صربستان و چالشهای گذار سبز
اگرچه صربستان بهتازگی برنامهها و استراتژیهایی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و آلودگی محیطزیست به تصویب رسانده است، این اسناد عمدتاً کلی، فاقد اقدامات اجرایی مشخص و در آستانه بازنگری قرار دارند. در سپتامبر و اکتبر ۲۰۲۱، پاییزی بهطور غیرمعمول گرم در صربستان تجربه شد، با این حال، شهروندان بلگراد و مناطق اطراف از آلودگی شدید هوا شکایت داشتند.
مقامات محلی این آلودگی را به استفاده از "کورههای خانگی" نسبت دادند، هرچند با توجه به گرمای هوا، این توضیح برای بسیاری قانعکننده نبود. در آن زمان، نظرات معدود کارشناسان که معتقد بودند آلودگی ناشی از سوختن زغالسنگ بیکیفیت و لجن در نیروگاههای حرارتی اطراف بلگراد است، چندان مورد توجه قرار نگرفت.چند ماه بعد، در میانه زمستان، شرکت برق صربستان (EPS) با مجموعهای از خرابیهای جدی مواجه شد. تجمع لجن در مخازن زغالسنگ، فعالیت بلوک A نیروگاه TENT را متوقف کرد و انفجار در آسیاب زغالسنگ و آتشسوزی در مشعل مازوت، بلوک B را نیز از مدار خارج کرد. مشخص شد که ذخایر زغالسنگ کافی نیست و زغالسنگ استخراجشده کیفیت پایینی داردکه ریشههای آلودگی هوا را برملا کرد، بلکه "اقتصاد بیبرنامه" منجر به کاهش تولید برق، تخلیه ذخایر گاز و افزایش وابستگی به گاز و برق وارداتی شد. این اتفاق دقیقاً در زمانی رخ داد که قیمت گاز در بازارهای جهانی به اوج خود رسیده بود و طبق برآورد شورای مالی، یک میلیارد یورو صرف واردات برق شد. سالهاست که EPS و بخش خصوصی، با وجود برنامهریزیهای انجامشده، سرمایهگذاری جدی در منابع انرژی تجدیدپذیر نداشتهاند، که این خود خطای استراتژیکی بزرگی بوده است. این وضعیت پرسشهایی را در میان کارشناسان و عموم مردم درباره ساخت نیروگاههای جدید با فناوریهای پایدارتر مطرح کرد. این موضوع با توافق سبز اروپا (مصوب ۲۰۱۹) همراستا نبود که هدف آن توقف کامل استفاده از سوختهای فسیلی مسئول انتشار گازهای گلخانهای، بهویژه دیاکسید کربن (CO2) و ترکیبات گوگردی و نیتروژنی، تا سال ۲۰۵۰ در کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. این استراتژی بر اجرای انتقال عادلانه و فراگیر در همه بخشها تأکید دارد. اتحادیه اروپا همچنین کمکهای مالی و فنی را به کشورهای منطقه بالکان پیشنهاد داد و در سال بعد، دستور کار سبز برای بالکان غربی در صوفیه امضا شد. حوادث نیروگاههای حرارتی صربستان این کشور را به سمت اجرای این برنامهها سوق داد، اما هنوز نشانهای از تحول اساسی در ساختار منابع انرژی دیده نمیشود. با وجود هماهنگی نسبی با سیاستهای اتحادیه اروپا، صربستان در حال تدوین برنامهها و استراتژیهایی برای تأمین انرژی کافی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای مسئول تغییرات اقلیمی است. سال گذشته، برنامه ملی یکپارچه انرژی و اقلیم (INEKP) تصویب شد، برنامه اقدام برای انتقال عادلانه در حال نهایی شدن است و انتظار میرود EPS تا پایان سال جاری برنامه کربنزدایی خود را ارائه دهد. با این حال، احتمالاً پس از این برنامه، تمامی اسناد دیگر، از جمله برنامههای سال گذشته، امسال و برنامههای پیشبینیشده تا سال ۲۰۳۰، نیاز به بازنگری خواهند داشت. اوگنیان پانتیچ از کارشناس انرژی میگوید: «همهچیز برعکس است. دولت باید سیاستگذاری کند و تمام بخشهای نظام، از جمله EPS بهعنوان یک شرکت دولتی، با آن هماهنگ شوند. اما به جای این، منتظر هستیم تا EPS برنامه کربنزدایی خود را تدوین کند، برنامهای که احتمالاً مشخص خواهد کرد چه زمانی تولید برق از زغالسنگ متوقف میشود، موضوعی که در اسناد قبلی مبهم مانده و پرسشی کلیدی است. تجربههای گذشته نشان میدهد که حتی پس از