آمریکای بایدن، اولین قدرت اقتصادی جهان!
در مقاله فرانسوی برگرفته از لوموند تحت عنوان" آمریکای جو بایدن دوباره خود را برای تبدیل شدن به اولین قدرت اقتصادی جهان آماده میکند. " آمده است؛
"آمریکا در دوران ریاست جمهوری جو بایدن برای دفاع از رتبه خود به عنوان قدرت اقتصادی پیشرو در جهان آماده میشود. " ...
برگردان این مقاله در پی خواهد آمد .
در این مقاله [1] اقتصاددان، نیکولا گوتزمان[2]، بیان کرد که مستأجر جدید کاخ سفید با حمایت از افزایش رشد، مهمترین تغییر جهت استراتژی اقتصادی ایالات متحده، طی چهل سال اخیر را، به منظور مقابله با زیاده خواهیهای چین، دنبال میکند.
"اکنون زمان بزرگ اندیشی است".
در تاریخ 12 فوریه 2021 ، وزیر خزانه داری ایالات متحده، جانت یلن،[3] در هنگام صحبت با شرکای G7 خود، ضمن تأکید بر لزوم بازگشت چندجانبه گرایی، خواستار بهبود گسترده اقتصادی هماهنگ شد.
وی همچنین گفت: "ما بیشترین اولویت را به عمق بخشیدن به تعهد بین المللی خود و تقویت اتحادمان خواهیم داد."
طی چندین ماه اخیر، واشنگتن در واقع قصد خود را برای حمایت گسترده از رشد در چند سال آینده نشان داده است. تصمیمیکه با تغییر در استراتژی سیاست پولی که در تاریخ 27 آگوست 2020 نشان داده شد و همچنین با اراده سیاسی اعلام شده برای حمایت از اقتصاد کشور از طریق بودجه کلان، قابل مشاهده است.
رشد حداکثری
پس از یک تصویب 2200 میلیارد دلاری در مارس 2020، و مکمل 900 میلیاردی که در پایان دسامبر به رای گذاشته شد، دولت جدید آمریکا در حال آماده سازی برای مذاکره در مورد برنامه ای به مبلغ 900 1 میلیارد دلار برای توسعه زیرساخت های آمریکایی است.
بدیهی است که ایالات متحده می خواهد به سطحی از رشد زیر ساختاری ادامه دهد. بنابراین، پس از چندین دهه ناامیدی، رشد نابرابریها، راکد بودن دستمزدها، بیکاری بیش از حد، ایالات متحده جهت گیری اقتصادی خود را با توجه به رشد حداکثری تغییر می دهد. اما این استراتژی، وجود یک نگرانی ژئوپلیتیک را نیز آشکار میکند.
در حقیقت، در حالی که گلوبال تایمز - وابسته به حزب کمونیست چین - در تاریخ 29 ژانویه 2021 اعلام کرد که تولید ناخالص داخلی چین میتواند تا سال 2030 بیش از ایالات متحده باشد و این کشور را به عنوان اولین قدرت جهانی اقتصاد تبدیل کند، جو بایدن در سخنرانی خود در 4 فوریه گفت اگر مشکلاتی که کشور را آزار می دهد اصلاح شود، "هیچ کشوری در این کره خاکی - حتی بزرگتر از چین - نمیتواند با ما برابری کند".
تقارن منافع داخلی و خارجی توسط جو بایدن، بر همه آشکار است. وی در ادامه گفت : « دیگر هیچ مرزی میان سیاست خارجی و داخلی وجود نخواهد داشت. هر اقدامی که در خارج از کشور انجام می دهیم، باید با در نظر گرفتن خانوادههای کارگر آمریکا انجام دهیم. ترویج سیاست خارجی طرفدار طبقه متوسط، نیاز به تمرکز فوری بر اقتصاد داخلی، نوسازی اقتصادی ما دارد."
شی جین پینگ با موانعی روبرو است
به همان روشی که ایالات متحده استراتژی مهار علیه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را اجرا کرده بود، به ویژه با پشتیبانی از بازار داخلی - آمریکای دوران جو بایدن آماده است تا پایان این دهه، 2030 از رتبه خود به عنوان قدرت اقتصادی پیشرو در جهان دفاع کند.
همانطور که کوین رود، نخست وزیر سابق استرالیا اشاره کرد "حزب کمونیست چین به طور فزاینده اطمینان دارد که اقتصاد چین از اقتصاد ایالات متحده پیشی خواهد گرفت و تا پایان دهه، رتبه نخست جهان را بدست آورد." ممکن است نخبگان غربی اهمیت این موضوع را نادیده بگیرند، اما برای حزب کمونیست چین این گونه نیست.
با این وجود چندین مانع در مقابل پروژه شی جین پینگ قرار دارند.
در مقابل جمعیتی بی ثبات و متزلزل که باعث کاهش جمعیت کارگر طی چند سال آینده میشود و خطر تبدیل شدن جنگ تجاری به جنگ فناوری که میتواند به بهره وری کشور آسیب برساند وجود دارد، اکنون سرعت رشد چین، در معرض تهدید قرار گرفته است.
اروپا به عنوان یک اولویت
در چنین شرایطی از رقابت اقتصادی جهانی است که جانت یلن و جو بایدن روابط خود را با رهبران G7 با دو اولویت آغاز کردند: از یک سو احیا و از سوی دیگر تقویت اتحادها.
اروپا به عنوان یک اولویت ظاهر میشود. اروپا هنوز به اعتبار مدل اقتصادی خود که بر ثبات صادرات مبتنی است، قانع است. استراتژی که به رشد کلی 3.3٪ بین سالهای 2008 و 2020 ، در مقابل 19.8٪ برای ایالات متحده در مدت مشابه منجر شده است، و همچنان را دنبال میکند.
همانطور که حمایت از رشد ایالات متحده همزمان با منافع ژئوپلیتیکی این کشور مطرح است، اروپا نیز باید از حداکثر استراتژی رشد بهره ببرد.
با حمایت گسترده از بازار داخلی خود از طریق بازنگری در سیاست های پولی بانک مرکزی اروپا و مذاکره مجدد در مورد پیمان ثبات و رشد، اروپا میتواند مطابق با پتانسیل خود، ظرفیت رشد خود را بدست آورد.
استراتژی پشتیبانی برای بازار داخلی این امر به طور خودکار باعث میشود که 27 عضو اتحادیه اروپا، تعادل تجاری خود را با ایالات متحده متعادل کند در حالی که امکان کاهش وابستگی به صادرات به چین را فراهم میکند.
در حالی که در ابتدا ظهور اقتصاد چین به عنوان محرک رشد اقتصادی غربیها تلقی میشد، سال 2021 فرصتی برای تولید ناخالص داخلی چین خواهد بود تا تولید EU27 را پشت سر بگذارد.
ایالات متحده که به یک دوره جدید اقتصادی راه می یابد و چندین دهه رشد بهینه را پشت سر میگذارد، سعی خواهد کرد از نتیجه مشابه جلوگیری کند. آنها هنوز بازی را نباخته اند.
پی نوشت :
[1] https://www.lemonde.fr/idees/article/2021/02/22/l-amerique-de-joe-biden-s-apprete-a-defendre-son-rang-de-premiere-puissance-economique-mondiale_6070825_3232.html
[2] Nicolas Goetzmann
[3] Janet Yellen