تحریم های اقتصادی کارآمد نیستند
وینرزایتونگ با چاپ مقاله ای به قلم هاینتز گرتنر استاد علوم سیاسی دانشگاه وین تحریم های اقتصادی را دنیای کنونی ناکارآمد دانست. بخش هایی از این مقاله به شرح زیر می باشد.
تحریم های اقتصادی در چندین دهه اخیر در نگاه سیاستمداران به عنوان ابزار موثر برای مداخله در امور دیگر کشورها بوده است. در این روند قراردادها و معاهدات بین المللی قدیمی لغو شده و همکاریهای جدیدی نیز مورد توجه قرار نگرفته و یا به نتیجه نمی رسند و سیاست های تحریم، به طور فزاینده ای جایگزین دیگر سیاست ها میشوند. حجم تحریم ها به ویژه، تعداد و حجم تحریم های اقتصادی از زمان پایان جنگ سرد چند برابر شده است. در این میان ایالات متحده آمریکا به تنهایی در حال حاضر حدود 8000 فقره تحریم اعمال کرده است که 2000 فقره از این تحریم ها علیه ایران بوده است .
با این حال، میبایست بر این حقیقت تاکید داشت که تحریم ها برای دستیابی به اهداف سیاسی، ابزاری بسیار ناکارآمد و نامناسب میباشند. حتی اگر برخی از مطالعات صورت گرفته در این خصوص از میزان موفقیت تا 30 درصد صحبت میکنند، اما به طور خاص مشخص نیست که آیا در تاثیر گذاری آنها، دیگر عوامل نیز تاثیر داشته اند یا نه و از این رو نمیتوان نتیجه قطعی حتی در خصوص موفقیت این 30 درصد گرفت. یکی از شاخص ترین موارد عملکرد تحریم ها، پایان آپارتاید در آفریقای جنوبی در اواسط دهه 1990 میباشد و این در حالی است که عوامل دیگری در این میان مانند تقویت داخلی سازمان مقاومت ANC ممکن است نقش اصلی را ایفا کرده باشد و نه محدودیت های سرمایه گذاری در آفریقای جنوبی و واردات آهن، فولاد و سکه طلا از آفریقای جنوبی که توسط جامعه اروپایی در سال 1986 وضع گردید.
حامیان تحریمها ، تنها زمانی که ضربه جدی وارد کنند، اثربخش می دانند. تحریمها در واقع اثرات مختلفی بر دولت های مورد هدف دارند: تضعیف اقتصاد، افزایش فقر، وخامت اوضاع سلامت جامعه، ... و این در حالی است که هیچ سود و موفقیت سیاسی در فهرست اهداف به طور مشخص تعریف نشده است.
باید این نکته را نیز متذکر شد که تحریم ها حتی میتوانند تأثیر معکوس برکشورهای هدف داشته باشند. کشورهایی که سال ها و دههها تحت تأثیر این موضوع بوده اند، رفتار خود را تغییر نداده اند. تحریمها کوبا، ایران یا ونزوئلا را ترغیب به ایجاد ارتباط دوستانه با ایالات متحده نکرده است و در اصل مردم این جوامع به شدت تحت تأثیر این تحریم ها قرار گرفته اند. پس از هشت سال تحریم، روسیه اقتصاد خود را به طور کامل با شرایط تحریم همساز ساخته است و تحریم های بیشتر بر عرضه گاز، این کشور را وادار میکند تا به چین که تشنه انرژی است، گاز بیشتری بفروشد و به طور فزاینده ای به دنبال بازارهای اتحادیه اوراسیا باشد. نه روسیه و نه چین، که تحریم نیز هستند، لیبرال تر یا دموکراتیک تر نشده اند.
گفته میشود که تحریم ها باعث جلوگیری از جنگ میشوند که این نظریه نیز در عمل نتایجی عکس را به اثبات رسانده است. تحریم ها اغلب زمینه اصلی را برای آتش زدن به انبار باروت جنگ فراهم آورده اند . تحریم کنندگان برای توجیه تحریم ها، دولت ها و کشورها را به عنوان محور شرارت معرفی و از لفاظیهای جنگی استفاده میکنند. دقیقاً به این دلیل که تحریمها به هدف خود نمیرسند، دولت تحریمکننده میخواهد چهره خود را حفظ کند و اغلب به اقدامات خشونتآمیز روی می آورند مانند ایالات متحده آمریکا که در سال 2003 علیه عراق به جنگ متوسل شد. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مورد ایران نیز حداقل دو بار - ابتدا پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی در سواحل ایران در سال 2019 و سپس با ترور سردار سلیمانی در سال 2020 -گزینه حمله نظامیبه ایران را پررنگ تر نمود.
از سوی دیگر گفته میشود که تحریمها گسترش تسلیحات هستهای را محدود میکنند. با این حال، آنطور که نمونههای هند، پاکستان و کره شمالی نشان میدهند، آنها مانع توسعه سلاحهای هستهای و برنامههای هسته ای کشورهای مورد تحریم نشدهاند. حتی در خصوص هند و پاکستان، تحریم های اعمال شده به دنبال قطعنامه 1172 شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 1998 در سکوتی بین المللی، لغو شدند. ایران نیز پس از اعمال تحریم های جدید به دنبال سیاست فشار حداکثری، به تدریج برنامه هسته ای خود را حتی گسترش داد... رهبران آنان به دنبال بهبود شرایط و لغو تحریم ها بودند و این رئیس جمهور آمریکا بود که مانع لغو تحریم ها شد.
تحریم کنندگان اغلب در سایه صفاتی همچون هوشمندانه و هدفمند، شخصیتی مظلوم و روشنفکرانه به خود میگیرند. اما در واقع، تحریم ها میلیونها نفر را به سمت طبقه متوسط رو به پایین و حتی به سمت فقر سوق می دهند. در یک مثال میتوان به مساله واردات دارو به ایران اشاره داشت که با تحریم های اقتصادی پس از سال 2018، 40 درصد داروهای مورد نیاز مبارزه با سرطان در ایران کمیاب شد.
درکل ، تحریم ها موفقیت سیاسی مورد انتظار را به ارمغان نمی آورند و حتی جایگزینی لیبرال برای نیروی نظامی نیز نمیباشند ولی به طور جدی، اسباب رنج و سختی و عذاب را برای مردم بی گناه فراهم می نمایند. ولی این نیز بدان معنا نیست که جنگ جایگزینی موفق برای تحریم ها است که در این خصوص نتیجه جنگ های ویتنام، سومالی، عراق و افغانستان مثال های روشن شکست سیاست تحریم میباشند. گزینههای جایگزین همواره ماهیتی سیاسی-دیپلماتیک داشته اند حتی اگر اغلب زمان زیادی برای دستیابی به اهداف مورد نظر را طلب نمایند و نیاز به خلاقیتی ویژه داشته باشد.
هاینتز گرتنر- استاد علوم سیاسی دانشگاه وین
[1] https://www.wienerzeitung.at/dossiers/der-ukraine-konflikt/2136380-Wirtschaftssanktionen-funktionieren-nicht.html