توافق، اجرای برنامهها طبق مسیر تعیینشده تضمینشده نیست. طبق برنامههای قبلی در چارچوب جامعه انرژی (EnC)، دو نیروگاه موروا و کوستولاتس باید تا سال ۲۰۳۰ از مدار خارج شوند، اما اکنون صحبت از ادامه فعالیت آنها تا سال ۲۰۳۰ است. دولت بهطور غیرمستقیم اذعان میکند که هنوز در این مسیر نیست، اما قصد دارد به آن بپیوندد.» او میافزاید: «کشورهای عضو اتحادیه اروپا برنامههای INEKP خود را بهعنوان سندی کلیدی برای رسیدن به بیطرفی اقلیمی تصویب کردهاند. ما بهعنوان امضاکننده قرارداد جامعه انرژی (EnC) وارد این فرآیند شدهایم EnC بهعنوان پلی برای انتقال قوانین اتحادیه اروپا به کشورهای منطقه، از جمله صربستان، اوکراین، گرجستان و مولداوی عمل میکند. این قوانین انگیزهای برای تدوین و تصویب این اسناد در صربستان ایجاد میکنند. دولت روی کاغذ با سیاستهای اروپا هماهنگ شده، اما INEKP اهدافی را تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده که ما در تحقق آنها، بهویژه در زمینه سهم انرژیهای تجدیدپذیر در مصرف نهایی، عقب ماندهایم. این اولین نشانه نگرانکننده است، هرچند EnC به دلیل ارائه توضیحات دولت درباره سهم انرژیهای تجدیدپذیر در بخشهای مختلف، از این موضوع چشمپوشی کرده است. اما واقعیت این است که ما به اهداف مصرف انرژی تجدیدپذیر نرسیدهایم.»پانتیچ تأکید میکند که هدف اصلی INEKP حذف کامل گازهای گلخانهای یا جذب انتشارات موجود از طریق روشهای طبیعی مانند جنگلها و فضای سبز است تا تعادل صفر برقرار شود. اما حتی در خوشبینانهترین سناریو، برنامه تصویبشده صربستان بیطرفی اقلیمی تا سال ۲۰۵۰ را پیشبینی نمیکند. انتظار میرود انتشار گازهای گلخانهای تنها به ۸۰ تا ۹۰ درصد سطح سال ۱۹۹۰ کاهش یابد، چرا که تولید برق در نیروگاههای حرارتی متوقف خواهد شد. این سند شامل سیاستهایی برای بهبود بهرهوری انرژی است، اما اهداف، اقدامات و شاخصهای نظارتی بهوضوح تعریف نشدهاند. بر اساس آنچه تاکنون مطالعه شده، ارزیابی توانایی دولت برای تحقق وعدههایش دشوار است.او میگوید: «در سطح جهانی، گازهای گلخانهای از منابع مختلفی مانند کشاورزی، دامداری یا صنعت منتشر میشوند، اما در صربستان، این موضوع به انرژی گره خورده است و مانند فیلی در اتاق خودنمایی میکند. دولت تاکنون اقدامات مؤثری انجام نداده است. وامهایی برای ساخت سیستمهای گوگردزدایی دریافت شده که اجرا نشدهاند و جریمههایی برای آنها پرداخت شده است. تعهدات قانونی، مانند مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی، نادیده گرفته شده و نیروگاهها بدون مجوز فعالیت کردهاند. در این شرایط، هر پیشرفتی در یک حوزه با عقبگرد در حوزه دیگر همراه است. برای مثال، کاهش انتشار اکسیدهای گوگرد نیازمند تولید انرژی بیشتر است که به معنای افزایش انتشار CO2 خواهد بود. اکنون که بحث کنار گذاشتن زغالسنگ مطرح شده، موضوع لغو ممنوعیت نیروگاههای هستهای و بررسی نیروگاههای گازی نیز پیش آمده است، در حالی که ما تقریباً تمام گاز را وارد میکنیم و قیمتهای ترجیحی کنونی تضمینی برای آینده نیستند. کشورهای منطقه نیز به دنبال گسترش ظرفیتهای گازی هستند، با این امید که در آینده این نیروگاهها بتوانند با هیدروژن کار کنند، زمانی که این فناوری به بلوغ برسد.» هریستینا وویوودیچ از موسسه تنظیمکننده انرژیهای تجدیدپذیر و محیطزیست (RERI) معتقد است که اسناد دولتی در این حوزه کلی و بیشتر برای نمایش وجودشان تهیه شدهاند تا بتوان از اتحادیه اروپا بودجه دریافت کرد. وویوودیچ میگوید: «برخی دادههای اسناد بهصورت دلخواه ارائه شدهاند. برای مثال، گفته میشود تولید برق از زغالسنگ تا سال ۲۰۵۰ متوقف خواهد شد، اما چگونگی آن توضیح داده نشده است.
