بررسی ابعاد حقوقی رمزارز در کشور کنیا- بخش اول
کریپتوکارنسی نوعی ارز دیجیتال یا مجازی است که برای امنیت به رمزنگاری متکی است. برخلاف ارزهای سنتی صادر شده توسط دولت ها و بانک های مرکزی (مانند دلار آمریکا یا یورو)، ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز هستند و معمولاً بر اساس فناوری به نام بلاک چین کار میکنند. در این گزارش به معرفی کریپتوکارسنیها، ویژگیهای آنها، قوانین بین المللی درخصوص رمزارزها و ملاحظات حقوقی در خصوص آنها پرداخته شد. در بخش دوم این گزارش شرح جامعی از این موارد به همراه اطلاعات دقیق و قوانین و مقررات مربوط به آنها در کشور کنیا خواهد آمد.
تعریف:
کریپتوکارنسی نوعی ارز دیجیتال یا مجازی است که از رمزنگاری برای امنیت استفاده میکند. طراحی شده است تا به عنوان یک وسیله مبادله کار کند و به افراد امکان می دهد پرداخت ها را به صورت دیجیتالی ارسال و دریافت کنند. ارزهای دیجیتال از فناوری بلاک چین برای دستیابی به تمرکززدایی، تغییر ناپذیری و شفافیت استفاده میکنند.
ویژگیهای کلیدی:
تمرکززدایی: بر خلاف ارزهای سنتی، ارزهای دیجیتال توسط هیچ مقام مرکزی مانند دولت یا بانک مرکزی کنترل نمیشوند. در عوض، آنها به شبکه غیرمتمرکز کامپیوترها (گرهها) برای اعتبارسنجی و ثبت تراکنش ها متکی هستند.
رمزنگاری: ارزهای رمزنگاری شده از تکنیک های رمزنگاری برای ایمن سازی تراکنش ها و کنترل ایجاد واحدهای جدید استفاده میکنند. این یکپارچگی و امنیت شبکه ارزهای دیجیتال را تضمین میکند.
ماهیت دیجیتال: ارزهای دیجیتال فقط به شکل دیجیتالی وجود دارند، بدون همتای فیزیکی مانند سکه یا پول کاغذی. آنها در کیف پول های دیجیتالی ذخیره میشوند که با کلیدهای خصوصی ایمن میشوند.
جهانی و بدون مرز: ارزهای رمزنگاری شده را میتوان در هر نقطه از جهان ارسال و دریافت کرد، که آنها را بدون مرز میکند. تراکنش ها میتوانند بدون نیاز به واسطههایی مانند بانک ها انجام شوند که میتواند کارمزدها و زمان پردازش را کاهش دهد.
عرضه محدود: بسیاری از ارزهای دیجیتال دارای سقف عرضه از پیش تعیین شده هستند. به عنوان مثال، بیت کوین حداکثر 21 میلیون سکه عرضه میکند که باعث کمبود میشود و میتواند بر ارزش آن تأثیر بگذارد.
رمزارزهای محبوب:
برخی از شناخته شده ترین ارزهای رمزنگاری شده عبارتند از:
بیت کوین (BTC): بیت کوین که در سال 2009 توسط یک نهاد ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو راه اندازی شد، اولین و شناخته شده ترین ارز دیجیتال است.
اتریوم (ETH): اتریوم که توسط Vitalik Buterin در سال 2015 ایجاد شد، به دلیل عملکرد قرارداد هوشمند خود شناخته شده است که امکان توسعه برنامههای غیرمتمرکز (DApps) را فراهم میکند.
ریپل (XRP): هدف XRP که توسط آزمایشگاههای ریپل توسعه یافته است، تسهیل پرداخت های سریع و کم هزینه برون مرزی برای موسسات مالی است.
لایت کوین (LTC): لایت کوین که توسط چارلی لی در سال 2011 ایجاد شد، اغلب به عنوان یک جایگزین سریعتر و ارزان تر برای بیت کوین دیده میشود.
بیت کوین کش (BCH): فورک بیت کوین، بیت کوین کش بر افزایش اندازه بلوک برای بهبود مقیاس پذیری و سرعت تراکنش تمرکز میکند.
مقررات و چارچوب قانونی:
محیط نظارتی برای ارزهای دیجیتال به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. از سال 2021، برخی از کشورها ارزهای دیجیتال را پذیرفته و مقررات روشنی را وضع کرده بودند، در حالی که برخی دیگر محتاط بودند یا آنها را به طور کامل ممنوع کرده بودند. ملاحظات کلیدی نظارتی عبارتند از:
کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC): در ایالات متحده، SEC نقش مهمی در تنظیم ارزهای دیجیتال ایفا میکند. برخی از توکنها را به عنوان اوراق بهادار و مشمول قوانین اوراق بهادار طبقه بندی میکند.
مالیات: بسیاری از کشورها مقررات مالیاتی را برای ارزهای دیجیتال وضع کرده اند و آنها را به عنوان دارایی مشمول مالیات بر عایدی سرمایه تلقی میکنند.
دو قانون مقررات ضد پول شویی (AML) و مشتری خود را بشناسید (KYC): صرافیهای ارزهای دیجیتال و ارائه دهندگان خدمات اغلب مجبورند برای جلوگیری از فعالیت های غیرقانونی، الزامات AML و KYC را رعایت کنند.
