معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

۱۴۰۴/۰۸/۰۹- ۰۹:۰۰

اقتصاد دیجیتال و ظهور نخبگان الگوریتمی

در زمانی که ارزش‌ها مانند کدها از نو برنامه‌ریزی می‌شوند، جهان بر لبه‌ی تحولی ایستاده که هیچ شباهتی به گذشته ندارد. دیگر ثروت با طلا و دارایی سنجیده نمی‌شود، بلکه با داده‌هایی که در سرورها ذخیره‌اند سنجیده می‌شود. در اردن، نشانه‌های این تحول آرام‌آرام نمایان شده است. بنا بر داده‌های وزارت اقتصاد دیجیتال، شمار شرکت‌های نوپای فعال در زمینه‌ی فناوری و هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۴ از ۵۰۰ شرکت فراتر رفت، که نسبت به سال قبل ۳۲درصد افزایش داشته است. این اعداد تنها به معنای رشد اقتصادی نیستند، بلکه نشانه‌ی تغییر در ساختار کار ملی‌اند؛ یک مؤسسه‌ی اردنی که سامانه‌ی داده‌ای قدرتمندی در اختیار دارد، می‌تواند با شرکت‌های منطقه‌ای که ده‌ها سال برای ساخت نفوذ خود زمان صرف کرده‌اند، رقابت کند. سرمایه‌ی انسانی ممتاز اردن دیگر برای خلاقیت نیاز به مهاجرت ندارد؛ بلکه نیازمند محیطی دیجیتال و بومی است که از او حمایت کند و امکان آفرینش ارزش را فراهم سازد.

ما اکنون در برابر اقتصادی نو ایستاده‌ایم که قوانین مالی سنتی بر آن حاکم نیست، بلکه هوش مصنوعی آن را می‌گرداند؛ اقتصادی که دیگر زیر سلطه‌ی طبقه‌ی سرمایه‌دار قدیمی نیست، بلکه در دست نخبگان دیجیتالی است که می‌دانند چگونه «دانش» را به «قدرت» تبدیل کنند.

این دگرگونی دیگر یک نظریه نیست؛ اعداد و آمار خود سخن می‌گویند: بیش از ۶۰٪ از مشاغل جهان در دهه‌ی آینده در معرض سپردن امور به هوش مصنوعی هستند، بر اساس گزارش‌های «مجمع جهانی اقتصاد». حدود ۴۰٪ از طبقه‌ی متوسط نیز تا سال ۲۰۳۵ در خطر لغزش به سمت شکنندگی اقتصادی قرار دارند. در مقابل، ثروت شرکت‌های بزرگ فناوری در طول ده سال پنج برابر شده و کمتر از ۱۰٪ از جمعیت جهان بیش از ۹۰٪ از داده‌های دیجیتال موجود را در اختیار دارند.

طبقه‌ی متوسط که دو قرن ستون فقرات ثبات اجتماعی و اقتصادی بود، امروز در برابر صعود اقتصادی که کار انسانی را چندان به رسمیت نمی‌شناسد و به جای آن، سرعت الگوریتم‌ها و دقت پیش‌بینی‌ها را می‌ستاید، در حال فرسایش است. در گذشته، کار با زمان و مهارت سنجیده می‌شد؛ اما اکنون با میزان تعامل با سامانه‌های هوشمند اندازه‌گیری می‌شود. هر دقیقه داده، ثروت تولید می‌کند و هر خط کد، معادل کارخانه‌ای است.

در اردن، نشانه‌های این تحول آرام‌آرام نمایان شده است. بنا بر داده‌های وزارت اقتصاد دیجیتال، شمار شرکت‌های نوپای فعال در زمینه‌ی فناوری و هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۴ از ۵۰۰ شرکت فراتر رفت، که نسبت به سال قبل ۳۲درصد افزایش داشته است. این اعداد تنها به معنای رشد اقتصادی نیستند، بلکه نشانه‌ی تغییر در ساختار کار ملی‌اند؛ یک مؤسسه‌ی اردنی که سامانه‌ی داده‌ای قدرتمندی در اختیار دارد، می‌تواند با شرکت‌های منطقه‌ای که ده‌ها سال برای ساخت نفوذ خود زمان صرف کرده‌اند، رقابت کند. سرمایه‌ی انسانی ممتاز اردن دیگر برای خلاقیت نیاز به مهاجرت ندارد؛ بلکه نیازمند محیطی دیجیتال و بومی است که از او حمایت کند و امکان آفرینش ارزش را فراهم سازد.

امروزه داده‌ها به «نفت قرن بیست‌ویکم» تبدیل شده‌اند، اما نفتی بدون جغرافیا؛ هرکس مالک آن باشد، بازار را در دست دارد و هرکه نداشته باشد، بی‌آنکه بداند، بخشی از معادله‌ی آن است. در این میان، طبقه‌ی تازه‌ای متولد شده است : نخبگان الگوریتمی؛  گروهی که ثروتشان با پول سنجیده نمی‌شود، بلکه با کد؛ قدرتشان نه در مقام و منصب، بلکه در دسترسی به سامانه‌های هوش مصنوعی‌ای است که جهان را می‌گردانند. این نخبگان محصول نمی‌فروشند، بلکه الگوهای مصرف انسان‌ها را کنترل می‌کنند و بی‌آنکه مردم آگاه باشند، از طریق الگوریتم‌هایی که تعیین می‌کنند چه ببینند، چه بخرند و به چه باور داشته باشند، آن‌ها را هدایت می‌کنند.

