ایتالیا و معضل یارانهها
بنیه ضعیف اقتصادی ایتالیا در مقایسه با کشورهای برتر اتحادیه اروپا مانند فرانسه و آلمان و حتی اطریش و هلند، بطورسنتی این کشور را یارانه بگیر جلوه داده است. هرچند مبالغ یارانه چندان زیاد نیست اما یارانه در بخش های مختلف اقتصاد این کشور خصوصا بعد از بحران پاندومیکرونا تیغ دوسری میباشد که میتواند آسیب های جدی را به توسعه بلند مدت این کشور بزند. بدهی کلان 2500 میلیارد یورویی این کشور در مقابل تولید ناخالص داخلی 2170 میلیارد یورویی، بیانگر حجم عظیم عقب افتادگی این کشور و لزوم تلاش برای افزایش نرخ رشد توسعه برای کاهش یا حداقل حفظ این سطح بدهیها دارد.
روزنامه کوریره دلاسرا در مقاله ای با عنوان سیاست های یارانه ای تنها توهم توزیع میکنند به این معضل مزمن کشور اشاره و پیشنهاداتی را مطرح نموده است.
در سالهای گذشته سیاستمداران ایتالیایی در تلاش برای کسب محبوبیت بیشتر و یا آرام کردن بخش وسیعی از مردم کار بهتری جز توزیع هدایای پرهزینه ای همچون اعطای تخفیف مالیاتی، کمک هزینه 80 یورویی، درآمد پایه شهروندی، پایین آوردن سن بازنشستگی و … انجام نداده اند. البته این هدایا برای گیرندگان آن قطعاً مفید بوده ولی در احیای وجهه سیاست و بازیابی اعتبار زمامداران ما کاملاً ناکارآمد و غیر مؤثر عمل کرده اند.
در واقع دولتمردان ایتالیا در دهههای اخیر هرگز نگاهی جدی به مشکلات کشور نیفکنده و اقدامی در جهت انتخاب اولویت های اصلی و اصلاحات لازم و تحقق آنها صورت ندادهاند. در طول این سالها همواره تدابیر بیشماری در جهت تأمین فوری منافع یک گروه و یا طبقه اجتماعی خاص اتخاذ گردیده و صلاح و منفعت عمومی و کارآیی سیاست های تدوینی به هیچ وجه در نظر گرفته نشده است. اعطای یارانه، تدوین قوانین کوچکِ حداکثر چند مادهای برای موضوعاتی خاص و در جهت منافع بخشی و بطور کلی بخشش از بیت المال روشهایی ساده برای کسب محبوبیت و افزایش احتمال پیروزی در انتخابات متعددی ست که به صورت دوره ای در کشور برگزار میشود. در حالیکه این ها فقط راهکارهای واهی، فریبنده و نادرستی هستند که عقب ماندگی ایتالیا در زمینههای رشد اقتصادی، بهره وری، نظام مالیاتی، زیرساخت ها، نوآوری و تحقیق را جبران نمیکنند. مواجهه با یک وضعیت اضطراری جدی مانند بحرانی که اکنون درگیر آن هستیم، نهایتاً میبایست ما را وادار به طرح ریزی برای آینده و در راستای آن انجام تغییرات بنیادین در سیاست گذاریها نماید. ولی متأسفانه نه تنها نشانه ای از این نوع طرح ریزیها و تغییرات به چشم نمی خورد، بلکه بالعکس به نظر میرسد کشورمان به تدریج در حال تبدیل شدن به «جمهوری یارانهها» است.
البته اعطای یارانه در دوره توقف فعالیت های تولیدی میتواند مفید تلقی شود، اما برای به حرکت درآوردن چرخ های اقتصاد کشور، سیاستی بسیار اشتباه و یا حتی گمراه کننده است. در نهایت، توصیه مادرانه مان که میگفتند «برای خوردن یک تکه کیک، ابتدا باید مواد لازم را تهیه و سپس مخلوط و پخت نمود»، با تمام سادگی اش میبایست برای زمامداران ما به عنوان هدایت گر و راهنما عمل کند. ما برای توزیع ثروت و درآمد ابتدا باید رشد اقتصادی داشته باشیم، نوآوری کنیم، چرخ های تولید را به حرکت درآوریم، از کسب و کار حمایت نموده و فرصت شغلی ایجاد کنیم. ولی در عوض، این توهم را اشاعه میدهیم که ایتالیا میتواند به کشوری سرشار از سعادت و رفاه که در آن دولت ابتکار عمل های خصوصی و شخصی را محقق و همه چیز و همهکس را تأمین میکند، تبدیل شود. گویی سیستم یک دستگاه بزرگ خودپرداز است که موجودی آن هرگز به پایان نمی رسد. آیا براستی میتوان دچار چنین خیال باطلی شده و تصور کرد امور کشور میتواند از این طریق پیش برود؟
منبع:
https://www.corriere.it/lettere-al-direttore/19-07-2020/index.shtml