صدور مجوز و ثبت: برخی از کشورها کسب و کارهای ارزهای دیجیتال را ملزم به دریافت مجوز یا ثبت نام در مراجع نظارتی مالی میکنند.
ممنوعیت ارزهای دیجیتال: چند کشور مانند چین، تجارت و استخراج ارزهای دیجیتال را ممنوع کرده اند.
قوانین بین المللی درخصوص رمزارزها
کنوانسیون یا معاهدات بینالمللی خاصی وجود ندارد که منحصراً بر ارزهای دیجیتال حاکم باشد. با این حال، سازمانهای بینالمللی و نهادهای نظارتی مختلف دستورالعملها و توصیههایی را صادر کردهاند، و کشورهای جداگانه قوانین و مقررات خود را در مورد ارزهای دیجیتال تدوین کردهاند. در ادامه برخی از سازمانهای بین المللی کلیدی و نقش آنها در شکل دادن به مقررات ارزهای دیجیتال آورده شده است:
گروه ویژه اقدام مالی (FATF):
نقش: FATF یک سازمان بین دولتی است که بر مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم متمرکز است.
تمرکز بر کریپتوکارنسی: FATF «قانون سفر» را معرفی کرد که به صرافیهای ارزهای دیجیتال و ارائهدهندگان خدمات ملزم به جمعآوری و اشتراکگذاری اطلاعات مشتریان در طول تراکنشها میشود.
دستورالعمل به روز شده: در اکتبر 2021، FATF دستورالعمل سال 2019 خود را در مورد رویکرد مبتنی بر ریسک برای داراییهای مجازی و VASP ها به روز کرد. این به روز رسانی بخشی از تلاش مستمر FATF برای نظارت و تنظیم موثر بخش داراییهای مجازی است.
ارزیابی ریسک و کاهش: استانداردهای FATF کشورها را ملزم میکند تا ریسکهای مرتبط با فعالیتها و ارائهدهندگان مالی دارایی مجازی را ارزیابی و کاهش دهند. این شامل صدور مجوز یا ثبت VASPها و تحت نظارت یا نظارت مقامات ذیصلاح ملی است.
همسویی با استانداردهای مؤسسات مالی: VASPها مشمول همان اقدامات مربوط به FATF هستند که برای مؤسسات مالی سنتی اعمال میشود. این به اطمینان از ثبات و اثربخشی در مبارزه با پولشویی (AML) و مبارزه با تامین مالی تروریسم (CTF) کمک میکند.
راهنمای 2021 بر شش حوزه کلیدی تمرکز دارد:
شفاف سازی داراییهای مجازی و تعاریف VASP.
استفاده از استانداردهای FATF برای استیبل کوینها.
پرداختن به خطرات AML و CTF در معاملات همتا به همتا.
صدور مجوز و ثبت VASP.
اجرای "قاعده سفر" که به اشتراک گذاری اطلاعات مشتری بین VASP ها مربوط میشود.
اصول به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری بین سرپرستان VASP.
هوشیاری مداوم: FATF بر تعهد خود برای نظارت دقیق بر بخش داراییهای مجازی و VASP ها برای هرگونه تغییر مهمیکه ممکن است نیاز به بازنگری یا شفاف سازی بیشتر استانداردهای FATF داشته باشد، تأکید میکند. این شامل حوزههایی مانند استیبل کوینها، تراکنش های همتا به همتا، توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) میشود.
به طور کلی، این راهنمایی بر تلاش های FATF برای انطباق با چشم انداز در حال تحول داراییهای مجازی و VASP ها و اطمینان از اینکه اقدامات AML و CTF به طور موثر در این بخش پویا اعمال میشود، تأکید میکند. این دستورالعمل به کشورها و ذینفعان صنعت دستورالعمل های روشنی در مورد نحوه رعایت این استانداردها ارائه می دهد.[1]
بانک تسویه حساب های بین المللی (BIS):
نقش: BIS اغلب به عنوان بانک مرکزی برای بانک های مرکزی شناخته میشود و تحقیقاتی را در مورد ثبات پولی و مالی انجام می دهد.
تمرکز بر کریپتوکارنسی: BIS مقالات تحقیقاتی و گزارش هایی در مورد پیامدهای ارزهای دیجیتال برای بانک های مرکزی و سیاست های پولی منتشر کرده است.
صندوق بین المللی پول (IMF):
نقش: صندوق بین المللی پول یک سازمان بین المللی است که همکاریهای پولی جهانی و ثبات مالی را ترویج میکند.
تمرکز بر کریپتوکارنسی: صندوق بینالمللی پول تأثیر بالقوه ارزهای دیجیتال را بر ثبات مالی جهانی بررسی کرده و به کشورها توصیه کرده است که اقدامات نظارتی را برای رسیدگی به ریسکهای مرتبط با داراییهای دیجیتال در نظر بگیرند.
بانک جهانی:
تمرکز بر کریپتوکارنسی: بانک جهانی استفاده از فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال را در زمینههایی مانند حوالهها و مدیریت زنجیره تامین بررسی کرده است.
