تغییر پارادایم ها در ترکیه
گزارش منتشره در 28 می 2024 در وب سایت fikirturu به قلم آکان عبداله به بررسی تغییر پارادایم ها در ترکیه و الزام آمادگی برای آینده در میان عدم قطعیت جهانی میپردازد.
دنیا مدتهاست که در میان عصر مشکلات بد و عدم اطمینان به سر میبرد. در عصری که هر مشکلی منحصر به فرد است، تعریف روشنی از مشکلات وجود ندارد و همه چیز به هم مرتبط است. تضاد منافع در حال افزایش است. تشخیص درست از نادرست دشوار میشود. پیچیدگی در جهان ، ابهام و عدم قطعیت در حال افزایش است. ما با مشکلاتی مواجه هستیم که به تنهایی نمیتوانیم آنها را حل کنیم. ترکیه نیز همانند دیگر کشورها، تحولات و مشکلات خاص خود را دارد. در اینجا، در مورد یک تغییر پارادایم بزرگ صحبت خواهیم کرد که آینده ترکیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
پارادایم کلانشهرگرایی
پارادایم های عمیق بسیاری وجود دارد که دهه آینده ترکیه را تحت تاثیر قرار می دهد، اما یکی در این میان، برجسته است و آن پارادایم ابرشهرسازی است. ترکیه دارای سه شهر بزرگ استانبول، آنکارا و ازمیر است و 12 کلان شهر دیگر در 10 سال آینده به ابرشهر تبدیل میشوند. شهرهای آنتالیا، بورسا، کوجایلی و آدانا در صدر فهرست قرار دارند. مگاشهرسازی مشکلات پایداری زیادتری به همراه خواهد داشت. منجر به کاهش مناطق کشاورزی و تعداد کشاورزان میشود. اما تاثیر این پارادایم به این تغییرات محدود نمیشود و بیشترین تاثیر را بر ساختار خانواده در ترکیه برجای میگذارد. به دلیل گران شدن متر مربع مسکونی، خانههای 100 متر مربع به بالا در حال تبدیل شدن به یک رویا هستند. برای خانوادههایی که در معرض گرانی مسکن در کلان شهرها قرار دارند، داشتن فرزند زیاد غیرممکن میشود. در حالی که در سال 2001 سه فرزند در هر خانواده وجود داشت، این تعداد اکنون به یک فرزند کاهش یافته است. مفهوم خانواده گسترده به 12 درصد کاهش یافته و گونهشناسیهای جدید خانواده به سرعت در حال رشد است. به عنوان مثال، امروز تعداد خانوارهای تک نفره به 5 میلیون و 200 هزار نفر افزایش یافته است. در اکثر خانوارهای تک نفره، پخت و پز در خانه مطرح نیست و احساس تنهایی غالب است و این دلیل پنهان ازدحام رستورانها علیرغم مشکلات اقتصادی است.
خانوادههای خرد
از دیگر پیامدهای کلان شهرگرایی، رشد خانوادههای خرد یا خانوادههای هسته ای کوچک در ترکیه است. اکنون 40 درصد از کل خانوادهها را خانوادههای خرد تشکیل می دهند که متشکل از والدین و تک فرزند هستند. این خانوادهها ارزش های جمعی مشترک ندارند، به صورت جداگانه معاشرت میکنند و هر یک محتوی مورد علاقه خود را از پلتفرم متفاوتی دریافت میکند. فردگرایی در این خانوادهها ارزش بالایی می یابد. با وجود اینکه مردم کشورهمچنان عاشق ازدواج هستند، اما با میانگین نزدیک به 600 هزار ازدواج در سال، آمار طلاق در حال رکوردزنی است. اکنون 10 درصد خانوارها، یعنی نزدیک به 2 میلیون را مادران مجرد تشکیل می دهند و در مدت کوتاهی به سه میلیون خواهد رسید. روند رو به رشد دیگر، اشتراک خانه در میان کارگران یقه سفید غیرمرتبط با یکدیگر است که اکنون به 4 درصد از کل خانوارها رسیده است.
پیری سریع جمعیت
ترکیه به سرعت در حال پیر شدن است و تعداد کودکان در خانوادههاکاهش می یابد. روند پیری آن از سال 2012 شروع شد و تا سال 2039 تکمیل میشود. نتیجه پیری جمعیت، افزایش افراد بازنشسته است که نزدیک به 16 میلیون نفر هستند و جمعیت بازنشستگان ترکیه از مجموع جمعیت بسیاری از کشورهای اروپایی بیشتر است. مشکلات زباله و انتشار گازهای گلخانه ای در 15 شهر بزرگ ترکیه افزایش خواهد یافت.
