توافق تجاری اخیر چین و آمریکا ، ویژگیها و پیامدهای احتمالی آن
پکن سال 2019 را با برگزاری هفتادمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین، عملیاتی شدن و به آب انداختن دومین ناو هواپیمابر این کشور و فرود آمدن روی نیمه پنهان ماه بعنوان اولین کشور دنیا به پایان رساند، در عین حال این کشور در این سال با چالش سیاسی - اجتماعی هنگ کنگ، وخامت روابط با آمریکا و افزایش انتقادات غرب به سیاستهای این کشور در قبال مسلمانان سینکیانگ و شیوع ویروس کرونا مواجه گردید.
علیرغم این شرایط چین و آمریکا سال 2020 را با امضاء توافق مشترک تجاری که روز چهارشنبه 98/10/25 بین دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و معاون نخست وزیر چین در کاخ سفید امضاء گردید آغاز نمودند. در چارچوب این توافق چین متعهد شد برای ایجاد توازن در روابط تجاری خود با آمریکا، کالاهای صنعتی، انرژی، خدمات و همچنین فرآوردههای کشاورزی از آن کشور وارد کند. همچنین بازارهای خود را بر روی فعالیتهای شرکتهای آمریکایی و از جمله موسسات مالی آن کشور بگشاید. ترامپ این توافق را برای اقتصاد آمریکا "دگرگون کننده" توصیف نمود بطوریکه واشنگتن که در حال حاضر حدود ۱۸۰ میلیارد دلار صادرات به چین دارد امیدوار است صارات به این کشور را به ۴۰۰ میلیارد دلار و سپس به نیم تریلیون دلار در سال افزایش دهد و متقابلاً مقامات چینی نیز آن را توافقی "دو سر برد" عنوان کرده اند که به رشد روابط دو کشور کمک خواهد کرد. امضاء این توافق از چنان اهمیت اقتصادی و سیاسی برخوردار بود که رئیس صندوق بین المللی پول ضمن استقبال از امضاء آن اظهار امیدواری کرد که باعث رشد اقتصاد جهانی شود.
نظر به اهمیت موضوع، پیش از پرداختن به محتوا و پیامدهای احتمالی آن، لازم است بطور اختصار برخی از ریشههای اختلاف دو کشور و دلایل انعطاف چین در مواضع خود در مقابل آمریکا مورد اشاره قرار گیرد:
ریشه اختلافات دو کشور :
اگرچه اختلاف آمریکا و چین در دوره ترامپ اوج گرفت اما واقعیت این است که ریشه این اختلافات به انباشت بدبینیها در چند دهه گذشته نسبت به برنامهها و سیاست های اقتصادی و بعضاً سیاسی و نظامی چین بر میگردد، در یک جمع بندی کلی برخی از این اختلافات به شرح ذیل میباشد:
- دامپینگ و اختصاص یارانه به کسب و کارهای داخلی : آمریکا چین را به روش های "غیرمنصفانه" تجاری، از جمله اختصاص یارانه به کسب و کارهای داخلی و مقررات اداری که فعالیت شرکت های آمریکایی در چین را دشوار میکند، متهم میکند.
- دستکاری ارزش یوآن : وزارت دارایی آمریکا دولت چین را متهم میکند که از طریق برخی اقدامات ارزش پول خود را کاهش می دهد تا در تجارت بین المللی و بویژه صادرات کالاهای تولیدی خود به موقعیت برتری دست پیدا بکند. در این خصوص آمریکا تجربه موفقی را برای کنترل رشد اقتصادی ژاپن از طریق افزایش ارزش ین در مقابل دلار دارد.
- نا امیدی از دستاوردهای ناشی از کمک به پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی: آمریکا در چارچوب پیمان روابط تجاری با چین به این کشور اجازه داد تا در سال 2001 به سازمان تجارت جهانی بپیوندد با این امید که این موضوع درب های اقتصادی آن کشور را به روی کالاهای آمریکایی باز نماید، اما در ادامه نه تنها این موضوع به متوازن کردن روابط اقتصادی کمک نکرد بلکه شرایط مناسب تری را برای چین فراهم نمود که با شتاب بیشتری در سایر کشورها نفوذ کرده و با جهش اقتصادی، برتری آمریکا را در زمینه اقتصادی و تجاری به خطر اندازد.