تناقض ماجرا آن است که هوش مصنوعی که برای تسهیل زندگی انسان آفریده شد، اکنون به تهدیدی برای موجودیت شغلی او تبدیل شده است. بر اساس گزارش «گلدمن ساکس»، بیش از ۳۰۰ میلیون شغل در دهه‌ی آینده در معرض خودکارسازی قرار دارند، و ۷۰٪ از دانشجویان امروز در آینده وارد حرفه‌هایی خواهند شد که هنوز اختراع نشده‌اند. این اعداد تنها نگران‌کننده نیستند، بلکه پرسشی هستی‌شناسانه برمی‌انگیزند: اگر طبقه‌ی متوسط ابزار بقا و هویت اقتصادی خود را از دست دهد، چه چیزی از آن باقی می‌ماند؟

پاسخ در مقاومت در برابر تغییر نیست، بلکه در بازتعریف آن است. همان‌گونه که بشر یک قرن برای یادگیری خواندن و نوشتن زمان نیاز داشت، امروز تنها یک دهه برای آموختن زبان ماشین لازم دارد. آموزش دیگر مرحله‌ای از زندگی نیست، بلکه سامانه‌ای پیوسته است. هرکس مهارت دیجیتال دارد، شهروند اقتصاد جدید است، و هرکس فاقد آن است، بیرون از زمان اقتصادی باقی می‌ماند.

قدرت امروز در سرمایه‌ی مادی نیست، بلکه در توانایی فهم و تأثیرگذاری در نظام الگوریتمی نهفته است. عدالت دیگر به معنای توزیع ثروت نیست، بلکه به معنای دسترسی برابر به دانش فنی است. هر کشوری که در ساخت حاکمیت دیجیتال خود تأخیر کند، به گسترش شکاف میان سازندگان تصمیم و مصرف‌کنندگان آن دامن می‌زند. زمانی که الگوریتم‌ها در انحصار شرکت‌های فراملی باشند، کشورها به کاربران تبدیل می‌شوند، نه سازندگان؛ و پیش از آنکه منابعشان را از دست بدهند، آگاهی ملت‌هایشان را از دست می‌دهند.

ما وارد عصری شده‌ایم که تاریخ با کد نوشته می‌شود. تصمیمات بزرگ اقتصادی بر اساس الگوهای داده‌ای گرفته می‌شود که الگوریتم‌ها با سرعتی فراتر از توان تفکر انسان تحلیلشان می‌کنند. در بازارهای جهانی، کمتر از ۱۵ شرکت بیش از ۷۰٪ از جریان روزانه‌ی داده‌ها را کنترل می‌کنند. این ارقام تنها آمار نیستند، بلکه نقشه‌ی تازه‌ای از قدرت جهانی‌اند، جایی که مفهوم حاکمیت، طبقه و شهروندی دوباره تعریف می‌شود ؛ بر پایه‌ی اینکه چه کسی الگوریتم دارد، نه زمین.

با این همه، باید به یاد داشت که فناوری تقدیری مقدس نیست، بلکه ابزاری است؛ و آن‌که بر آن مسلط است، آینده را شکل می‌دهد، در حالی که مصرف‌کننده صرف، در حاشیه می‌ماند. رقابت واقعی دیگر میان شرق و غرب نیست، بلکه میان کسانی است که الگوریتم را می‌فهمند و آنان که به‌وسیله‌ی آن مصرف می‌شوند.

در اردن، انسان محور واقعی هر تحول دیجیتال است؛ ذهن اردنی که کشورش را با دانش ساخت، توانایی برنامه‌ریزی آینده‌اش را نیز با همان کد دارد. تبدیل آموزش به تجربه‌ای دیجیتال و آگاهانه، و توانمندسازی جوانان با ابزارهای نوآوری به جای فرهنگ مصرف‌گرایی، مسیر ساخت اقتصادی هوشمند و ملی است که هیچ‌کس را کنار نمی‌گذارد. وقتی دانش دیجیتال به حقی همگانی تبدیل شود، هوش مصنوعی از تهدید به وعده، و از خطر به فرصت بدل خواهد شد.

هرکس امروز الگوریتم خود را نداشته باشد، فردا به‌وسیله‌ی آن اداره خواهد شد. هرکس اقتصاد اطلاعات را نفهمد، در بازاری خواهد ماند که در آن فقط عددی در پایگاه داده است. با این حال، هنوز نخ تعادل در دستان انسان است. جهان بیش از آنکه به کدهای بیشتر نیاز داشته باشد، به آگاهی‌ای نیاز دارد که آن‌ها را هدایت کند.

زیرا هوش در ماشین تنها به اندازه‌ای معنا دارد که بازتاب خرد انسان باشد. و هنگامی‌که آگاهی دوباره به قلب معادله بازگردد، طبقه‌ای تازه زاده می‌شود: طبقه‌ی انسانیِ هوشمند — کسانی که با الگوریتم‌ها نمی‌جنگند، بلکه آن‌ها را با زبان اخلاق می‌نویسند؛ هوش مصنوعی را به چهره‌ی انسانی‌اش بازمی‌گردانند، اقتصاد را به عدالت، و آینده را به روح خود. در آن زمان است که انسان دوباره به فرمانروای فناوری بدل می‌شود، نه پیرو آن.[1]

 [1] - الغد شمارگان 27اکتبر2025. نوشتار دکتر مروه بنت سلمان آل صلاح،  توسعه‌دهنده‌ی شهرهای هوشمند و اقتصاد دیجیتال

 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما