رهبری جدید در دهه 2020

روزنامه DI ، پرمخاطب ترین روزنامه و سایت خبری اقتصادی سوئد به مناسب پایان سال 2019 و شروع سال جدید میلادی و ورود به دهه 2020 ، مقاله ای در خصوص رهبری دهه آینده به رشته تحریر درآورده است. این مقاله به مقایسه شرایط دهه 2010 با دهه 1970 پرداخته و می افزاید دهه 1970 دهه بدبختی بود و نقاط تاریک و اضطراب زیادی از نظر اقتصادی ،تهدید هسته ای ، فقر و غیره در جهان وجود داشت. اما با ورود به دهه 1980 ، جهان شاهد چرخش بود. بورس رونق گرفت ، مقررات زدایی اقتصادی باعث رشد شد و جنگ سرد خاتمه یافت. دهه 2010 نیز از بسیاری از جهات به سمت تاریکی رفت. چین و روسیه در مسیر استبدادی تری پیش رفتند. آمریکا صاحب یک رییس جمهوری کاملا مشکل ساز شد ، تکانه‌های پوپولیستی و ناسیونالیستی در سراسر اروپا به وجود آمد، بحران آب و هوایی به یک تهدید جهانی مبدل شده و نسل جوان نسبت به آینده احساس تردید می‌کند. این مقاله در ادامه ، شش تغییر مهم رهبری در دهه آینده میلادی را بررسی کرده که می تواند منجر به پیشرفت بهتر و روشن تر در دنیا گردد که عبارتند از : رهبری جدید در ایالات متحده آمریکا با خاتمه دوره ترامپ (چه پایان دوره وی چه انتخاب برای چهارسال دیگر)، رهبری جدید در روسیه، رهبری جدید در آلمان ، رهبری جدید در انگلیس، رهبری جدید در حوزه تغییرات آب و هوایی و رهبری جدید صنعتی .

اهم رئوس مقاله مذکور به شرح زیر می‌باشد:

- وقتی که از دهه 1970 به دهه 1980 وارد شدیم ، سایه‌های تاریکی در دسامبر 1979 بر سرِ جهان وجود داشت. اقتصاد جهانی وضع بدی داشت، تهدید هسته ای جدی بود، سوراخ لایه اوزون به بزرگی قطب جنوب بود، جوانان از بمب هسته ای و وضعیت آمریکا در ویتنام اضطراب داشتند و جهان مکانی فقیر و خطرناک بود. دهه 1970 دهه بدبختی بود و معدوی از افراد و کشورها ، روشنایی را دیدند.
- اما جهان چرخید و دهه 1980 به دهه خوشحالی تبدیل شد. مد لباس ها و موهای جدید ظاهر شد، موسیقی شنیده شد و مردم احساس بهتری پیدا کردند. با رونق بورس و مقررات زدایی اقتصادی ، رشد اقتصادی دوباره برگشت. رهبری جدید در آمریکا ، انگلیس ، آلمان غربی و اتحاد جماهیر شوروی جنگ سرد را پایان داد. سرانجام ، دیوار برلین فرو ریخت و اتحاد جماهیر شوری با روشی منحصر به فرد و صلح آمیز فرو پاشید. سوئد هم به کشوری جدید، ثروتمند تر ، بازتر و آزاد تر تبدیل شد. هیج کسی در شب سال نو 1979 چنین چیزهای را تصور نمی‌کرد.
- دهه 2010 شبیه حال و هوای آن روزهاست. دهه 2010 از بسیاری جهات به سمت تاریکی رفت. چین و روسیه در مسیر استبدادی تری، پیش رفتند. آمریکا صاحب یک رییس جمهوری کاملا مشکل ساز شد . تکانه‌های پوپولیستی و ناسیونالیستی در سراسر اروپا به وجود آمد. بحران آب و هوایی به یک تهدید جهانی مبدل شده و نسل جوان نسبت به آینده احساس تردید می‌کند. 

شش تغییر مهم رهبری در دهه آینده (2020) که می‌تواند منجر به پیشرفت بهتر و روشن تر شود:

1- رهبری جدید در ایالات متحده آمریکا : دوره ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا به پایان می رسد ، چه در سال بعد یا حتی اگر برای یک دوره چهار ساله دیگری انتخاب شود. پایان ریاست جمهوری وی ، نشانه خوبی برای دنیا خواهد بود. شخص ترامپ برای یک جهان قوی و دموکراسی مضر بوده است. به هرحال ، با اطمینان می‌توان گفت که دوره او پایان می یابد و حتی اگر ایالات متحده آمریکا دارای مسایل عمیق اجتماعی ، جمعیتی و زیست محیطی باشد، جامعه آمریکایی سرشار از دانش وخلاقیت است.

2-رهبری جدید روسیه : ولادیمیر پوتین در سال 2024 بازنشسته خواهد شد. هیچ کس نمی داند که بعد از او چه کسی می آید . رهبر جدید آتی در مسکو ، فرصتی برای روابط بهتر است. اروپا ضمن استقبال از صلح و دموکراسی در روسیه باید مراقب مرزها ، ائتلاف ها و پیوستگی خود باشد. مسکو و سنت پترزبورگ باید بخشی طبیعی از مبادلات روزمره کالا ، خدمات ، سفر های آخر هفته ، رفت و آمد دانشجویان و معاملات سهام باشد.