- بیکاری ناشی از انتقال شرکت های آمریکایی به چین : تعطیلی کارخانجات به قدری وسیع بود که به - شوک چین- معروف گردید، به ویژه در ایالتهای شمال شرقی و غرب آمریکا که اکثر آنها در سال ۲۰۱۶ به دونالد ترامپ رأی داده بودند.
- سرقت اسرار فنآوری و بی اعتنایی به حقوق مالکیت معنوی : بنا به ادعای طرف آمریکائی ، چین به دو طریق این کار را انجام می داد : الف) وادار کردن مدیران شرکتهای تولیدی آمریکایی مستقر برای انتقال تکنولوژی و مالکیت معنوی خود ب) سرقت از طریق جاسوسی و هک کامپیوتر شرکت ها و نهادهای دولتی و خصوصی آمریکا. مدیر اف بی آی اخیراً به کنگره آمریکا گفت: دست کم یک هزار پرونده درباره سرقت مالکیت معنوی شرکتهای آمریکایی توسط چینیها، در دست بررسی است. طبق محاسبه دولت آمریکا تنها در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷، ارزش سرقت مالکیتهای معنوی، بیش از یک تریلیون دلار بوده. است . در این راستا ، کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۸ قانونی را برای تشدید کنترلها روی صادرات فناوریهای جدید مانند روبات های پیشرفته و هوش مصنوعی و بازبینی بیشتر سرمایه گذاریهای خارجی در آمریکا تصویب کرد. در نوامبر سال ۲۰۱۹ دولت ترامپ و کنگره گامهایی را برای جلوگیری از استفاده شرکتهای آمریکایی از تجهیزات شبکه مخابرات چینی در آمریکا برداشتند.
- نگرانیهای ژئوپلیتکی : وزارت دفاع آمریکا به این نتیجه رسیده که در دهههای آینده مقابله با قدرت گرفتن چین یکی از اهداف نظامی مهم آمریکا خواهد بود. سرعت چین در احداث جزایر مصنوعی در دریای جنوب چین و متعاقبا نظامیکردن آنها، بسیاری را در واشنگتن نگران کرده است. هر سال معادل ۳.۵ تریلیون دلار از تجارت جهانی از این منطقه عبور میکند، لذا این اقدامات از نظر آمریکا تلاشی است برای تسلط چین بر شاهرگ تجارت جهانی.
- سلطه جویی تکنولوژی پیشرفته : بلندپروازی چین برای پیشگامی تکنولوژیکی در جهان به ویژه روباتیک و هوش مصنوعی و فنآوریهای ارتباطات و اطلاعات باعث نگرانی شدید آمریکا است. بزعم کارشناسان اگر چین در این زمینه موفق شود ، احتمالا جایگاه آمریکا به عنوان بزرگترین قدرت اقتصادی جهان بخطر خواهد افتاد.
برخی از ویژگیهای توافق تجاری دو کشور:
اگرچه طرف آمریکایی اذعان نموده است که به دلیل درخواست دولت چین قرار است جزئیات این متن محرمانه باقی بماند اما برخی از جزئیات توافق که در نشریات منتشر شده است بشرح ذیل میباشد:
- توافق تجاری چین و آمریکا در واقع دو مرحله ای است و آنچه روز چهارشنبه 24 دیماه امضاء گردید "مرحله اول" این توافق است. اختلاف دو کشور بر سر یارانههای دولتی چین به کالاهای آن کشور قرار است در مذاکرات مرحله دوم دنبال شود، لذا بخش بزرگی از تعرفهها از سوی آمریکا باقی می ماند تا بعنوان اهرمی در مذاکرات آینده مورد استفاده قرار گیرد.
- چین با افزایش واردات خود از آمریکا به اندازه حداقل ۲۰۰ میلیارد دلار در طی دو سال نسبت به سال ۲۰۱۷ موافقت کرده است که شامل افزایش ۳۲ میلیارد دلاری محصولات کشاورزی، ۷۸ میلیارد دلاری محصولات تولیدی، ۵۲ میلیارد دلاری انرژی و ۳۸ میلیارد دلاری خدمات است.