سازمان ملل متحد (UN):
تمرکز بر کریپتوکارنسی: در حالی که سازمان ملل مقررات خاصی صادر نکرده است، استفاده از بلاک چین و ارزهای دیجیتال را برای اهداف بشردوستانه، مانند ارائه کمک به پناهندگان، مورد بررسی قرار داده است.
سازمان ملل متحد (UN) در واقع در حال بررسی استفاده از بلاک چین و ارزهای دیجیتال برای اهداف مختلف، از جمله تلاشهای بشردوستانه است.
بلاک چین برای کمک های بشردوستانه: سازمان ملل به طور فعال در حال تحقیق بود که چگونه میتوان از فناوری بلاک چین برای بهبود کارایی و شفافیت توزیع کمک های بشردوستانه استفاده کرد. دفتر کل غیرقابل تغییر بلاک چین میتواند به ردیابی جریان وجوه و منابع کمکی، کاهش تقلب و اطمینان از رسیدن کمک به دریافت کنندگان مورد نظر خود، به ویژه در شرایط بحرانی و کمپ های پناهندگان، کمک کند.
ارزهای رمزنگاری شده برای کمک: برخی آژانسها و سازمانهای سازمان ملل متحد در سیستم سازمان ملل در حال بررسی استفاده از ارزهای دیجیتال به عنوان ابزاری برای انتقال مستقیم وجوه و کمک به ذینفعان در مناطقی با دسترسی محدود به خدمات بانکداری سنتی بودند. ارزهای دیجیتال به طور بالقوه میتوانند هزینههای تراکنش را کاهش داده و تحویل کمکها را سرعت بخشند.
صندوق ارزهای دیجیتال یونیسف: در سال 2019، یونیسف، صندوق کودکان سازمان ملل متحد، صندوق ارزهای دیجیتال را تأسیس کرد. این صندوق به یونیسف اجازه می دهد تا کمک های مالی را در ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین و اتریوم دریافت، نگهداری و توزیع کند. هدف استفاده از این داراییهای دیجیتال برای حمایت از پروژههایی بود که به نفع کودکان و جوانان در سراسر جهان است.
آزمایشکنندگان بلاک چین: سازمان ملل همچنین چندین پروژه آزمایشی و مشارکت با شرکتهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال را برای آزمایش امکانسنجی و اثربخشی استفاده از این فناوریها در جنبههای مختلف کار خود، از جمله مدیریت زنجیره تامین و تأیید هویت، آغاز کرده بود.
ملاحظات حقوقی[2]:
پذیرش گسترده فناوری بلاک چین به چیزی بیش از مهارت فنی نیاز دارد. نیازمند چارچوب هایی است که نه تنها قابلیت همکاری شبکه را تضمین میکند، بلکه جنبههای قانونی تراکنش های بلاک چین را نیز شفاف میکند و دسترسی و استفاده از دادهها را تنظیم میکند. مسائل حقوقی مربوط به بلاک چین را میتوان به دو نوع دسته بندی کرد: موضوعات کلی، شامل وضعیت حقوقی تراکنش های بلاک چین و نگرانیهای حوزه قضایی، و مسائل خاص مرتبط با استفاده از بلاک چین در موارد خاص. به عنوان مثال، برخی فرآیندهای گمرکی ممکن است نیاز به مجوز از یک نهاد خاص برای خودکارسازی رویهها با استفاده از قراردادهای هوشمند داشته باشند. این مسائل خاص به ماهیت برنامه بلاک چین در حال توسعه بستگی دارد و در این بخش پوشش داده نمیشود، اما باید توسط مقامات و شرکت هایی که برنامههای بلاک چین را بررسی میکنند در نظر گرفته شوند.
اعتبار قانونی تراکنش های بلاک چین:
وضعیت حقوقی تراکنشهای بلاک چین و قراردادهای هوشمند نامشخص است، از جمله مواردی که شامل ابزارهای مالی صادر شده در یک بلاک چین میشود. تراکنشهای بلاک چین سوالاتی را درباره طبقهبندی ایجاد میکند، مانند نحوه طبقهبندی فعالیتهای قانونی که به هنجارهای قانونی دنیای غیربلاکچینی پایبند نیستند. آیا دادههای ذخیره شده در یک بلاک چین که نشان دهنده مالکیت دارایی است واقعاً نشان دهنده مالکیت است؟ دادگاه تا چه اندازه بلاک چین را به عنوان منبع حقیقت غیرقابل تغییر و غیرقابل دستکاری تشخیص می دهد؟ آیا قراردادهای هوشمند از نظر قانونی الزام آور هستند؟ آیا اوراق قرضه و مشتقات صادر شده در بلاک چین معتبر هستند؟ تلاشهایی در سطح بینالمللی برای رسیدگی به وضعیت حقوقی چنین معاملات و فرآیندهایی صورت گرفته است. در 13 ژوئیه 2017، کمیسیون حقوق تجارت بینالملل سازمان ملل (UNCITRAL) قانون نمونه در مورد سوابق قابل انتقال الکترونیکی را تصویب کرد که استفاده از سوابق الکترونیکی قابل انتقال را مجاز میداند و شرایط را برای تلقی یک پرونده الکترونیکی به عنوان یک سند قابل انتقال بیان میکند. این قانون مدل بی طرفی فناوری را در بر میگیرد و امکان استفاده از دفتر کل توزیع شده را فراهم میکند. تصویب آن، اگر در قوانین ملی گنجانده شود، میتواند استفاده قانونی از فناوری بلاک چین را در معاملات تجاری بین المللی تسهیل کند. قانون نمونه مکمل اصول موجود آنسیترال مربوط به تجارت الکترونیک، امضای الکترونیکی و استفاده از ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین المللی است. با این حال، ارزهای رمزپایه را پوشش نمیدهد، و برای توکنهای مبتنی بر بلاک چین که نشان دهنده اوراق بهادار (ارزشهای رمزنگاری) هستند، به قانون جداگانه نیاز دارد.
