بهتدریج بار دیگر مثبت شدهاند.
امروز، کمترین حمایت از یورو در میان کسانی است که خود را کاملا چپ میدانند- حدود ۲۲ درصد. این رقم در میان گروهی که خود را «تا حدی چپ» میدانند، ۳۰ درصد است.
در مجموع، تحلیل نشان میدهد که گرایش حزبی و موضعگیری ایدئولوژیک همچنان بر نگرش سوئدیها نسبت به یورو تأثیرگذار هستند، اما این تأثیر کاملا قابل پیشبینی نیست. در آخرین نظرسنجی، طرفداران حزب مرکز و حزب مودرات بیشترین حمایت از یورو را دارند، در حالی که کمترین حمایت در میان رأیدهندگان حزب چپ است. باید بار دیگر یادآوری کرد که نتایج مربوط به احزاب کوچک ممکن است به دلیل تعداد محدود پاسخدهندگان کمیگمراهکننده باشد.
بسیاری از احزاب در درون خود دوقطبی شدهاند؛ بهطوریکه تفاوت میان رأیدهندگان بسیار مثبت و بسیار منفی نسبت به یورو نسبتا اندک است. همچنین، همچنان الگویی وجود دارد که هرچه فرد بیشتر بهسمت راست در طیف ایدئولوژیک قرار داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که نسبت به یورو دیدگاه مثبتی داشته باشد - با این حال، تفاوت میان راست و چپ در این زمینه کاهش یافته است.
4.3- گروه بیتصمیم – گروهی دشوار برای شناسایی؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، سهم بزرگی از سوئدیها (۲۷ درصد در سال ۲۰۲۴) معتقدند که معرفی یورو «نه پیشنهاد خوبی است و نه بد». در این تحلیل، این گروه به عنوان «بیتصمیمها» شناخته میشوند. این بخش به تحلیل ویژگیهای این گروه میپردازد. توزیع جنسیتی در میان بیتصمیمها تقریبا متوازن است، اگرچه معمولا سهم زنان کمیبالاتر بوده است. در دادههای سال ۲۰۲۴، حدود ۲۹ درصد از زنان و ۲۵ درصد از مردان در مورد مسئله یورو بیتصمیم بودهاند.
در درون این گروه بزرگ بیتصمیم، پیوند آشکاری با عوامل اجتماعی- اقتصادی مشاهده نمیشود. سهم بیتصمیمها در همه دستهها برابر است و از سال ۲۰۰۳ نیز چنین بوده است. البته میتوان اشاره کرد که ساکنان کلانشهرها کمیبیشتر از ساکنان مناطق روستایی بیتصمیم هستند، و افراد با تحصیلات بالا نیز کمیبیشتر از افراد با تحصیلات پایینتر، بیتصمیماند.
با این حال، اگر بیتصمیمها را بر اساس گرایش حزبی تفکیک کنیم، الگوهای قابلتوجهی مشاهده میشود. سهم بیتصمیمهای چپگرا از اواسط دهه ۲۰۱۰ افزایش یافته است، و این افزایش پس از سال ۲۰۱۹ بهویژه چشمگیر بوده است. در سال ۲۰۲۲، یعنی همان سالی که روسیه حمله به اوکراین را آغاز کرد، طرفداران حزب چپ بالاترین سهم بیتصمیمها در موضوع یورو را داشتند: ۳۱ درصد کامل. این الگو ممکن است نشاندهنده تغییری در برداشت از موضوع یورو باشد. رأیدهندگان چپگرایی که پیشتر یورو را عمدتا از منظر اقتصادی میدیدند و در نتیجه با آن مخالفت میکردند، ممکن است اکنون در پرتو شرایط امنیتی جدید در اروپا، دیدگاه خود را بازبینی کرده باشند. هنگامیکه یورو بیشتر با انسجام اروپایی و مدیریت بحران مشترک گره میخورد، ممکن است این امر موجب افزایش تردید در میان رأیدهندگانی شود که قبلا دیدگاه روشنی در این زمینه داشتند.