- آمریکا موافقت کرده است تعرفه ۱۶۰ میلیارد دلار کالاهای ساخت چین شامل تلفن همراه و لپ تاپ را که قرار بود از ۱۵ دسامبر اجرایی شود متوقف و تعرفههای فعلی ۱۲۰ میلیارد دلار کالای دیگر را نصف کرده و به ۷.۵ درصد برساند.
- آمریکا تا حداکثر ۲۵ درصد از تعرفههای وضع شده بر حدود ۳۶۰ میلیارد دلار کالاهای چینی را حفظ میکند؛ متقابلاً چین نیز بخش اعظم تعرفههای جدیدی که بر ۱۰۰ میلیارد دلار محصولات آمریکایی اعمال کرده است را حفظ میکند.
- چین پذیرفته اقدامات بیشتری برای مبارزه با محصولات تقلبی انجام دهد و پیگرد قانونی علیه سرقت اسرار تجاری را تسهیل کند.
- برای کنترل توافق و رفع اختلافات، مکانیسمیپیش بینی شده است. همچنین طرفین توافق کردهاند که هر شش ماه مذاکراتی به سرپرستی استیون منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا و لیو خه، معاون نخست وزیر چین با هدف حل و فصل اختلافات برگزار کنند.
دلایل انعطاف چین در مقابل فشارهای آمریکا:
- مشکلات داخلی : چین در سالهای اخیر با مسائل داخلی متعددی روبرو بود از جمله ناآرامیها در هنگ کنگ، تنش در منطقه سین کیانگ ،موج مهاجرت روستائیان به شهر و همینطور شیوع بیماری مهلک تب خوکی.
- تاثیرات منفی جنگ تجاری با آمریکا بر روابط با سایر کشورها: نفوذ فرهنگی، رسانه ای و سیاسی آمریکا در منطقه شرق آسیا و اروپا باعث گردیده تا تنش با این کشور موجی از بدبینی نسبت به اهداف و سیاست های چین را ایجاد و از این منظر، مسیر توسعه و نفوذ این کشور با مشکلاتی مواجه شود.
- نگرانی از خروج شرکت های بین المللی: وضع تعرفههای اقتصادی بر کالاهای چینی حاشیه سود شرکت های بین المللی دراین کشور را کاهش و موجب گردید تعدادی از این شرکت ها به دنبال خروج از چین و استقرار در بازارهای رقیب باشند. این امر در کنار کاهش رشد اقتصادی میتواند موجی از بیکاری و نا امنی داخلی را به همراه داشته باشد.
- کاهش رشد اقتصادی چین: رشد اقتصادی چین در سالهای اخیر روند نزولی داشته اگرچه دولت ۶ ممیز ۲ رشد اقتصادی را در چهار ماهه پایانی سال 2019 اعلام کرد اما برخی کارشناسان معتقدند این رشد حدود 5 درصد بوده و دولت چین مانع از انتشار آن میشود. دولت چین اولویت اقتصادی خود در سال 2020 را حفظ ثبات عنوان نموده است و به همین خاطر تلاش دارد تا مصرف داخلی را افزایش و بخشهای بیشتری از اقتصاد را به روی سرمایهگذاری خارجی بگشاید.
- کند شدن رشد جهانی: اقتصاد چین بعنوان بزرگترین کشور صادر کننده مبتنی بر وضعیت اقتصاد جهانی است، تنش با آمریکا باعث کند شدن رشد جهانی شد، صادرات به آمریکا ۱۶ درصد کاهش یافت، رشد اقتصادی آلمان نیز به شش دهم درصد کاهش یافت که به زعم کارشناسان اقتصادی، نشانههای روشنی از تاثیرات این مناقشه میباشد.
- دولت چین برای کنترل فشارهای آمریکا تلاش کرد تا از طریق کاهش مالیات ، افزایش نقدینگی در سیستم مالی،کاهش ارزش یوآن و صادرات به آمریکا از طریق کشورهای ثالث از فشار آمریکا بکاهد .