قوانین نمونه آنسیترال راهنمایی قانونی ارائه میکنند اما خود دارای اختیارات قانونی نیستند. آنها به عنوان طرحی برای کشورها عمل میکنند تا قوانین خود را توسعه دهند. دولت های متعددی در حال کار بر روی قوانینی هستند تا اعتبار قانونی امضاهای بلاک چین، قراردادهای هوشمند و ابزارهای مالی صادر شده در بلاک چین را به رسمیت بشناسند. به عنوان مثال، در سال 2017، حداقل هشت ایالت از ایالات متحده امریکا روی صورتحسابهایی کار کردند که استفاده از بیتکوین و فناوری بلاک چین را تأیید یا ترویج میکردند، که برخی قبلاً چنین قوانینی را تصویب کرده بودند. فرانسه نیز اقداماتی را برای به رسمیت شناختن ابزارهای مالی منتشر شده در بلاک چین انجام داده است، تغییرات قانونی برای شناسایی اوراق قرضه کوچک منتشر شده در بلاک چین و امکان ثبت و انتقال اوراق بهادار مالی از طریق فناوری دفتر کل توزیع شده را فراهم کرده است. قابل ذکر است، دادگاه عالی چین در سپتامبر 2018 حکم داد که مدارک تأیید شده با بلاک چین در اختلافات حقوقی از نظر قانونی الزام آور است. پیشنهادهای مرتبط با بلاک چین نیز تحت بیانیه مشترک WTO در مورد تجارت الکترونیکی به سازمان تجارت جهانی (WTO) ارائه شده است که به موضوعاتی مانند احراز هویت الکترونیکی، شناسایی اسناد الکترونیکی و امضای الکترونیکی، ایجاد چارچوب قرارداد الکترونیکی، رمزگذاری، امنیت سایبری میپردازد.
با این وجود، برخی ناظران استدلال میکنند که تنظیم اولیه بلاک چین، در حالی که این فناوری هنوز در حال بلوغ است، ممکن است توسعه و پتانسیل آن را خفه کند. آنها معتقدند که زمان بندی، هماهنگی و محتوا جنبههای حیاتی مقررات هستند. از آنجایی که برنامههای بلاک چین غیرمتمرکز هستند و حوزههای قضایی متعددی را در بر میگیرند، فقدان هماهنگی و درک مشترک در مقررات بین المللی میتواند منجر به شبکه پیچیده ای از مقررات شود که ممکن است مشکل سازتر از عدم وجود مقررات باشد. ماهیت غیرمتمرکز و جهانی بلاک چین یک رویکرد جهانی به مقررات و ایجاد چارچوب های حاکمیتی مناسب را ضروری میکند.
قانون قابل اجرا و چارچوب مسئولیت:
هر دو بلاک چین بدون مجوز و مجاز مسائل مربوط به حوزه قضایی قابل اجرا را مطرح میکنند. در مورد بلاک چینهای عمومی، میتوانند در هر نقطهای در سراسر جهان قرار گیرند، که تعیین دقیق صلاحیت برای اختلافات یا تقلب را به چالش میکشد. بلاکچینهای مجاز، شرکتکنندگان شناختهشدهای دارند، اما موضوع صلاحیت زمانی مهم باقی میماند که بلاک چینها از چندین حوزه قضایی عبور کنند. علاوه بر این، استفاده از بلاک چین سوالاتی را در مورد مسئولیت در صورت بروز اختلاف، مشکلات فنی یا اقدامات ناخواسته ایجاد میکند. با توجه به فقدان یک نهاد مدیریت مرکزی در پلتفرم های بلاک چین، تعیین مسئولیت عملکرد دفتر کل و اطلاعات در صورت بروز اختلاف یا پیامدهای نامطلوب چالش برانگیز است. در موارد شکست قرارداد هوشمند، شناسایی طرف مسئول پیچیده میشود. این موانع نظارتی به طور بالقوه میتواند مانع پذیرش گسترده بلاک چین شود. در بلاک چینهای مجاز، گاهی اوقات میتوان به مسائل مربوط به حوزه قضایی و مسئولیت از طریق راهحلهای فنی پرداخت. طرفین ممکن است قراردادهای متعارفی را تنظیم کنند که بر روابط آنها حاکم باشد و جنبههایی مانند عملکرد قرارداد هوشمند، صلاحیت قضایی و قانون قابل اجرا را پوشش دهد. این قرارداد الزام آور قانونی را میتوان در بلاک چین ذخیره کرد و از قابلیت دسترسی و تغییر ناپذیری اطمینان حاصل کرد و تغییراتی که نیاز به توافق سهامداران دارد.