تنها نتیجهگیری از این حجم اسناد این است: ما قصد داریم طرحی تدوین کنیم.»او برنامه اقدام برای انتقال عادلانه را سندی "خالی" میداند که فاقد اطلاعات اساسی است و جایگاه قانونی مشخصی در سیستم حقوقی صربستان ندارد. کارگران معادن زغالسنگ نمیدانند تولید چه زمانی متوقف خواهد شد و نمیتوانند برای آینده خود برنامهریزی کنند. جوامع محلی نیز در بلاتکلیفی هستند و نمیدانند چگونه توسعه را هدایت کنند. اسناد به ۴۷۲ شغل در منطقه کولوبارا اشاره دارند که با تعطیلی نیروگاههای موروا و کولوبارا تحت تأثیر قرار میگیرند. این نیروگاهها در اولویت خروج از شبکه هستند. دولت قصد دارد این مشکل را با بازنشستگی برخی کارگران و جابجایی دیگران به تأسیسات دیگر، مانند کوستولاتس ۳، حل کند. اما وویوودیچ تأکید میکند که جابجایی کارگران بین مناطق راهحلی ساده یا پایدار نیست. او میافزاید: «برنامه اقدام به INEKP وابسته است که در جدولی کوچک اعلام میکند تا سال ۲۰۵۰ تولید برق از زغالسنگ متوقف خواهد شد. ما برنامههایی برای انرژیهای تجدیدپذیر داریم، اما هیچ استراتژی برای کربنزدایی یا توقف تولید برق از زغالسنگ وجود ندارد. تحلیلهای قبلی نیز ادامه فعالیت نیروگاههای قدیمی تا سال ۲۰۵۰ را زیر سؤال میبرند. مشخص نیست که آیا میتوان قطعات یدکی را با قیمت مناسب تهیه کرد یا این نیروگاهها قادر به رعایت الزامات زیستمحیطی خواهند بود. تجربههای گذشته امیدوارکننده نیست. هشت سال از اجرای دستورالعمل نیروگاههای بزرگ احتراق میگذرد، اما همه نیروگاههای حرارتی همچنان بهصورت غیرقانونی فعالیت میکنند و حتی با مقررات انتقالی سازگار نیستند. تأسیسات جدید گوگردزدایی در TENT نیز وضعیت را بهبود نبخشیده است، زیرا انتشار گازها همچنان بسیار بالاتر از حد مجاز است و مسائل پساب و دفع گچ تولیدی حلنشده باقی ماندهاند. اگر نیروگاههای برنامهریزیشده تا سال ۲۰۵۰، تا سال ۲۰۳۵ دیگر قادر به فعالیت نباشند، چه خواهد شد؟ وویوودیچ تأکید میکند که تمام اهداف برنامه اقدام مشروط هستند و به عواملی مانند امنیت انرژی، ساخت ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر یا ادامه فعالیت نیروگاههای حرارتی بستگی دارند. این مسائل، همراه با کربنزدایی و انتقال عادلانه، باید در INEKP بهطور جامع پوشش داده میشد، اما این اتفاق نیفتاده است. به جای یک طرح منسجم، اسناد پراکنده و سطحی بدون راهحلهای مشخص و اطلاعات کلیدی تدوین شدهاند که نه با یکدیگر و نه با واقعیت هماهنگ هستند. این اسناد اعلام میکنند که اقدامات جدیتر پس از سال ۲۰۳۰ آغاز خواهد شد، که به گفته وویوودیچ غیرقابلقبول است.پتر دوکیچ، استاد بازنشسته دانشکده مهندسی و متالورژی، معتقد است که اهداف دستور کار سبز بیش از حد بلندپروازانه تعیین شدهاند، بهویژه برای قارهای پرجمعیت و شهریشده مانند اروپا که مناطق جنگلی باکیفیت محدودی دارد. او تأکید میکند که انرژی پایدار به معنای حذف کامل CO2 یا مصرف سوختهای فسیلی تا سال ۲۰۵۰ نیست و باید تمرکز بیشتری بر بهرهوری انرژی داشت. دوکیچ میگوید: «صربستان پتانسیل بالایی برای بهبود بهرهوری انرژی دارد، زیرا در حال حاضر بسیار ناکارآمد هستیم و جزو آخرین