چین + 17 و نگرانی های بروکسل
چین در دهه آینده یکی از پایههای اصلی نظام نوین اقتصادی جهانی است. این کشور از دهه پایانی قرن بیستم برنامه جامع و تمام عیاری را برای گسترش همهجانبه همکاریهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و علمیبا تمامیکشورهای جهان طراحی نموده و با قدرت تمام در حال اجرا میباشد و یکی از حوزههای مهم مورد نظر این کشور، قاره اروپا بویژه در موضوع بازار مصرف و سرمایهگذاری است. روابط چین با اتحادیه اروپا بهدلایل مختلف از جمله فشارهای اتحادیه بر این کشور در موضوعات حقوق بشری و دموکراسی نتوانسته بر اساس ملاک و معیار چینیها جلو رود؛ بنابراین، این کشور بسط تعاملات با اروپا را در قالبهای مختلف دنبال مینماید که مهمترین آن طرح همکاری چین با 17 کشور مرکز و شرق اروپا میباشد.
آقای چاپوتویچ، وزیر خارجه لهستان در آخرین اجلاس همکاریهای اروپایی – آسیایی (ASEM) که در تاریخ 25 آذر 1398 در مادرید برگزار شد ضمن اشاره به اهمیت همکاری با چین میگوید: "ابتکار 1+17 به بهبود و تقویت روابط تجاری و سرمایهگذاری بین کشورهای اروپای مرکزی و آسیای شرقی کمک شایان نموده و ابزار مناسبی برای تقویت روابط اروپا و چین میباشد".
نفوذ چین در مرکز و شرق اروپا سابقه دیرینهای داشته و از شکل جدید تعاملات طرفین بیش از 7 دهه میگذرد. این کشور در سالهای اخیر رویکرد گسترش نفوذ و تبدیل شدن به بازیگر مهم منطقه در رقابت نزدیک با روسیه با بهرهگیری از ابزارهایی چون همکاری در قالب 1+17، تأمین سرمایه ساخت پروژههای بزرگ نظیر بزرگراه صربستان - مونته نگرو، پل استراتژیک پلجشاک در کرواسی را دنبال مینماید. پکن همچنین با سیاست گسیل هزاران تبعه خود با طرحی ذرهبینی تمامی ظرفیتهای گسترش حضور و نفوذ و بویژه صادرات بیش از پیش کالاهای مصرفی را به شرق و مرکز اروپا هدفگذاری کرده است. لهستان با فاصله زیاد مهمترین شریک اقتصادی چین در این منطقه بوده و چک و مجارستان در رتبههای بعدی قرار دارند. سوال اصلی این است که مهمترین ابزار گسترش نفوذ چین در منطقه چه بوده و میزان توانمندی اتحادیه اروپا جهت مقابله با حضور چشمگیر اژدهای زرد چه مقدار است؟از طرفی هم اروپا و هم امریکا از نفوذ روزافزون چین و روسیه در قاره سبز بویژه بخش شرقی آن نگران هستند؛ امری که پمپئو در سفر به کشورهای این منطقه به آن اذعان نموده و در براتیسلاوا گفت: سه دهه پس از فروپاشی کمونیسم ما نگران گسترش نفوذ روزافزون روسیه و چین در منطقه هستیم و کشورهای منطقه باید متوجه این تهدید جدی باشند و از طرف دیگر در بین کشورهای اتحادیه اروپا اختلاف نظر جدی در موضوعات مهم از جمله ساختار سیاسی و اقتصادی اتحادیه و مهاجرت و امنیت وجود دارد. امری که نوید دهنده واگرایی بیشتر در بین کشورهای اتحادیه اروپا میباشد.