رأیدهندگان لیبرال نیز برای مدت طولانی سهم بالایی از بیتصمیمها را نشان دادهاند - حدود ۲۰ درصد. این امر جالبتوجه است، زیرا این حزب مدتهاست که طرفدار قاطع پیوستن سوئد به یورو بوده است. الگویی جالب در میان طرفداران لیبرالها در زمان بحران یورو در اوایل دهه ۲۰۱۰ دیده میشود: در حالی که سهم بیتصمیمها در میان رأیدهندگان همه احزاب دیگر کاهش یافت، در میان لیبرالها افزایش یافت. یکی از توضیحات ممکن این است که موضعگیری صریح حزب در حمایت از یورو، تصمیمگیری روشن را برای برخی از طرفداران دشوارتر کرده و در نتیجه آنها به گزینه «نمیدانم» گرایش یافتهاند. این نمونهها از طرفداران چپگرا و لیبرال نشان میدهند که همدلی با حزبی که موضع روشنی نسبت به یورو دارد، لزوما به معنای داشتن دیدگاه مشخص در میان رأیدهندگان آن حزب نیست.
در میان کسانی که خود را نه چپگرا و نه راستگرا معرفی میکنند، سهم بیتصمیمها همواره بالا بوده است. در سال ۲۰۲۴، ۲۹ درصد از این گروه اعلام کردند که درباره معرفی یورو در سوئد نظری ندارند. ممکن است دشواری در تعیین موقعیت ایدئولوژیک با تردید در سایر مسائل، از جمله یورو، همبستگی داشته باشد.
در میان کسانی که خود را «کاملا چپ» میدانند، نیز در سالهای اخیر سهم بیتصمیمها افزایش یافته است - موضوعی که با روند ذکر شده در میان طرفداران حزب چپ همخوانی دارد. در گروهی که خود را «تا حدی چپ» میدانند، نیز میزان تردید افزایش یافته است. در مقابل، در میان کسانی که خود را «کاملا راست» توصیف میکنند، سهم بیتصمیمها کمترین میزان است. در نظرسنجی سال ۲۰۲۴، تنها ۱۸ درصد از این گروه بیتصمیم بودهاند، که نشاندهنده وجود دیدگاهی پایدارتر و شکلگرفتهتر در این طیف ایدئولوژیک است.
این تحلیل نشان میدهد که حمایت از پذیرش یورو در سوئد همچنان در حال افزایش است و مخالفت با یورو نیز روندی کاهشی دارد. تفاوتهای بزرگ در نگرش سوئدیها نسبت به یورو که پیشتر در میان گروههای مختلف جمعیتی، اجتماعی- اقتصادی و سیاسی وجود داشت، اکنون در حال کاهش است. در عین حال، گروهی که نسبت به پذیرش یورو نظر مشخصی ندارند (بیتصمیمها) نیز در حال گسترش است، بهویژه در میان رأیدهندگان چپگرا. این امر نشان میدهد که مسئله یورو اکنون از دید بسیاری، موضوعی پیچیدهتر و دشوارتر از گذشته تلقی میشود.
[1] Johansson, M. and Lewander, J. 2025. Between doubt and enthusiasm: 30 years of Swedish EU opinion. Swedish Institute for European Policy Studies (Sieps).
[1] Euroscepticism
[2] TIDÖ
[1] Optimal Currency Areas
[2] Danielsson, P. and Leonhard, A. 2024, Twenty years after the vote: Have the arguments for the euro been strengthened or weakened? Confederation of Swedish Enterprise.
[3] ibid
[4] “here but no further”
[5] Oscarsson, H. and Holmberg, S. 2004. The Battle for the Euro 1st ed. Department of Political Science, University of Gothenburg.
[6] Oscarsson, H. and Holmberg, S. 2004. The Battle for the Euro 1st ed. Department of Political Science, University of Gothenburg. P: 263
[7] ibid
[1] Economic and Monetary Union - EMU
[1] Swedish Institute for European Policy Studies (SIEPS)
[2] Oscarsson, H. and Holmberg, S. 2004. The Battle for the Euro 1st ed. Department of Political Science, University of Gothenburg.