روابط با آفریقا، تحت تاثیر چرخش در سیاست داخلی و خارجی هند
هند زمانی قهرمان عدم تعهد و یار همیشگی کشورهای در حال توسعه خصوصا در آفریقا محسوب میشد و تا سال 2018 با 54 میلیارد دلار سرمایه گذاری و 62 میلیارد دلار تجارت، سومین شریک تجاری آفریقا بود. اما با چرخشی که در سیاست داخلی و خارجی اش در زمان نارندرا مودی شاهد بوده ممکن است به سمتی رود که روابط سودآورش در آفریقا را به خطر اندازد. همسویی با آمریکا در حوزه آسیا-پاسفیک میتواند موجب اقدامات واکنشی چین که یکی از متنفذترین شرکای کشورهای آفریقایی است بشود. دکتر دیوید مونیائه، رئیس مرکز مطالعات چین و آفریقا در دانشگاه ژوهانسبورگ، مقاله ای با تمرکز بر اولویت جایگاه چین در آفریقا نگاشته که برگردان آن در پی می آید.
( بدیهی است صحت و سقم و مسئولیت نظرات و تحلیل های ارائه شده در این مقاله بر عهده نویسنده آن می باشد )
آفریقا روابط تاریخی عمیق و چند وجهی با هند دارد. شمار نامشخصی از هندیها در دوران استعمار برای کار و خدمت در دستگاه استعمارگران به آفریقا آورده شدند. با گذر زمان، بسیاری از هندیها در کشورهای آفریقایی ریشه دوانده اند. این هندیها بخشی جدایی ناپذیر از بافت جمعیتی آفریقا شده و بسیاری از هندی تبارها در موطن آفریقایی خود صاحب موقعیت های نافذی گشته اند. مهاتما گاندی بخشی از دوران شکل گیری شخصیت سیاسی خود را در آفریقا و مشخصا آفریقای جنوبی گذرانده بود. در آفریقای جنوبی بود که او در معرض نژاد پرستی قرار گرفته و روحیه مبارزه علیه نژاد پرستی و استعمار در او برانگیخته شده و ما بقی عمر او بر همین اساس تعریف گردید. مبارزات گاندی در هند متقابلا الهام بخش احساسات ملی گرایانه و ضد استعماری در آفریقا گردید. گر چه برخی، نسبت به دیدگاههای گاندی خصوصا در ارتباط با سیاهان آفریقا انتقاداتی وارد کرده اند ولی وی دارای دیدگاهها و مواضعی بود که با مبارزه آفریقا علیه نژاد پرستی و استعمار همنوا و همراستا بود.
هند بعد از این که استقلال خود را از انگلیس به دست آورد به طور طبیعی نسبت به قربانیان و بازماندگان استعمار عواطف و احساسات همدردی و همگرایی نشان می داد. به طور کلی، سیاست خارجی هند بر تمایز با امپریالسم بنا شده و به سمت همبستگی با کشورهای در حال توسعه گرایش داشت. جواهر لعل نهرو اولین نخست وزیر هند که در ترسیم سیاست خارجی اولیه جمهوری هند نقش محوری داشت در سال 1954 اعلامیه 5 ماده ای شامل اصول همزیستی مسالمت آمیز را با چو انلای رهبر چین کمونیست امضاء نمود. سال بعد، در کنفرانس باندونگ در اندونزی هند و چین این 5 اصل را تبلیغ کرده و توانستند آن را به عنوان قواعد صلح در جهان در حال توسعه معرفی کنند و 5 اصل دیگر هم در جریان کنفرانس باندونگ به آنها اضافه شد. تصویر هند در میان کشورهای در حال توسعه، تصویر یک روح همزاد برای این کشورها بود. کنفرانس باندنوگ راه را برای تشکیل جنبش عدم تعهد هموار کرده و تا کنون بزرگترین نمایش همبستگی بین دو قاره آفریقا و آسیا بوده است. هند از آن پس در امور بین المللی مواضع مبتنی بر عدم تعهد اتخاذ میکرد که به تدریج تبدیل به یک سنت تاریخی برای این کشور شده بود و البته این امر مطلوب آفریقا بود.
آفریقا و هند در مبارزه برای تغییر ساختار نامتوازن نظام بین الملل که منافع آن به سوی غرب و قدرت های استعماری سابق چربش دارد اشتراک نظر و مواضع داشتند. هند عضو گروه 77 بود که طی آن نقش خود را در ارتقاء جهان در حال توسعه تقویت میکرد. نمونه متاخری از تعهد هند به جهان در حال توسعه، حضور این کشور در گروه 5 کشور بریکس بود که روسیه، چین، برزیل و آفریقای جنوبی را هم در بر دارد. اما بعد از این که نارندرا مودی در هند به قدرت رسید اولویت ها و همسوییهای این کشور در حال تغییر میباشد. این تغییرات آن قدر چشمگیر است که میتواند کل ذهینت آفریقا و حتی کشورهای جنوب را نسبت به هند تغییر دهد. مودی در سیاست داخلی و خارجی اش به مراتب از اسلاف خود ملی گراتر است و دولتش روابط مغشوشی با مسلمانان دارد. دولت مودی متهم است که اقدامات هندوهای افراطی بر ضد مسلمانان را یا نادیده گرفته و یا توجیه و حتی حمایت میکند. این امر ظاهرا به مذاق دولت فعلی آمریکا که مواضع مستکبرانه ای نسبت به کشورهای اسلامی دارد خوش می آید. شگفت آور نیست که مودی و ترامپ روابط نزدیکی با هم دارند. نابردباری دولت هند در برابر مسلمانان، به روابط این کشور با قاره آفریقا که جمعیت مسلمان بزرگی دارد کمکی نمیکند.