در مقابل، لیو گوانجیوان سفیر چین در لهستان ضمن اشاره به روابط خوب و همهجانبه پکن و ورشو میگوید: همکاری نزدیکی در بسیاری از زمینهها با لهستان داریم؛ بطوری که حجم مبادلات در ده سال گذشته رشد پیوسته 10 % داشته و در پایان 2017 به بیش از 20 میلیارد دلار رسیده است.همکاری بین 36 استان دو کشور برقرار و 1500 دانشجوی چینی در لهستان و 1400 دانشجوی لهستانی در چین تحصیل مینمایند و در سال 2017 بیش از 180 هزار توریست چینی از این کشور دیدار نمودهاند.شکی نیست پکن از نشست با 17 کشور اروپای مرکزی و شرقی برای دور زدن مقررات و آییننامههای گمرکی و تجاری اتحادیه اروپا استفاده کرده و از تنشهای در حال افزایش بین شرق و غرب قاره سبز بهره میگیرد. توانایی چین برای تأمین مالی جهت ساخت پروژههای حیاتی زیرساختاری نظیر بزرگراه، جاده، راهآهن، نیروگاهها در برخی از کشورهای فقیر اروپای مرکزی و شرقی نشان میدهد این کشور همکاری بسیار موفق با این کشورها داشته و در تلاش برای افزایش این همکاریها است. آندری اوستروفسکی، معاون مدیر مؤسسه شرق دور در آکادمی علوم روسیه معتقد است: «هدف چین بسیار ساده است. ملحق کردن کشورهای اروپای شرقی به طرح بزرگ کمربند- راه خود و برای همین منظور بشدت درصدد ساخت سریع خط آهن بوداپست-بلگراد است، در حالی که اتحادیه اروپا با آن مخالف میباشد. هدف آن است که کالاهای چینی بتوانند با عبور از خاک قزاقستان، دریای خزر و سپس جمهوری آذربایجان، بدون عبور از خاک روسیه، به کشورهای اروپای شرقی برسند. هرچند این مسیر گرانتر است و از طریق خاک روسیه، ارزانتر تمام میشود. بدین ترتیب، مدرنیزهسازی راه شوسه مسکو-پکن، تنها روی کاغذ باقی خواهد ماند. حتی سرنوشت طرح ایجاد بزرگراه بین مسکو و قازان نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. روسیه ممکن است از مسیر ارتباط بازرگانی بین چین و کشورهای اروپایی کنار گذاشته شود.
ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان در اکتبر 2018به این امر اشاره کرده بود که مرکز تعادل اقتصاد جهانی از غرب به طرف شرق تغییر کرده و این در حالیست که دنیای غرب هنوز این حقیقت را انکار میکند. چینیها در پرتو ابتکار کمربند - راه سرمایهگذاری قابل توجه در اروپای مرکزی دنبال مینمایند و سرمایهگذاری کشورهای غرب اروپا و آمریکا در منطقه روند نزولی دارد؛ شرکتهای چینی میلیارد ها دلار در زیرساختها و صنایع مرتبط کشورهای اروپای مرکزی و شرقی سرمایهگذاری کرده و این کشور تا پایان 2020 نزدیک به 10میلیارد دلار دیگر در این کشورها سرمایهگذاری خواهد نمود.
اریک لامبرت، متخصص روابط چین و اتحادیه اروپا و استاد دانشگاه سوربن در مقالهای اذعان نموده است: چین در حال تبدیل شدن به بزرگترین بازیگر در مرکز و شرق اروپا و حوزه پیرامونی دریای سیاه میباشد. این کشور در همه زمینهها از سرمایهگذاری در صیفی جات تا تکنولوژیهای پیشرفته اروپا حضور دارد و میتوان افزود حوزه دریای سیاه به مرکز رقابت چهار قدرت اصلی روسیه، ترکیه، چین و آمریکا تبدیل شده است.حتی روسیه نگران گسترش نفوذ چین در اروپای مرکزی میباشد؛ چرا که تزارها این منطقه را حوزه انحصاری نفوذ و حضور خود میدانستند. چینیها با بهرهگیری از اختلافات روسیه با اروپا در موضوع اکراین و ترس روزافزون کشورهای اروپای مرکزی بویژه لهستان، رومانی و کشورهای بالتیک از ایدههای توسعهطلبانه روسیه و در راستای هدف گسترش نفوذ؛ در سالهای اخیر با طرحهای سرمایهگذاری و اقتصادی متنوع بطور خزنده در حال حضور فراگیر در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی هستند، مسئلهای که بروکسل را نگران کرده است. روزنامه «نیزاویسیمایا گازیتا» در تحلیلی نوشته است: در بوداپست کنفرانسی برگزار شد که شرکتکنندگان در آن کشورهای شرق اروپا + چین بودند. مقامات مجارستانی این نشست را «کشف دوباره شرق» نامیدند. کشورهای اروپای شرقی امیدوارند چین به تأمین مالی و ساخت جادهها، نیروگاههای برق و دیگر زیرساختارهای مورد نیاز آنها بپردازد. این برخورد فرامنطقهای نگرانیهایی را در اتحادیه اروپا بهوجود آورده است. مقامات بروکسل معتقدند طرحهای چین این هدف را در نظر دارد تا در سیاست واحد کشورهای اروپایی در قبال پکن خلل ایجاد کند. دیپلماتها در بروکسل از این نگران هستند که اگر روند همکاری و نفوذ چین با کشورهای مرکز و اروپای شرقی بیشتر بسط یابد، چنین همکاری موجب دوری کشورهای اروپای شرقی و مرکزی از بروکسل میشود. در حالی که پکن از اجلاس 1+17 در جهت تقویت روابط و افزایش همکاریهای تجاری با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی استفاده میکند و آن را دروازهای به سوی اروپای غربی میبیند مسئولین اتحادیه در بروکسل معتقدند؛ پکن و مسکو با اتخاذ سیاست نفوذ اهداف سیاسی و راهبردی خاصی را دنبال میکنند که در آینده میتواند اتحادیه اروپا را با چالشهایی غیرقابل پیشبینی روبرو نماید. وابستگی شرق اروپا به اقتصاد شرق آسیا در عمل آینده انسجام قاره اروپا را با خطر مواجه میکند و به تناقض و چندپارگی سیاستهای کشورهای اروپایی منجر میشود.
