اقتصاد جنوب شرق اروپا در واقعیت جدید جهانی
مطلب پیش رو، برگردان بخش هایی از گزارش منتشر شده در مجله کرد دیپلماتیک (CORD) با آقای پروفسور دیان شوشکیچ استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه بلگراد تحت عنوان "اقتصاد جنوب شرق اروپا؛ در واقعیت جدید جهانی" میباشد.
- جهان در سالهای اخیر تحت تأثیر همهگیریها، تغییرات آب و هوایی، توسعه دیجیتالی شدن و هوش مصنوعی و پویایی روابط ژئواستراتژیک، به سرعت در حال تغییر بوده است. اروپای جنوب شرقی از پیامدهای خاص این تغییرات جهانی و تأثیر آنها رنج میبرد، اما این تغییرات به طور همزمان نشاندهنده فرصتهای جدیدی برای منطقه و توسعه آینده آن است.
بومشناسی
اروپای جنوب شرقی به یکی از آلودهترین مناطق قاره ما تبدیل شده است. استانداردهای ضعیف زیستمحیطی، صنایع فرسوده و کثیف، سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی جدید با استانداردهای زیستمحیطی ضعیف خاص خود، دههها عقبماندن از سیستمهای جمعآوری و بازیافت زباله، تصفیه فاضلاب، استفاده از سموم دفع آفات سمّی، به طور سنتی به یکی از عوامل کلیدی در استانداردهای زندگی ضعیف مردم منطقه تبدیل شده و درعینحال، یکی از دلایل اصلی مهاجرت آنان میباشد. با این وجود، تغییرات مهمی در آگاهی شهروندان به ویژه در صربستان قابل توجه است. جنبشهای زیستمحیطی در حال تبدیل شدن به یک عامل سیاسی کلیدی هستند که میتواند بر توسعه کلّ جامعه تأثیر بگذارد. در اینجا نیز، نخبگان سیاسی در درک این مشکل عقب ماندهاند و به نظر میرسد متوجه نیستند که پول مالیاتدهندگان نباید به سمت پروژههایی با منافع مشکوک و ارزشهای واقعی که تعیین آنها دشوار است ( مانند استادیومهای ملّی، تلهکابین، بناهای تاریخی و غیره) برود بلکه باید فوراً و بدون تأخیر به سمت حفاظت از محیطزیست (فیلترهای تصفیه هوا، سیستمهای تصفیه فاضلاب، جمعآوری و بازیافت زباله و غیره) هدایت شوند و بایستی بالاترین استانداردهای اتحادیه اروپا را رعایت نموده و در همکاری نزدیک با موسسات و شرکتهای اتحادیه اروپایی باشند که رهبران جهانی در این زمینه هستند. همچنین فقدان آموزش فعال و سطح بالاتری از همکاری منطقهای در حوزه مقررات زیستمحیطی وجود دارد.
بنابراین، هماهنگسازی منطقهای مقررات زیستمحیطی، تخصیص بیشتر برای پروژههای زیستمحیطی در سراسر منطقه و سطح قابلتوجهی بالاتر از همکاری منطقهای در اجرای پروژههای زیستمحیطی، همراه با کار در زمین برای بهبود آموزش محیطزیست و افزایش آگاهی زیستمحیطی مورد نیاز است.