کشورهای اروپا در این زمینه هستیم. ما انرژی را هدر میدهیم، اما با سازماندهی بهتر در حملونقل عمومی، صنعت، فناوری و خانوارها میتوان به نتایج خوبی رسید. برای تولید هر هزار یورو تولید ناخالص داخلی، ما ۲۱۰ لیتر معادل نفت مصرف میکنیم، در حالی که مونتهنگرو ۱۶۰ لیتر، کرواسی ۱۴۰ لیتر و رومانی ۱۱۰ لیتر مصرف میکنند.» او ساختار انرژی صربستان را مشکل دیگری میداند. نیروگاههای زغالسنگی با فناوریهای قدیمی و نگهداری نامنظم، تنها ۲۹ تا ۳۰ درصد انرژی آن را استفاده میکنند. منابع تجدیدپذیر تنها ۲۱ تا ۲۳ درصد از کل انرژی را تأمین میکنند. دوکیچ همچنین به تأخیر در ساخت نیروگاه برقآبی پمپاژ-ذخیرهای بیستریتسا اشاره میکند که قرار بود تا سال ۲۰۲۰ تکمیل شود، اما هنوز ساخت آن آغاز نشده است.دوکیچ میگوید: «زغالسنگ بیشترین دیاکسید کربن و مواد مضر را به ازای هر واحد انرژی تولید میکند. این سوخت هرگز تمیز نیست و شامل مونوکسید کربن سمی، گوگرد و با مخلوط شدن خاک، ترکیبات نیتروژنی، فلزات سنگین و ذرات هستهای است که همگی گازهای گلخانهای مضری تولید میکنند. باید سهم انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش دهیم، اما حذف کامل زغالسنگ در کوتاهمدت بعید است. نیروگاههای پیشرفتهتر با انتشار کمتر و بهرهوری تا ۶۰ درصد میتوانند گزینهای باشند. انتخاب زغالسنگ بهتر، نگهداری منظم، تصفیه فاضلاب و احیای زمینهای تخریبشده میتواند آلودگی را کاهش دهد. نیروگاههای گازی نیز اگر گاز کافی در بازار جهانی موجود باشد، مناسب هستند، زیرا فاقد گوگرد و زبالههایی مانند خاکستر و سرباره هستند و CO2 کمتری تولید میکنند. جنگلکاری نیز میتواند با تولید اکسیژن و خنثیسازی CO2 کمک کند.»او یادآوری میکند که تا سال ۱۹۹۱، احیای زمین بهطور منظم انجام میشد، زیرا آلایندهها بخشی از درآمد خود را به جوامع محلی اختصاص میدادند. اما اکنون این وجوه به صندوق عمومیشهرها منتقل شده و برای نیازهای غیرمرتبط مانند کنترل پشهها استفاده میشود. دوکیچ پیشنهاد میکند که مانند نروژ و آلاسکا، باید عوارض معدنی مناسبی برای منابع فلزی در مناطقی مانند بور و میدانپک وضع شود تا در پروژههای توسعهای سرمایهگذاری شود و اصل «آلاینده پرداخت میکند» رعایت گردد براساس برنامه تراز انرژی سال ۲۰۲۱، مصرف حدود ۴۰ میلیون تن زغالسنگ پیشبینی شده بود که ۳۹.۰۷ میلیون تن آن از منابع داخلی (عمدتاً لیگنیت) و ۰.۹۵ میلیون تن از واردات تأمین میشد. در سال ۲۰۲۱، این مقدار ۳۸.۴۵ میلیون تن بود و برای سال جاری ۳۲.۸۰ میلیون تن پیشبینی شده است. تقریباً ۹۸ تا ۹۹ درصد این زغالسنگ برای نیروگاههای حرارتی استفاده میشود. در سال ۲۰۲۱، منابع تجدیدپذیر (زیستتوده، نیروی آبی، باد، بیوگاز، خورشیدی و ژئوترمال) ۲۰ درصد از تولید انرژی اولیه را تشکیل میدادند و برای سال جاری، این سهم به ۲۹ درصد افزایش یافته است.
- براساس برنامه تراز انرژی در سال 2025، مجموع مصرف سالانه زغال سنگ صربستان ۳۶.۷۲ میلیون تن است که از این میزان، تولید داخلی ۳۳.۳۳ میلیون تن و واردات ۳.۳۹ میلیون تن عنوان میگردد.
https://demostat.rs/sr/vesti/ekskluziva/koliko-kosta-ekonomija-improvizacije/2245