در همین راستا، اقای مارکو ساوکویچ، استاد مرکز سیاست امنیتی و دفاعی بلگراد معتقد است: بطور سنتی ترکیه و روسیه دو قدرت و بازیگر مؤثر در مرکز و شرق اروپا بودهاند و از ابتدای قرن 21 چین نیز در کنار رفتار انفعالی اتحادیه اروپا با شکلی قدرتمندانه و تمام عیار وارد منطقه شده است. فرمول بازیگری در منطقه به شیوه روسیه با انرژی و مواد اولیه، ترکیه با قدرت نرم و زیرساختارها و چین با اقتصاد و سرمایهگذاری میباشد.کشورهای اروپای مرکزی معتقدند بسط روابط با چین موجب میشود مثلث قدرت اقتصادی و سیاسی اروپا توجه بیشتری به گسترش اتحادیه به شرق داشته باشند؛ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سفر به بخارست اعلام کرد: راه برای عضویت کشورهای غرب بالکان جهت پیوستن به اتحادیه اروپا باز است.قرار است کشورهای (آلبانی، بوسنی هرزگوین، کوزوو، مقدونیه، مونتهنگرو و صربستان) طی یک دوره زمانی مشخص، تا سال 2025 به عضویت این اتحادیه درآیند. در همین رابطه، رئیس کمیسیون اروپایی تأکید کرد: سرمایهگذاری در ثبات و رفاه غرب بالکان به معنای سرمایهگذاری در حوزه امنیت و آینده اتحادیه اروپاست؛ البته در آخرین اجلاس سران؛ فرانسه به صراحت با شروع مذاکرات نهایی الحاق کشورهای جدید مخالفت نمود.
اگر چه مبادلات روزانه چین و اتحادیه اروپا 1.4 میلیارد یورو در روز است که این رقم تا ده سال آینده دو برابر خواهد شد؛ ولی در حال حاضر مبادلات سالانه این کشور با 17 کشور اروپای مرکزی حدود 80 میلیارد دلار است که بیشترین سهم به سه کشور لهستان، مجارستان و چک اختصاص دارد. چین سرمایهگذاری گستردهای در سه کریدور:
- ترانس کاسپین میانی (چین – قزاقستان –جمهوری آذربایجان – گرجستان – ترکیه به غرب)؛
- (چین – قزاقستان – روسیه به غرب)؛
- کریدور جنوبی (چین قزاقستان – ترکمنستان – ایران – ترکیه به غرب) ؛ برای رسیدن به غرب اروپا نموده است.
بهرغم حساسیتهای سه قدرت بزرگ جهانی و قارهای (اتحادیه اروپا؛ روسیه و آمریکا)؛ پکن تلاش وافری دارد تا در پرتو پروژه کمربند – راه و با ابزار سرمایهگذاری در طرحهای اساسی و زیرساختی بهویژه حوزه حمل و نقل و ارتباطات کشورهای مرکز و شرق اروپا، حضور درازمدت و تأثیرگذار خود را تثبیت نماید؛ این در حالیست که اتحادیه اروپا به دلیل دست و پنجه نرم کردن با مشکلات عدیده اقتصادی، سیاسی، امنیتی، مهاجرتی و بهویژه سیاست تهاجمی روسیه در تقویت حضور اقتصادی و سیاسی در شرق اروپا، از ظرفیت کافی برای مهار چین برخوردار نیست.
منبع :
ماهنامه رویدادها و تحلیل ها ، شماره 333 ، مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی ( 6 اردیبهشت 1399 )