آینده پژوهی در حوزه صنعت پتروشیمی، سناریوهای احتمالی در حوزه آسه آن
علی رغم بهبود پس از همهگیری، بخش پتروشیمی جهانی نتوانسته به ثبات برسد. ظرفیت مازاد، کند شدن رشد تقاضا و تشدید رقابت، حاشیه سود را به پایینترین سطح خود در بیش از یک دهه گذشته رسانده است. عرضه مازاد مداوم تا پایان این دهه همچنان چالش اصلی باقی خواهد ماند. نرخ بهرهبرداری جهانی از کالاهای اصلی بسیار پایینتر از میانگین تاریخی خود سقوط کرده است.
علیرغم بهبود پس از همهگیری، بخش پتروشیمی جهانی نتوانسته به ثبات برسد. ظرفیت مازاد، کند شدن رشد تقاضا و تشدید رقابت، حاشیه سود را به پایینترین سطح خود در بیش از یک دهه گذشته رسانده است. عرضه مازاد مداوم تا پایان این دهه همچنان چالش اصلی باقی خواهد ماند. نرخ بهرهبرداری جهانی از کالاهای اصلی بسیار پایینتر از میانگین تاریخی خود سقوط کرده است.
در همین حال، ظرفیت تولید در چین و خاورمیانه همچنان در حال گسترش است و این مسئله حاشیه سود را بیش از پیش تحت فشار قرار داده است. با ادامه این روند، بازار پتروشیمی در آینده احتمالاً یکی از سه مسیر متفاوت را دنبال خواهد کرد.
در سناریوی اول، مناطق دارای مواد اولیه ارزان و بازارهای در حال رشد، رهبری تجارت جهانی را در دست خواهند گرفت. در سناریوی دوم، شرکتهای ملی نفت (NOCs) با تکیه بر مقیاس بزرگ و ادغامهای عمودی، سلطه پیدا خواهند کرد. در سناریوی سوم، حمایتگرایی (حمایت از تولید داخل) باعث ظهور قهرمانان منطقهای خواهد شد.
اکنون بازیگران بخش پتروشیمی در آسیای جنوبشرقی باید مسیر آینده را مشخص کنند. این منطقه هنوز یکی از معدود مناطق با رشد تقاضای قوی است، اما باید به واقعیتی واکنش نشان دهد که عرضه مازاد جهانی بازده سرمایهگذاری را کاهش داده است. در سطح جهانی، بازده کل سالانه سهامداران (TSR) بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ به منفی ۱ درصد کاهش یافت، در حالی که شاخص S&P 500 بازدهی ۱۵.۳ درصدی داشت. این شکاف، علیرغم رشد تقاضای محلی، بر تولیدکنندگان آسیای جنوبشرقی نیز فشار وارد کرده است.
واکنش شرکتها به چالشها
در مواجهه با این بادهای مخالف، شرکتهای آسیای جنوبشرقی تصمیمهای سخت اما استراتژیک گرفتهاند. در فیلیپین، شرکت JG Summit در ژانویه واحد کراکر نفتا خود را تعطیل کرد؛ این واحد سالانه ۴۸۰ هزار تن اتیلن و ۲۴۰ هزار تن پروپیلن تولید میکرد، اما هزینههای بالا و حاشیه سود پایین باعث توقف فعالیت شد. در مالزی، شرکت Lotte Chemical Titan در دسامبر فعالیت مجتمع Pasir Gudang خود را متوقف کرد تا زیانها را کاهش دهد. در این فضای دشوار، گامهای بعدی بازیگران منطقه پیامدهای مهمیبرای رشد آینده خواهد داشت.