توسعه پایدار
زمانی که در ترکیه در مورد پایداری سخن میگوییم، بیشتر تحت تأثیر مفاهیم غربی هستیم. ترکیه همانند غرب در مورد مشکلات تغییرات آب و هوایی صحبت میکند، اما باید روی مشکلات پایداری خود متمرکز شود. ترکیه با یک انفجار در تامین نیازهای انرژی برای اقتصاد در حال رشد خود مواجه است. تقاضای انرژی آن در 20 سال آینده 40 درصد افزایش خواهد یافت و بایستی منابع انرژیهای تجدیدپذیر خود را تقویت نماید. مشکل واقعی تر پایداری مربوط به سلامت است. مگاشهرسازی، مشکلات سلامتی در جامعه را افزایش می دهد، زیرا مکانهای بسیار پر استرسی برای زندگی هستند. بحث سلامت را باید به عنوان بحث پایداری اقتصادی در نظر گرفت، زیرا هر 10 درصد افزایش بیماریهای غیرواگیر یک درصد از رشد اقتصادی کشور میکاهد. با فرض رشد 3-4 درصدی، این رقم چقدر بزرگ خواهد بود. چاقی سرعت وحشتناکی پیدا کرده است. در ترکیه 45 درصد زنان و 20 درصد مردان چاق هستند. ترکیه با میانگین بالای 30 درصد، چاق ترین کشور اروپا هست و پیامد آن افزایش فشار خون و بیمارهای قلبی است.
چگونه باید برای آینده آماده شویم؟
ما با مجموعه ای از آیندهها روبرو هستیم و آینده جهان و ترکیه نامشخص است. در شرایطی که گزینههای زیادی فراروی ما قرار دارد، آمادهسازی برای آینده با تصمیمهایی به دور از دادهها، ممکن نیست. بسیاری از واقعیت ها در گفتمان سیاسی روزانه بیان نمیشود. یونس امره 800 سال پیش گفته است که علم، یعنی شناخت خود و لذا ترکیه ابتدا باید خود را بشناسد و درکی بهتر از ناشناختههای جامعه پیدا نماید.
انقلاب فناوری و استعاره قطار
یک انقلاب فناوری دیگر در جهان در حال وقوع است. در حالی که ما با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم و با یکدیگر درگیر هستیم، متأسفانه تحولات دنیایی را که باید در آن رقابت کنیم، نادیده میگیریم. مهمترین این انقلابها امروزه انقلاب هوش مصنوعی است. من نگاه خیلی منفی به این موضوع ندارم چون این انقلابهای جدید، شباهت زیادی به انقلابهای صنعتی قدیم ندارند. برای مثال، جا ماندن از انقلاب صنعتی برای یک کشور میتوانست به قیمت ۱۰۰ سال تمام شود. اما حالا این انقلابها دائما در حال رخ دادن هستند. من عاشق توضیح دادن این انقلابها با استعاره قطار هستم. هر انقلاب مثل واگنی است که به قطار اضافه میشود. وقتی یک انقلاب را از دست میدهید، مجبور نیستید بقیه را هم از دست بدهید، فقط باید واگن مناسب را انتخاب کنید. برای مثال، چین را در نظر بگیرید. این کشوری که قبلا انقلاب صنعت خودرو را به طور کامل از دست داده بود، اکنون در انقلاب خودروهای برقی پیشرو است. فقط باید انتخاب درستی داشت. بعد از آن، دولت و بخش خصوصی باید با هم کار کنند. نئولیبرالیسم دیگر کار نمیکند. بگذارید خودشان انجام دهند، فایدهای ندارد. باید حمایت صورت بگیرد. شما باید زیر عنوان بزرگ انقلاب، یعنی هوش مصنوعی، یک واگن درست انتخاب کنید. ترکیه در انتخاب این واگن در صنایع دفاعی موفق بوده است، اما قطعا کافی نیست، باید آن را افزایش داد. ما باید واگنهای بیشتری انتخاب کنیم. خلاصه، وقت آن رسیده است که به واقعیتهای خود بازگردیم، خودمان را بشناسیم و در مورد مشکلات واقعیمان صحبت کنیم. ما باید برای محاسبات سیاسی کوچک، تحریف حقایق را متوقف کنیم. در عین حال که به دنبال حقایق هستیم، باید نسبت به از دست ندادن الگوهای بزرگ حساستر باشیم. عرصه رقابت ما جهان و نه مسائل داخلی است.
منبع:. https://fikirturu.com/toplum/turkiyede-degisen-paradigmalar-gelecege-nasil/