انتقال انرژی در آفریقا
شرکت مشاوره مدیریت جهانی McKinsey & Company در گزارشی اعلام کرد کشورهای تولیدکننده نفت و گاز آفریقا این فرصت را دارند که یک انتقال انرژی فراگیر را آغاز کنند و با هدف توسعه پایدار، مسیر آینده را ترسیم کنند.
مک کینزی یک شرکت مشاوره مدیریت جهانی است که در سال 1926 تأسیس شد و خدمات حرفه ای را به شرکت ها، دولت ها و سایر سازمانها ارائه می دهد. این شرکت با توضیح اینکه بسیاری از کشورهای آفریقایی به شدت در معرض انتقال انرژی جهانی قرار دارند، میگوید: «در حالی که جهان به دنبال سرعت بخشیدن به دور شدن از سوختهای فسیلی است، فشارها بر کشورهای تولیدکننده نفت و گاز این قاره در حال افزایش است. در حال حاضر بسیاری از کشورها به درآمدهای نفت و گاز وابسته هستند. داراییهای نفت و گاز آفریقا نیز به طور متوسط 15 تا 20 درصد هزینه بیشتری برای توسعه و بهره برداری و 70 تا 80 درصد کربن فشرده تر از داراییهای نفت و گاز جهانی دارند.
به طور همزمان، این احتمال وجود دارد تقاضای انرژی در این قاره از عرضه پیشی بگیرد. انتظار می رود رشد سریع جمعیت و صنعتی شدن باعث رشد تقاضای انرژی در سراسر این قاره شود - از جمله برای سوخت های فسیلی.این شرکت تخمین می زند که تقاضای انرژی آفریقا تا سال 2040 در مقایسه با سال 2022 و در مقایسه با افزایش 10 درصدی تقاضای انرژی جهانی در مدت مشابه، 30 درصد بیشتر باشد.
«اگر کشورهای تولیدکننده نفت و گاز در آفریقا گامهایی را برای ایجاد محیطهای توانمند، بهبود دسترسی به سرمایههای موجود و جذب مهارتها و قابلیتهای مناسب در نظر بگیرند، هم میتوانند نیازهای انرژی جمعیت در حال توسعه خود را برآورده کنند و هم خود را قویاً در چشم انداز انرژی جدید قرار دهند."
در یک سناریوی انتقال سریع انرژی، 60 درصد از تولید کنونی نفت آفریقا تا سال 2040 در معرض خطر غیررقابتی شدن قرار دارد و در نتیجه در معرض خطر گیر افتادن داراییها و از بین رفتن اولویتبندی کشورها برای تجارت است. برای کشورهایی مانند نیجریه، این میتواند مشکل بزرگی ایجاد کند، زیرا نفت بیش از 85 درصد از کل درآمد صادراتی آن را تشکیل می دهد.
مک کینزی مطمئن است که آفریقا میتواند از برخی از گزینههای موجود برای تقویت انعطاف پذیری و پایداری منابع خود استفاده کند. این اقدامات برای بسیاری از کشورها بسته به اتکای اقتصادی به سوخت های فسیلی و انعطاف پذیری ذخایر نفت خام متفاوت خواهد بود.
به عنوان مثال، کشورهایی که برای درآمد به تولید نفت و گاز وابسته هستند، میتوانند بهینهسازی شرایط مالی، پرداختن به منابع حق بیمه هزینه و بهبود سهولت انجام تجارت را در نظر بگیرند. این کشورها میتوانند با در نظر گرفتن طرح هایی برای کربن زدایی عملیات نفت و گاز موجود خود و تشویق سرمایه گذاری در زیرساخت های انرژی کم کربن مانند خطوط لوله گاز، انعطاف پذیری منابع خود را بیشتر تقویت کنند. این میتواند خطر سرگردان شدن منابع گاز را کاهش دهد.