با این حال، قوانین خاص صنعت برای مسئولیت ممکن است در برخی موارد، از جمله در زمینه اعتبار اسنادی، ضروری باشد. در بلاک چینهای بدون مجوز، سوالات مربوط به حوزه قضایی و مسئولیت بازتر هستند. فراتر از عدم قطعیتهای نظارتی پیرامون دفتر کل توزیعشده، پذیرش گستردهتر فناوری بلاک چین میتواند با چالشهای ناشی از مقامات نظارتی ملی، از جمله الزامات محلیسازی دادهها و موانع برای جریانهای دادههای فرامرزی مواجه شود.
بومی سازی دادهها و مسائل مربوط به حریم خصوصی دادهها:
سالهای اخیر شاهد بحثهای داغ در مورد محلیسازی دادهها، محدودیتهای انتقال دادههای بینمرزی و حریم خصوصی دادهها بودهایم. بسیاری از کشورها اقداماتی را برای تحمیل الزامات یا محدودیتهایی بر جریان داده اعمال کردهاند، به طوری که تقریباً 34 کشور الزامات بومیسازی دادهها را از ماه مه 2017 تصویب یا پیشنهاد کردهاند. بومیسازی دادهها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله الزامات قانونی یا محدودیتهایی که انتقال دادهها را عملاً بدون ذخیرهسازی محلی غیرممکن میکند. یا پردازش موانع جریان دادههای فرامرزی اغلب شامل محدودیتهایی در انتقال دادههای شخصی به حوزههای قضایی با استانداردهای حفاظت از دادههای پایینتر یا محدودیتهایی در برخی اطلاعات "حساس" است. دولت ها به دلایل مختلفی از جمله مقابله با تهدیدات امنیت سایبری، تقویت اقتصاد محلی، تسهیل دسترسی اجرای قانون به دادهها و حفاظت از حریم خصوصی شهروندان، چنین سیاست هایی را دنبال میکنند. تراکنش های بلاک چین تا حدودی از سیاست های بومی سازی دادهها مصون هستند، زیرا ذاتا الزامات ذخیره سازی و پردازش محلی را برآورده میکنند. با این حال، الزامات تایید دولت برای انتقال دادهها میتواند بر توانایی شرکتکنندگان برای مشارکت در کنسرسیومهای زنجیره بلوکی که چندین کشور را در بر میگیرد، تأثیر بگذارد. حفظ حریم خصوصی دادهها مسئله دیگری است، زیرا بلاک چین فرصت هایی را برای محافظت بهتر از دادههای شخصی و مدیریت هویت از طریق ابزارهای رمزنگاری ارائه می دهد. بلاک چینهای عمومی، مانند بیت کوین، تراکنش های ناشناس را فعال میکنند، اگرچه امکان ردیابی کاربران از طریق آدرس های IP وجود دارد. کنسرسیوم و بلاک چینهای خصوصی سطوح حریم خصوصی را در سطح پلتفرم حفظ میکنند و به شرکت کنندگان اجازه می دهد دسترسی به دادهها را برای محرمانه بودن محدود کنند. با این وجود، پذیرندگان بلاک چین باید اطمینان حاصل کنند که طراحی فنی پلتفرم با چارچوبهای نظارتی مربوطه، از جمله قوانین حفاظت از دادهها، مطابقت دارد. سازگاری بین بلاک چین و مقررات حفاظت از داده، مانند مقررات حفاظت از دادههای عمومی اروپا (GDPR)، مورد بحث قرار گرفته است. برخی استدلال میکنند که مقررات GDPR، به ویژه "حق اصلاح" و "حق فراموش شدن" ظاهراً با تغییر ناپذیری بلاک چین در تضاد است. راهحلهای بالقوه شامل نگهداشتن دادههای شخصی خارج از زنجیره، افشای هشهای رمزنگاریشده در بلاک چین و در عین حال حفظ یکپارچگی دادهها خارج از زنجیره است. با این حال، دادههای هششده همچنان ممکن است طبق قوانین اتحادیه اروپا به عنوان دادههای شخصی واجد شرایط باشند. ایجاد تعادل در حفاظت از دادههای شخصی و نوآوری در حالی که اطمینان از رعایت مقررات حفاظت از دادهها، چالش هایی را به همراه دارد.
پر کردن شکاف بین قانون و فناوری:
همسویی دنیای قانون و کد، علیرغم تکامل با فناوریهای دیجیتال، همچنان یک چالش است. در حالی که قانون برای انسان قابل درک است، اما پردازش آن برای ماشینها چالش برانگیز است، کد، به ویژه آنچه در ماشینهای برنامه نویسی و قراردادهای هوشمند استفاده میشود، برای انسان پیچیده است. بستن این شکاف، اگرچه پیش نیازی برای استقرار بلاک چین نیست، میتواند به طور قابل توجهی سودمندی قراردادهای هوشمند را افزایش دهد. قوانین و قراردادهای سنتی، که برای محیطهای مبتنی بر کاغذ تنظیم شدهاند، اغلب برای قراردادهای دیجیتال مناسب نیستند.