منطقیسازی به عنوان اولین گام
این نخستین بار نیست که صنعت پتروشیمیبا کاهش حاشیه سود روبهرو میشود، اما تداوم عدم تعادل فعلی فوریت ایجاد کرده است. شرکتهای اروپایی پیشگام منطقیسازی ظرفیت شدهاند. شرکت Sabic در هلند واحد کراکر Olefins 3 خود را تعطیل کرد و ۵۵۰ هزار تن ظرفیت اتیلن را از مدار خارج نمود. در فرانسه، شرکت ExxonMobil واحد کراکر Gravenchon را تعطیل کرد و ۴۲۵ هزار تن ظرفیت اتیلن و ۲۹۰ هزار تن پروپیلن کاهش یافت. گزارش جدید گروه مشاوره بوستون (BCG) با عنوان «آمادگی برای موج بعدی ادغام در پتروشیمی» نشان میدهد که برای بازگرداندن تعادل در بازار، دستکم ۱۰ میلیون تن ظرفیت جهانی کراکر در سال باید کاهش یابد. بدون چنین اقدامی، نرخ بهرهبرداری پایین خواهد ماند و ظرفیت سرمایهگذاری برای گذار به محصولات کمکربن و پاییندستی تضعیف خواهد شد.
تکیه بر ادغام و یکپارچگی
منطقیسازی بهتنهایی کافی نخواهد بود. ادغام، به قدرتمندترین ابزار این صنعت برای کاهش هزینهها، دستیابی به همافزایی و بازسازی تابآوری تبدیل شده است. علائم اولیه سازگاری صنعت با این نیاز آشکار شده است. در سال ۲۰۲۴ بیش از ۳۰۰ معامله، از جمله خرید سهام ۵۰ درصدی TotalEnergies در شرکتهای Naphtachimie، Appryl و Gexaro توسط INEOS، که پیشتر بهصورت سرمایهگذاری مشترک فعالیت میکردند، اعلام شد. این معاملات برای بهرهبرداری از منابع کلیدی دارای مزیت ، چه در تأمین خوراک، دسترسی به بازارهای جدید، فناوری، تنوع پرتفوی یا کنترل بیشتر بر زنجیره ارزش انجام شدهاند. در آسیای جنوبشرقی، ادغام در حال بازطراحی چشمانداز این صنعت است. شرکت Chandra Asri با همکاری Glencore پالایشگاه و داراییهای پتروشیمی Shell در سنگاپور را خریداری و سپس کارخانه پلیاتیلن Chevron Phillips را نیز به دست آورد، که در مجموع ۴۰۰ هزار تن ظرفیت سالانه اضافه نمود. این اقدامات نشان میدهد که بازیگران منطقه در حال افزایش مقیاس و ادغام برای رقابت در بازاری بیرحم هستند.
سه آینده محتمل برای صنعت پتروشیمی
دهه آینده برای صنعت پتروشیمی سرنوشتساز خواهد بود و مسیر ایجاد ارزش بسته به تحولات جهانی بسیار متفاوت خواهد بود.
سناریوی اول : مناطق دارای مزیت خوراک و بازار از رقبا پیشی میگیرند. آمریکا و خاورمیانه با اتکا به خوراک ارزان و هند و چین با تکیه بر رشد تقاضای داخلی، بر بازار تسلط خواهند یافت. در این شرایط، تولیدکنندگان آسیای جنوبشرقی در موضع ضعف ساختاری قرار خواهند گرفت و مجبور خواهند شد سریعاً به سمت محصولات پاییندستی و با ارزش افزوده بالا حرکت کنند. در غیر این صورت از بازار جهانی حذف خواهند شد.
سناریوی دوم: شرکتهای ملی نفت (NOCs) به بازیگران اصلی تبدیل میشوند. با کاهش تقاضای جهانی برای سوختهای حملونقل، این شرکتها با حمایت دولت و از طریق ادغامهای بزرگ و سرمایهگذاریهای عظیم در فناوریهایی مانند تبدیل نفت خام به مواد شیمیایی، نقش بزرگی در صنعت جهانی پیدا خواهند کرد. تولیدکنندگان آسیای جنوبشرقی برای رقابت باید شراکتهای استراتژیک ایجاد کنند یا بر محصولات تخصصی متمرکز شوند.
سناریوی سوم: ظهور قهرمانان منطقهای در دنیایی حمایتگرایانه است. موانع تجاری و قوانین سختگیرانه محیطزیستی جریان تجارت جهانی را کند خواهد نمود و کشورها را به سمت زنجیرههای ارزش خودکفا سوق خواهد داد. در این سناریو، صنعت پتروشیمی در هر منطقه حول دو یا سه بازیگر اصلی متمرکز خواهد شد. برای آسیای جنوبشرقی، رشد تقاضای داخلی میتواند سکویی برای این قهرمانان باشد، اما موفقیت به ادغام و مقیاس بزرگ وابسته است.