جلسه امضاء موافقت نامه تجاری همزمان بود با بحث کنگره آمریکا برای ارسال قانون استیضاح ترامپ به مجلس سنا به همین خاطر ترامپ سعی کرد با دعوت از افراد شاخص و مطرح کشور به ویژه از حزب جمهوریخواه از این مراسم نهایت بهره برداری سیاسی را بنفع خود بعمل آورد. برخی کارشناسان بین المللی معتقدند ترامپ از جنگ تجاری با چین بعنوان یک سلاح سیاسی استفاده میکند برخی دیگر معتقدند باید صبر کرد، قول های مندرج در این توافق بیش از حد بلندپروازانه؛ دلگرم کننده است." اما بطور کلی جنگ تجاری چین و آمریکا نه تنها به کاهش رشد اقتصادی این دو کشور منجر شد بلکه اقتصاد جهانی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد، بر اساس گزارش IMF در صورت پایان جنگ تعرفه ای بین این دو کشور اقتصاد دنیا از حدود 8 دهم درصد رشد برخوردار میشود. در همین ارتباط نرخ رشد اقتصادی آلمان در 2019 به شش دهم درصد کاهش یافت که کمترین رقم در سالهای اخیر بوده است. مشاور اقتصادی ترامپ گفت توافق تجاری با چین باعث تقویت ۰.۵ درصدی رشد اقتصادی آن کشور خواهد شد.
مهمترین اقدام سال گذشته آمریکا در ضربه اقتصادی به چین، راه اندازی و رهبری کمپین علیه شرکت مخابراتی هواوی بود. این کمپین به موازات فشار تعرفه محور ، از ابزار رسانه ای برای چین هراسی هدفمند کرد.
جمع بندی:
اگرچه تنش بین آمریکا و چین دارای یک پوسته اقتصادی و نمای تجاری است اما در واقع ریشه و بنیان این اختلافات به نگرانیهای ژئوپلیتکی آمریکا از جهش چین و رقابت هژمونیک جهانی است. آنچه در واشنگتن این روزها بحث میشود این نیست که آیا باید با چین مقابله کرد یا نه، بلکه این است که بهترین راه برای انجام این کار کدام است ؟ بسیاری از دموکراتها برخلاف سیاست یک جانبه گرایی دونالد ترامپ، ترجیح میدهند همراه با متحدان اروپایی و آسیایی به مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین بپردازند. ضمن اینکه هر دو طیف باور دارند که سیاست های سخت گیرانه از اقبال مردمی بیشتری در داخل آمریکا برخوردار است .
با در نظر گرفتن این واقعیت میتوان تصریح نمود که حتی با فرض موفقیت آمیز بودن این مرحله از توافق و حصول توافقات تجاری بعدی ، رابطه دو کشور از یک همکار یاقتصادی به یک رقابت استراتژیک تبدیل شده است که وجوه مختلفی چون فناوری، امنیت ملی و ژئوپلتیک را در بر میگیرد . پیش بینی میشود آمریکا فشارهای بینالمللی بر علیه شرکت های پیشرو چینی را افزایش دهد و متقابلاً پکن نیز تلاش خواهد کرد تا نفوذ اقتصادی و فن آورانه در زیر ساخت های مهم به ویژه در شبکههای مخابراتی نسل پنجم را در دیگر کشورها گسترش دهد. در این بین، میزان پایبندی چین به توافق اخیر در روابط میان دو کشور در سال ۲۰۲۰ تعیین کننده خواهد بود. با وجود رضایت خاطری که از توافق آمریکا و چین به وجود آمده است، انتظار میرود سال ۲۰۲۰ سال پر رویدادی برای تجارت باشد. یکی از مسائل عمده، درک متفاوت چین از زمان حذف کامل تعرفههای باقی مانده آمریکا پس از اجرای این توافق خواهد بود.
دشوارترین مسئله برای دولت ترامپ، برخورد با تقلب یا کوتاهی چین در عمل به تعهداتش خواهد بود. با توجه به باور ترامپ که روسای جمهور پیشین آمریکا در کنترل و برخورد با تقلب چین موفق نبودهاند، دولت وی تحت فشار شدیدی قرار خواهد شد تا سیاست ملزم کردن چین به انجام دادن تعهداتش را محقق کند. ضمن اینکه چین به خوبی نسبت به پیامدهای ناگوار گرفتاری در تله ژاپن ( تجربه موفق آمریکا در کنترل رشد اقتصادی ژاپن از طریق افزایش ارزش ین) برای اقتصاد آن کشور واقف است و بعید به نظر می رسد به سادگی تسلیم فشار آمریکا برای افزایش ارزش یوآن شود.