مهاجرت
مهاجرت طی سالیان اخیر، نمایانگر روند عملاً مستمر جابجایی جمعیت از کشورهای خاورمیانه و آفریقا، از طریق منطقه جنوب شرقی اروپا، به اروپای غربی و شمالی بوده است. در عینحال، مهاجرتهایی از اروپای جنوب شرقی به سمت مناطق توسعه یافتهتر جهان نیز وجود دارد. این منطقه با رشد ناکافی طبیعی جمعیت و خروج کارگران تحصیلکرده با مهارتهایی مواجه است که در خارج از کشور بسیار به دنبال آن هستند و دستمزد بهتری دریافت میکنند.کاهش سریع جمعیت، رشد میانگین سنّی و کاهش تعداد شهروندان در سنّ کار، و شایستگیهای آنان، یک چالش جدی اقتصادی و توسعهای برای کل این منطقه میباشد. رشد اقتصادی، بدون افراد توانمند و شایسته وجود نخواهد داشت. سیاستهای جمعیتی مثبت، یعنی تخصیص بودجه بیشتر برای تحریک رشد طبیعی، اقدامی ضروری اما نه تقریباً کافی برای کاهش این مشکل است. آموزش جامعتر و با کیفیت بالاتر، به طور قابلتوجهی در حال تبدیل شدن به موضوع کلیدی توسعه منطقهای است. این امر باید خروج قسمتی از بخش ماهر از جمعیت را جبران نماید، اما همچنین مبنایی برای رشد بهرهوری نیروی کار در آینده ایجاد کند. به موازات این، کل منطقه باید از نظر تقویت حاکمیت قانون و نهادها و در عینحال مبارزه با فساد تنظیم گردد، زیرا این مناطق، در کنار سایر نقاط، به نقاط ضعف منطقهای کلیدی تبدیل شدهاند که تأثیر تعیینکنندهای بر مهاجرت از منطقه ما دارد.
صرفاً ترکیبی از سیاستهای جمعیتی، آموزش و توسعه نهادی به طور قابلتوجهی گستردهتر و بهتر، همراه با ورود معینی از مهاجران از خارج، میتواند منطقه جنوب شرقی اروپا را قادر سازد تا فرصتهای توسعه خود را در آینده حفظ نماید.
دیجیتالیشدن
تحت شرایط همهگیری، دیجیتالیسازی سرعت گرفته است و (هماکنون با فناوری موجود) نحوه برگزاری جلسات تجاری، بحثها و کنفرانسها، ارائه آموزش، ارسال اسناد، قراردادها، سفارشها و پرداختها را تغییر داده است. ما کشف کردهایم که دیجیتالیسازی میتواند در زمان صرفهجویی کند و اساساً سفرهای غیر ضروری را کاهش دهد و بر این اساس، خطرات و انتشارات مضرّ را نیز کاهش دهد. دیجیتالیشدن همچنین نمایانگر یک فرصت توسعه منطقهای است. این نهتنها فرصتی برای تایید استارتآپهای منطقهای در این زمینه، بلکه فرصتی برای ایجاد تغییرات مثبت در سایر بخشهای اقتصاد است. سادهسازی تدارکات، بازاریابی، فروش و پرداخت محصولات و خدمات میتواند بهعنوان پیامد مستقیم دیجیتالیسازی باشد و در حال حاضر نیز این کار را انجام میدهد. فرصتهایی که قبلا وجود نداشتند در حال ایجاد هستند. بنابراین، به عنوان مثال، کشاورزی سنّتی و سایر فعالیتها در حوزههای غیرفعال (محصولات کشاورزی، صنایع دستی، گردشگری و غیره) که امروزه به عنوان ارزشهای اکولوژیکی و ارگانیک شناخته میشوند، میتوانند به راحتی مسیرهایی را برای قیمتهای بالاتر، مشتریان جدید و دیدگاههای کاملاً جدید پیدا کنند. به همین ترتیب، تجارت و حملونقل منطقهای را میتوان با گواهیهای دیجیتال، برنامههای تلفن همراه و سایر راهحلهای تکنولوژیکی، سادهتر، ارزانتر و سریعتر نمود که ممکن است انتظار در مرزها، پرداخت عوارض و سایر هزینههای مربوط به زمان و پول را غیرضروری کند. به منظور اطمینان از استفاده بیشتر و بهینه از پتانسیلهای توسعه اقتصادی دیجیتالیشدن در منطقه، نیاز به آموزش با کیفیت بالا در این زمینه مجدداً خود را به عنوان سرمایهگذاری بیشتر در زیرساختهای دیجیتال، استانداردسازی و هماهنگسازی منطقهای ضروری میسازد.