چشم انداز ارزهای دیجیتال کنیا: مقررات و چارچوب قانونی[3]
ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین و فناوری بلاک چین، در چشم انداز مالی کنیا نفوذ قابل توجهی به دست آورده اند:
مراجع نظارتی و چارچوب:
فعالیتهای ارزهای دیجیتال در کنیا عمدتاً توسط سه قانون اساسی کنترل میشوند:
قانون سیستمهای پرداخت ملی (NPSA): که توسط بانک مرکزی کنیا (CBK) اداره میشود، NPSA به CBK این اختیار را میدهد تا سیستمهای پرداخت و ارائهدهندگان خدمات پرداخت را که در کنیا فعالیت میکنند، تنظیم کند. این شامل ارائه دهندگان خدمات تلفن همراه میشود که ملزم به رعایت نظارت CBK برای اطمینان از حفاظت از سرمایه گذار و ایمنی پلت فرم های پرداخت هستند.
قانون بازارهای سرمایه (CMA): این قانون که توسط سازمان بازار سرمایه (CMA) اداره میشود، همچنین در تنظیم جنبههای خاصی از ارزهای دیجیتال، به ویژه زمانی که عناصری از اوراق بهادار یا محصولات سرمایهگذاری را در بر میگیرد، نقش دارد.
قانون ارتباطات و اطلاعات کنیا (KICA): KICA که توسط اداره ارتباطات اداره میشود، جنبههای ارتباطات دیجیتال و تا حدی تلاقی آن با ارزهای دیجیتال را بررسی میکند.
هشدارهای عمومی و قانونی بودن ارزهای دیجیتال:
در سال 2015، بانک مرکزی کنیا هشدارهای عمومی در مورد خطرات مرتبط با ارزهای دیجیتال صادر کرد. CBK ضمن تاکید بر نوسانات و عدم وجود مقررات خاص، ممنوعیتی برای تجارت ارزهای دیجیتال اعمال نکرد. در نتیجه، کنیاییها از نظر قانونی مجاز به خرید و فروش ارزهای دیجیتال هستند. قابل ذکر است، کنیا دارای سبد ارزهای دیجیتال قابل توجهی است که دارایی بیت کوین به تنهایی بیش از 1.5 میلیارد دلار ارزش دارد که تقریباً 2.3 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد. این آمار بر پذیرش ارزهای دیجیتال در جامعه کنیا، علیرغم احتیاطات نظارتی، تأکید میکند.
مقررات صدور مجوز و حواله پول:
CBK از طریق مقررات حواله پول کنیا، اختیارات نظارتی خود را بر روی ارزهای دیجیتال اعمال میکند. این مقررات تصریح میکند که شرکت های ارز دیجیتال باید مجوزهایی را از مقامات کنیا برای ارائه خدمات انتقال در داخل کشور دریافت کنند. صدور مجوز زمانی اجباری است که یک شرکت انتقال پول را بدون ایجاد حساب پرداخت به نام پرداخت کننده یا گیرنده تسهیل کند. این شامل سناریوهایی میشود که در آن وجوه از پرداخت کننده صرفاً به منظور انتقال مبلغی معادل به گیرنده پرداخت یا اپراتور خدمات پرداخت دیگری که از طرف گیرنده پرداخت عمل میکند، دریافت میشود.
عدم دریافت مجوز مناسب از مقامات کنیا میتواند منجر به تعلیق خدمات بانکی برای شرکت های ارز دیجیتال شود. به عنوان مثال، در مورد Lipisha Consortium Limited و دیگری v Safaricom Limited، Safaricom خدمات M-PESA کنسرسیوم Lipisha و Bitpesa را به دلیل فعالیت غیرمجاز Bitpesa از یک کسب و کار حواله پول شامل بیت کوین به حالت تعلیق درآورد. M-PESA یک سرویس بانکداری تلفن همراه پرکاربرد است که توسط Safaricom، بزرگترین اپراتور تلفن همراه کنیا معرفی شده است.
حکم دادگاه در مورد کنسرسیوم لیپیشا، سیاست سافاریکام مبنی بر تعلیق خدمات برای شرکتهای ارزهای دیجیتال که بدون مجوز دولت فعالیت میکنند، تایید کرد. این سابقه قانونی مبتنی بر نگرانیهای مربوط به نقضهای ضد پولشویی (AML) بود، زیرا ماهیت ناشناس ارزهای رمزنگاری شده چالشهایی را در انطباق با مقررات «مشتری بدانید» (KYC) ایجاد میکرد. در نتیجه، شرکتهای ارزهای دیجیتال ملزم به حفظ مجوز برای فعالیت قانونی در کنیا هستند. بانک مرکزی کنیا راههای متعددی از جمله NPSA و مقررات حواله پول برای تنظیم بخش ارزهای دیجیتال دارد. این به CBK اختیارات و اختیارات قابل توجهی در نظارت بر فعالیتهای ارزهای دیجیتال در داخل کشور میدهد.