دولت هند از سوی دیگر به دیالوگ امنیتی چهارجانبه که شامل آمریکا، استرالیا و ژاپن نیز میشود پیوسته است. البته نگرانی هند از اهداف امنیتی چین قابل درک بوده و واضح است که به قصد کنترل چین به این دیالوگ امنیتی چارجانبه پیوسته است. اما نباید فراموش کرد که این امر موجب ناخشنودی چین که یکی از با نفوذترین قدرت ها در قاره آفریقاست میباشد. پیش از آن نیز چین و هند در بن بست مناقشات مرزی خود گرفتار بودند و این امور مسلما به نفع همبستگی جهان در حال توسعه نمیباشد. در زمان کنفرانس باندونگ، هر دو کشور چین و هند سردمداران پرنفوذ و قهرمانان جهان در حال توسعه بودند. در حال حاضر اما وضعیت اقتصادی این دو کشور به مراتب بهتر شده و لذا نفوذ سیاسی آنها با اتکا به جمعیت عظیم و پیشرفت های اقتصادی شان بیشتر شده و برای الحاق به جریان اصلی اقتصاد جهانی تلاش میکنند. گر چه حق هند در اعمال حاکمیتش قابل درک است اما این که یکباره به سمت اردوگاه آمریکا و به زیان آفریقا و کشورهای جنوب سُر بخورد اثرات مهمیبرای همه طرف ها خواهد داشت. در این شرایط، گزینه خروج هند از بریکس هم مطرح میباشد.
روابط نزدیک هند با آمریکا تحت این احساسات ملی گرایانه فعلی میتواند به معنی خروج مداوم از تعهداتش نسبت به جهان در حال توسه باشد. مثلا در ارتباط با منازعه اعراب و اسرائیل ممکن است طرف اسرائیل را بگیرد تا هم آمریکا را خشنود سازد و هم جریان هندوهای افراطی ضد مسلمانان در داخل را راضی کند. اما این امر ممکن است هند را در برابر شرکای آفریقایی خود قرار دهد. این ناهماهنگی میتواند سایر ابعاد روابط آفریقا و هند را نیز بر هم زند. آفریقا سخاوتمندانه به هند فرصت داده تا فناوری و داروهای خود را در آفریقا به فروش برساند و توانسته یکی از سه شریک تجاری اول قاره آفریقای زیر صحرا شود در حالی که قابلیت رقابت با چین را ندارد.
البته هند میتواند به چند طریق از حضورش در آفریقا منتفع شود که یکی از آنها استفاده از هندی تباران ساکن آفریقاست. راه دیگر، این است که با آفریقا در صحنههای بین المللی، حمایت متقابل داشته و در مسائل مورد علاقه جهانی همصدا باشند. البته هند طبیعتا منافع خودش را پیگیری میکند ولی لزوما پیگیری منافع نباید به معنی بازی با حاصل جمع صفر باشد یعنی نفعی برای شرکای هند مثل آفریقا نداشته باشد. هند میتواند مانند چین از ابتکار اجلاس سران با رهبران آفریقایی برای بهبود روابطش با این قاره استفاده کند. در اجلاس سران هند و آفریقا در سال 2015 حدود 40 کشور آفریقایی شرکت کردند که نشان می دهد به روابط خود با هند اهمیت می دهند. هند و آفریقا می دیدند که با وجود داشتن یک سوم جمعیت بشری، در موسسات و نهادهای مدیریت جهانی که مدت ها پیش ایجاد شده اند حضور متناسبی ندارند. هند در آن اجلاس متعهد شد که یک خط اعتباری 10 میلیارد دلاری و یک مساعدت 600 میلیون دلاری در اختیار آفریقا قرار دهد. البته این اجلاس در زمانی برگزار شد که هنوز دونالد ترامپ در آمریکا به ریاست جمهوری نرسیده و چرخش هند به سمت آمریکا چنین نمود پیدا نکرده بود. اما به هر حال، شرکتهای هندی بیش از 54 میلیارد دلار در آفریقا سرمایه گذاری کرده و تا سال 2018 تجارت هند با آفریقا بالای 62 میلیارد دلار بوده است. همچنین هر سال به طور متوسط 8000 نفر از جوانان آفریقا در برنامههای آموزشی مختلف در هند دوره میبینند. این نشان می دهد که علی رغم تمایل یا چرخش به سمت غرب، هند همچنان میتواند سیاست منسجمی در قبال آفریقا داشته باشد. اما اگر بتواند اختلافاتش با چین را ترمیم کند و اقدامات معنی داری در رد تهمت ضدیت با مسلمانان بردارد، آن گاه شرایط بهتری برای کار با آفریقا پیدا خواهد کرد زیرا آفریقا امکانات و تقارب بیشتری با چین مشاهده میکند.