مککینزی توضیح میدهد: «کشورهای موجود در این الگو میتوانند درآمدهای انرژی خود را با ایجاد محیطی مناسب برای تشویق توسعه پروژههای انرژی تجدیدپذیر که قرار گرفتن در معرض جریانهای درآمد انرژی جدید را فراهم میکنند و به تضمین تامین انرژی کمک میکنند، متنوع کنند.
در مقابل، سنگال و ساحل عاج نمونههایی از کشورهایی هستند که کمتر به تولید و فروش نفت و گاز متکی هستند، اما منابع نفتی دارند به انتقال سریع انرژی کمتر متکی هستند. این نوع کشورها میتوانند روی تشویق سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر یا کسبوکارهای جبران کربن تمرکز کنند و در عین حال تولید موجود خود را کربنزدایی کنند.
کشورهایی مانند مصر و غنا که دارای انعطاف پذیری منابع بالاتر و وابستگی کمتر به نفت و گاز هستند، همچنین میتوانند بر حفاظت از ذخایر انعطاف پذیری خود با کربن زدایی عملیات و افزایش سرمایه گذاری در کسب و کارهای انرژیهای تجدیدپذیر برای جریانهای درآمدی جدید تمرکز کنند.
برای فرآوردههای نفتی تصفیه شده، مک کینزی پیشنهاد میکند که تقاضای آفریقا از 4.1 میلیون بشکه در روز امروز به حدود 5.3 میلیون بشکه در روز تا سال 2040 افزایش خواهد یافت که تقریباً نیمی از آن باید بر اساس ظرفیت پالایشی موجود و برنامه ریزی شده وارد شود.
این میتواند فرصتهایی را برای پروژههای کم کربن مانند تولید سوخت زیستی، از جمله بیواتانول و بیودیزل - برای جبران بخشی از تقاضای بنزین و گازوئیل - یا افزایش تولید، بطریسازی و زیرساختهای توزیع گاز مایع LPG ایجاد کند.
به عنوان مثال، در نیجریه، پخت و پز با کربن فشرده، مانند هیزم، زغال سنگ، و نفت سفید، حدود 37 میلیون تن معادل دی اکسید کربن در سال تولید میکند که حدود 14 درصد از انتشار نیجریه است. گسترش دسترسی به LPG در نیجریه با سرمایهگذاری در زیرساختهای توزیع، میتواند جذب سوختهای آشپزی پاکتر را برای بیش از 100 میلیون نیجریهای که به سوختهای پخت با کربن فشرده متکی هستند، تحریک کند، در حالی که منبع بالقوه کربن است. تعدادی از این پروژههای زیرساختی را میتوان در سراسر آفریقا انجام داد.
مککینزی میگوید: «تغییرات استراتژیک با این ماهیت میتواند ارزش قابل توجهی را برای این قاره باز کند و در عین حال خطرات تغییرات آب و هوایی را کاهش دهد و به تضمین آینده سبزتر و مرفهتر برای همه آفریقاییها کمک کند».
حرکت به سوی انرژی کم کربن در جهان از سوی کشورها جدی گرفته شده است و هرچند در حال حاضر روند آن از سرعت کافی برخوردار نیست اما در آینده شتاب بیشتری میگیرد. اغلب کشورها بخصوص کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه از هم اکنون بر روی طرح های جایگزین سوخت های فسیلی کار میکنند و برنامههایی در دست تهیه دارند. در آینده داشتن ذخایر سوخت های فسیلی بخصوص نفت و ذغال سنگ دیگر یک مزیت محسوب نمیشود و کشورها قادر نخواهند بود روی درآمد ارزی آنها حساب باز کنند. چنانچه کشوری برنامه جدی برای جایگزینی این قبیل سوخت ها با طرح های جدید از قبیل انرژیهای تجدیدپذیر، سوخت هیدروژن و ... نداشته باشد، با مشکلات اقتصادی فراوانی دست به گریبان خواهد بود. از سوی دیگر طراحی و اجرای این برنامهها در کشورهای آفریقایی نیازمند متخصصان و تجهیزات مربوطه در بخش های انرژی، مهندسی، عمران و ... دارد که زمینه همکاری با این کشورها را فراهم میکند.