مقررات اوراق بهادار و ارزهای دیجیتال در کنیا
مقررات ارزهای دیجیتال در کنیا اساساً توسط سه قانون کلیدی اداره میشود: (1) قانون سیستم های پرداخت ملی (NPSA)، که توسط بانک مرکزی کنیا (CBK) اداره میشود. (2) قانون بازارهای سرمایه (CMA)، تحت نظارت سازمان بازار سرمایه (CMA). و (3) قانون اطلاعات و ارتباطات کنیا (KICA) که توسط اداره ارتباطات اداره و نظارت میشود. این توصیف جامع بر اختیارات مربوط به CMA برای تنظیم ارزهای دیجیتال از طریق مقررات اوراق بهادار متمرکز است.
تعریف اوراق بهادار:
ارزهای رمزنگاری شده که به عنوان اوراق بهادار واجد شرایط هستند، در حیطه اختیارات CMA قرار میگیرند. CMA مسئول نظارت بر پیشنهادهای عمومی اوراق بهادار در کنیا است. بر اساس CMA، "اوراق بهادار" شامل ابزارهای مالی مختلف، از جمله سهام، ابزارهای بدهی، اختیار معامله، گزینههای آتی، رسیدهای سپرده گذاری، اوراق بهادار با پشتوانه دارایی، و هر ابزار دیگری که CMA به عنوان اوراق بهادار طبقه بندی میکند، میشود. در حالی که CMA به صراحت ارزهای دیجیتال را به عنوان اوراق بهادار طبقه بندی نکرده است، قانون به CMA این اختیار را می دهد که ارزهای دیجیتال خاصی را به عنوان اوراق بهادار تعیین کند.
دادگاههای کنیا برای تعیین اینکه آیا یک ارز دیجیتال واجد شرایط امنیتی است یا خیر، آزمونهاوی را اعمال میکنند. این آزمون اگر سرمایهگذاری شامل یک قرارداد، معامله یا طرحی باشد که در آن افراد پول را در یک شرکت مشترک سرمایهگذاری میکنند، سرمایهگذاری را به عنوان یک اوراق بهادار در نظر میگیرند و انتظار دارند که صرفاً از تلاشهای شخص ثالث سود حاصل شود. از آنجایی که استفاده از تست هاوی شامل پرس و جوهای واقعی است، طبقه بندی هر ارز دیجیتال به عنوان یک امنیت باید به صورت موردی ارزیابی شود.
سابقه قانونی:
در مورد Wiseman Talent Ventures Limited v. Capital Markets Authority، Capital Ventures به دنبال جذب سرمایه از طریق عرضه اولیه سکه (ICO) بود. دادگاه حکم داد که توکن ICO یک وثیقه است زیرا نشان دهنده یک طرح سرمایه گذاری است که شامل استفاده از پول در یک تلاش جمعی است که سود آن کاملاً به تلاش دیگران وابسته است. اساساً، هر توکن ICO که تست Howey را برآورده کند، تحت طبقهبندی یک امنیت قرار میگیرد و تحت اختیار نظارتی CMA قرار میگیرد.
رویکرد نظارتی یکسان:
برای محافظت از شهروندان کنیایی در برابر خطرات احتمالی بازار دیجیتال، CMA قصد خود را برای تنظیم ارزهای دیجیتال ابراز کرد. در نتیجه، CMA از یک رویکرد منسجم برای مقررات ارزهای دیجیتال و ICO در میان مقامات کنیا حمایت کرد. هدف این رویکرد ایجاد ثبات و یکنواختی در چارچوب قانونی کنیا حاکم بر ارزهای دیجیتال است.
CMA دو روش بالقوه را برای دستیابی به این رویکرد مشترک برای تنظیم ارزهای دیجیتال پیشنهاد کرد. ابتدا، آنها پیشنهاد تشکیل یک ائتلاف مشترک را دادند که در آن تنظیمکنندههای مالی در کنیا برای تنظیم ارزهای دیجیتال با یکدیگر همکاری میکنند. از طرف دیگر، آنها ایجاد آژانسی را پیشنهاد کردند که به عنوان تنظیم کننده اصلی ارزهای دیجیتال در کنیا عمل کند. هر دو گزینه به دنبال افزایش قوام و یکنواختی مقررات ارزهای دیجیتال در داخل کشور هستند.
سیاست اسکان:
به طور خلاصه، هدف CMA استفاده از پتانسیل ارزهای دیجیتال و در عین حال تضمین ثبات مالی و کاهش خطرات مرتبط با پولشویی و تامین مالی تروریسم است. علاوه بر این، CMA با هدف رسیدگی به این تصور که مقررات بازار کنیا منسوخ شده است. آنها ادعا میکنند که این تصور را تنها میتوان با نشان دادن تمایل به انطباق با چشم انداز ارزهای دیجیتال از بین برد. در نتیجه، سیاست دولت کنیا ایجاد مقررات به روز و یک محیط قانونی مساعد برای ارزهای دیجیتال است که با روندهای مالی جهانی در حال تحول همسو باشد.
مالیات بر ارزهای دیجیتال در کنیا
در نوامبر 2019، دولت کنیا اصلاحات قابل توجهی را در قانون مالیات بر درآمد کنیا ارائه کرد و راه را برای اجرای "مالیات خدمات دیجیتال" هموار کرد. این مالیات برای تراکنشهای ارزهای رمزنگاریشده پیامدهایی دارد و از اول ژانویه 2021 لازمالاجرا شده است و انجام تعهدات مالیات بر درآمد را برای معاملهگران ارزهای دیجیتال در کنیا الزامی میکند.