3- رهبری جدید در آلمان : آنگلا مرکل علیرغم صدر اعظمی طولانی مدت در برلین ، از نظر اصلاحات ، ضعیف بوده است. در مقایسه با گرهارد شرودر ، دوران مرکل دچار وقفه و سکون  بوده است. او اگرچه بحران مالی ، بحران یورو، بحران روسیه و بحران مهاجرت را مدیریت و تعدیل کرد اما آنقدر که بایست ، تغییر ایجاد نکرد. اینکه چه کسی بعد از وی صدر اعظم بشود ، فعلا مشخص نیست. حتی اینکه خانم آنه‌گرت کرامپ-کارن باوئر، رهبر جدید اتحادیه دموکرات مسیحی (CDU) صدر اعظم بشود مشخص و واضح نیست. به نظر میرسد آقای مارکوس سودر ، سروزیر ایالت باواریا ، بخت بیشتری دارد. او یکی از فعالان محافظه کار حوزه آب و هوایی و منتقد سیاست های مهاجرتی مرکل است اما در سیاست های زیست محیطی خود، کاملا سبز است. رهبر جدید آلمان باید به سرعت اصلاحات را در کشور خود افزایش دهد، بالانسی با فرانسه پیدا کند که می‌تواند موضعِ واحد اتحادیه اروپا در مقابل انگلیس را تقویت کند. اقتصاد را به سمت بدون کربن پیش ببرد ، بدنبال صلح اروپا با روسیه باشد و روابط خوبی را هم با چین و هم آمریکا ایجاد کند. البته این کار آسانی نیست اما برای هلموت کل، نیز نبود.

4- رهبری جدید انگلیس : بوریس جانسون در سال لرزان 2019 به صحنه آمد و در واقع در انتخابات دسامبر 2019 به مقام نخست وزیری رسید. در سال جدید، دولت او می‌تواند کار واقعی را آغاز کند. او طرفدارِ ترکیبی جالب از سرمایه گذاری گسترده در حوزه زیر ساخت ، سیاست محیط زیست سبز ، توسعه دوچرخه سواری و پیاده روی ، تجارت جهانی و خودمختاری ملی است. اگر چه چالش ها و مشکلات زیادی پیش رو دارد اما او می‌تواند به یک سیاستمدار قوی اروپایی تبدیل شود . بعد از پنج سال از برگزیت ، کسی نمی خواهد که وضع به همین شکل ادامه یابد. اگر «سودر» در آلمان پیروز شود ، جانسون شریک جدیدی پیدا خواهد کرد.

5- رهبری جدید در حوزه آب و هوایی : همه نهادهای خبره ، کل اتحادیه اروپا ، قانون گذاری انفرادی در کشورهایی مانند سوئد و آلمان ، ایالت های مهم در آمریکا و حتی هند همگی بر کاهش انتشار دی اکسید کربن ، تاکید دارند. قانون گذاری در حال اجراست و شرکتها برای یک رقابت فنی و اقتصادی در مرحله آغازین قرار دارند. شرکتها ، احزاب و سیستم های سیاسی و کشورهایی که رهبری در این حوزه را بر عهده می‌گیرند از مشروعیت و جایگاه بالایی برخوردار خواهند بود. برای دموکراسی‌ها در غرب ، خطرناک خواهد بود چنانچه چین رهبری در این بخش را برعهده بگیرد. برعکس ، ممکن است دهه جدید را به یک موج دمکراتیک جدید در جهان تبدیل کند. هرکسی که بیشترین سلول ها و صفحات خورشیدی را داشته باشد ، برنده است.

6- رهبری جدید صنعتی : شرکت فولکس واگن، سری جدید اتومبیل های واقعی برقی خود را به نام ID وارد بازار می‌کند. سایر تولید کنندگان خودرو نیز همین کار را انجام می دهند. اما فولکس واگن در بازارِ گسترده اروپا ، تاثیر بیشتری دارد. موفقیت واقعی زمانی است که قیمت خودروی برقی به اندازه یک خودروی گلف معمولی ارزان باشد و به همان اندازه نیز بعد از شارژ راه برود. سپس هزینه‌ها به کمتر از یک چهارم کاهش می یابد و انتخاب، واضح و آسان می‌گردد. قانون گذاران در اروپا ، آمریکا ، آمریکای لاتین با فشارهایی برای ایجاد مناطق بدون کربن ( آلایندگی صفر) هستند. شرکتهایی که مخالف حذف سوخت بنزین و دیزل هستند ، جایگاهی نخواهند داشت. همین امر در خصوص سایر صنایع هنگامی‌که فناوریهای بدون فسیل ، رقابتی شوند، صدق می‌کند.

منبع :

روزنامه DI  ، پرمخاطب ترین روزنامه و سایت خبری اقتصادی سوئد