ضرورت اقدامات جسورانه
واضح است که ادغام دیگر یک گزینه نیست بلکه یک ضرورت است. این منطقه با معایب ساختاری مهمیبرخلاف آمریکا و خاورمیانه روبهروست. تولیدکنندگان آسیای جنوبشرقی خوراک ارزان در اختیار ندارند و مقیاس و شدت سرمایهگذاری چین نیز در این منطقه وجود ندارد. در منحنی هزینه جهانی، تولیدکنندگان این منطقه در ربع سوم یعنی در موقعیت پرهزینهتر نسبت به رقبا قرار دارند. برخی بازیگران منطقهای در حال آزمایش رویکردهای جدید هستند. یک شرکت با واردات اتان از آمریکا و استفاده از آن در مجتمع پتروشیمی خود، هزینهها را بیش از ۳۰ درصد کاهش داده است. دیگران به دنبال ادغام برای ایجاد تابآوری و مقیاس بزرگتر هستند. چالش اصلیِ اکنون زمان است. با بازطراحی صنعت جهانی از طریق ادغام، تولیدکنندگان آسیای جنوبشرقی باید سریع و قاطع عمل کنند. کسانی که جسورانه حرکت کنند، میتوانند به قهرمانان منطقهای تبدیل شوند. اما آنهایی که تعلل کنند، در عصر جدید پتروشیمیکنار گذاشته خواهند شد. در حوزه پتروشیمی، گرچه اجماع بر لزوم ادغام و یکپارچهسازی صنعت برای روبهرو شدن با عرضهی مازاد و کاهش حاشیه سود وجود دارد، اما دیدگاههای منتقدانه و جایگزینی نیز مطرحاند. در ادامه، جمعبندی این نظرات ارائه میشود.
مخالفان و دیدگاههای انتقادی
گروهی از پژوهشها و گزارشهای سالهای ۲۰۲۴–۲۰۵ توصیه یا هشدار میکنند که ادغام گسترده در پتروشیمی (یا انرژی) میتواند ریسکهای قابلتوجهی برای امنیت انرژی، رقابت، و تابآوری زنجیره عرضه ایجاد کند. در کنار دیدگاه غالب مبنی بر لزوم ادغام، سه جریان مخالف برجسته وجود دارد: 1) دیدگاه صنعتی و اقتصادی محافظهکار: حمایت نکردن از ادغام و تاکید بر کاهش تعرفهها و مقررات تا بقای صنعت را تضمین کنند. مطالعات انرژی و ژئوپلیتیک هشدار میدهند که در شرایط «حمایتگرایی تعرفه ای» کشورها ترجیح میدهند استقلال تأمین را افزایش دهند؛ این امر میتواند هم ادغامهای فراملیتی را محدود کند و هم اگر ادغامها در دست چند بازیگر کلیدی قرار گیرد، آسیبپذیریهای جدید ایجاد کند.
منابع:
https://www.bcg.com/publications/2025/chemical-companies-wont-recover-doing-more-same
https://www.thetimes.com/business-money/energy/article/jim-ratcliffe-green-policies-will-kill-petrochemical-industry-23wwt3mzg?
https://www.theguardian.com/environment/2024/feb/22/ngos-lodge-legal-challenge-against-vast-new-petrochemical-plant-in-antwerp?utm
https://www.greenpeace.org/international/press-release/77398/new-greenpeace-report-exposes-petrochemical-giants-campaign-to-derail-global-plastics-treaty/?utm_
https://www.chemorbis.com/en/plastics-news/SE-Asian-petchem-producers-face-prolonged-shutdowns-as-weak-margins-bite-/2024/11/18/917638?
https://www.bcg.com/publications/2025/preparing-for-petrochemical-consolidation?
https://www.thejakartapost.com/business/2025/09/05/consolidation-will-define-southeast-asias-petrochemical-future.html
https://www.ecb.europa.eu/press/financial-stability publications/fsr/html/ecb.fsr202505~0cde5244f6.en.html?