محدوده و تعریف:
مالیات خدمات دیجیتال شامل تمام درآمدهای ایجاد شده از طریق یک "بازار دیجیتال" است که مالیات بر درآمد را بر تراکنش های انجام شده در حوزه ارزهای دیجیتال تحمیل میکند. قانون کنیا بازارهای دیجیتال را به عنوان پلتفرم های الکترونیکی تعریف میکند که تعامل مستقیم بین خریداران و فروشندگان کالا و خدمات را از طریق وسایل الکترونیکی تسهیل میکند. اداره درآمد کنیا (KRA) با تاکید بر اینکه پلتفرم های مبتنی بر اینترنت را برای خریداران و فروشندگان جهانی فراهم میکند تا به صورت الکترونیکی در تجارت ارزهای دیجیتال شرکت کنند، تصریح کرده است که پلتفرم های ارزهای دیجیتال تحت این تعریف قانونی گسترده قرار میگیرند.
یکی از نمونههای قابل توجه پلتفرم ارزهای دیجیتال که ذکر شد، Coinbase است که بر اساس قوانین کنیا، واجد شرایط به عنوان یک بازار دیجیتال است زیرا معاملهگران را قادر میسازد تا به صورت الکترونیکی از طریق اینترنت در معاملات ارزهای دیجیتال شرکت کنند.
نرخ و محاسبه مالیات:
مالیات خدمات دیجیتال برای تراکنش های ارزهای دیجیتال در کنیا با نرخ 1.5٪ تعیین شده است. طبق فرمول KRA، مالیات خدمات دیجیتال به عنوان ارزش ناخالص تراکنش ارز دیجیتال ضرب در 0.015 محاسبه میشود. به عنوان مثال، تراکنشی که شامل مبادله 10000 دلار بیت کوین باشد، مالیات خدمات دیجیتالی 150 دلاری را به همراه خواهد داشت. این نرخ مالیات بر ارزهای دیجیتال در کنیا را در سطح نسبتاً پایینی قرار می دهد.
تسویه مالیاتی و واجد شرایط بودن:
بر اساس مقررات مالیاتی خدمات دیجیتال، فقط افراد خاصی واجد شرایط هستند که مالیات ارزهای دیجیتال خود را با کسر ضرر سرمایه جبران کنند. افرادی که در کنیا مقر دائمی دارند، ممکن است مالیات خدمات دیجیتال خود را با مالیات قابل پرداخت برای درآمد سال قبل جبران کنند. با این حال، معاملهگران ارزهای دیجیتال بدون استقرار دائمی در کنیا از پرداخت مالیات بر ارزهای دیجیتال خود منع میشوند. بنابراین، گزینه کاهش بدهی مالیاتی با جبران زیان در برابر درآمد مشمول مالیات برای ساکنان کنیا محفوظ است.
اجرا و مقررات مالیاتی:
برای اجرای مؤثر این قوانین مالیاتی جدید، KRA قصد دارد یک آژانس مالیاتی تخصصی ایجاد کند که به تنظیم مالیات بر ارزهای دیجیتال اختصاص دارد. اصلاحات سال 2019 به کمیسر مالیات بر درآمد در KRA این اختیار را می دهد که ماموران مسئول جمع آوری و پرداخت مالیات خدمات دیجیتال در کنیا را منصوب کند. این نمایندگیهای تعیینشده بهخصوص این اختیار را خواهند داشت که مالیاتهای خدمات دیجیتال را از شرکتهای ارزهای دیجیتال محلی و بینالمللی که در کنیا فعالیت میکنند، جمعآوری کنند.
در حالی که هم شرکتهای محلی و هم بینالمللی که خدمات ارزهای دیجیتال در کنیا ارائه میکنند مشمول مالیات هستند، صرافیهای خارجی با تعهدات گزارشدهی قابلتوجهتری مواجه هستند، با الزام به پرداخت مالیات به صورت ماهانه. در مقابل، شرکتهای محلی ممکن است به دنبال بازپرداخت مالیات خدمات دیجیتال خود در پایان سال مالی باشند، زیرا آنها مالیاتهای دیگری را نیز در حوزه قضایی کنیا ارائه میکنند. علیرغم این تفاوتها در تعهدات حواله، KRA دارای صلاحیت برای جمعآوری مالیات از هر بازار دیجیتالی فعال در کنیا، خواه داخلی یا بینالمللی است.
در پایان، اصلاحات ارائه شده در سال 2019 به اداره درآمد کنیا اختیارات گستردهای برای مالیات بر معاملات ارزهای دیجیتال و بازارهای دیجیتالی فعال در کنیا داده است که نشاندهنده پیشرفت قابل توجهی در مالیات بخش ارزهای دیجیتال در این کشور است.
[1]https://www.fatf-gafi.org/content/dam/fatf-gafi/guidance/Updated-Guidance-VA-VASP.pdf.coredownload.inline.pdf
[2] https://www.wto.org/english/res_e/booksp_e/blockchainrev18_e.pdf
[3] https://freemanlaw.com/cryptocurrency/kenya/