زنجیرههای تأمین
این بیماری همهگیر نشان داده است که زنجیرههای تأمین جهانی، حساستر از آن چیزی است که قبلاً درک میشد. چه برخی از کشتیها در کانال سوئز گیر کرده باشند یا کشتیها در برخی از بنادر شلوغ منتظر تخلیه باشند، یا کانتینرهای خالی در برخی از نقاط جهان به اندازه کافی انباشته شده باشند، همه اینها به این باور مستحکم کمک میکند که تامینکنندگان، به منظور جلوگیری از توقف تولید، باید نزدیکتر و قابل اعتمادتر باشند. اروپای جنوب شرقی، قبلاً فرصتی برای ترکیب نزدیکی نسبی خود به بازار اتحادیه اروپا و هزینه نسبتاً پایین نیروی کار برای تبدیل شدن به یک مقصد طبیعی برای فعالیتهای اقتصادی در مناطقی داشت که یک محصول یا خدمات به سرعت در بازار اتحادیه اروپا در دسترس قرار گیرد. اکنون، بر اساس تجربه همهگیری و توقفها و وقفههایی که به برخی از زنجیرههای تامین ضربه زده است، فرصت جدیدی برای انتقال عملیات تولیدی که قبلاً در خاور دور مستقر بودند به اروپای جنوب شرقی پدیدار میشود. به عبارت دیگر، اروپای جنوب شرقی فرصت توسعه جدیدی را در زمینه بومیسازی آینده زنجیره تأمین در میان شرکتهای بزرگ اتحادیه اروپا به دست میآورد. به منظور آنکه این فرصت به واقعیت تبدیل گردد، سطح آموزش باید به سطح بالاتری ارتقاء یابد تا مهارتهای نیروی کار بهبود یابد، در حالی که زیرساختهای منطقهای کلی نیز باید توسعه یافته تا پیوندهای سریعتری با بازار اتحادیه اروپا ایجاد شود. بنابراین، آموزش و همکاری منطقهای کلیدی است، هرچند که این بار در حوزه ساخت زیرساختهای حملونقل باشد. اتحادیه اروپا میتواند بیشتر به تامینکنندگان منطقهای روی آورد و میتواند - با تجارت با یکدیگر و صادرات به اتحادیه اروپا - توسعه اقتصادی بیشتری را برای کلّ منطقه ایجاد نماید. میتوان گفت: یک شغل خوب و توسعه و غنیسازی همسایه ما باید شادی ما را به ارمغان آورد، زیرا ما فردا قادر به فروش بیشتر به این همسایه خواهیم بود.
روابط ژئواستراتژیک
اروپای جنوب شرقی به طور سنتی صحنهای برای تضاد منافع ژئواستراتژیک بوده است که عمدتاً در طول تاریخ و حتی امروز، درد و رنج را به همراه داشته و برای مردم محلّی مضرّ بوده است. پیرامون عضویت در سازمانهای بینالمللی، اختلافات درون منطقه هنوز وجود دارد. این تقسیمبندی، همکاریهای منطقهای و توسعه اقتصادی را تحمیل میکند. در مورد عضویت در اتحادیه اروپا، این تقسیمبندی در حال حاضر باعث ایجاد اختلافات و نابرابریهای منطقهای میشود و اگر برای یک دوره بی حدّ و حصر ادامه پیدا کند، این کار حتی بیشتر خواهد شد، زیرا سرمایههای هنگفتی از اتحادیه اروپا به کشورهای عضو آن در جنوب شرقی اروپا سرازیر میگردد. درعینحال، عدم عضویت در همان اتحاد نظامی، منجر به هزینههای اضافی تسلیحاتی و تداوم برخی منابع تنش منطقهای میشود. شاید برخی از مراکز قدرت ژئواستراتژیک از این منفعت ببرند، اما برای توسعه بلندمدت اروپای جنوب شرقی خوب نیست. گنجاندن کشورهای منطقه در سازمانهای بینالمللی که عمدتاً در سایر نقاط اروپا حضور دارند، میتواند به این روند کمک کند تا اروپای جنوب شرقی، در نهایت از مسیری که در آن منافع ژئواستراتژیک درگیر میشود رویگردان شود و به مسیری بپیوندد که توسعه اقتصادی و همکاری پویا در آن گسترش مییابد./
منبع:
https://cordmagazine.com/comment/professor-dejan-soskic-changing-the-region-from-the-ground-up/