نگاهی به منابع آبی ترکمنستان و چالشهای موجود
شرایط خشک اقلیمی ترکمنستان و نزولات جوی اندک، سبب شده آب در این کشور اهمیتی مترادف با حیات یابد. آبادانی و توسعه در ترکمنستان به شدت به آب وابسته است. عمده آب مورد نیاز ترکمنستان از طریق رودخانههایی تأمین میگردد که سرچشمههای آنها عموما خارج از مرزهای این کشور است. پدیده گرم شدن هوا، کاهش میزان روان آبها به دلیل کوچک شدن یخچالهای کوهستانی و احداث سد توسط کشورهای واقع در بخشهای بالادستی رودخانهها موجبات نگرانی عمیق ترکمنستان را فراهم آورده است. از این رو این کشور طی سالهای اخیر سعی کرده با استفاده از دیپلماسی دو و چندجانبه در حوزه آب، دغدغههای خود را منعکس و به ویژه توجه نهادهای مرتبط منطقهای و بینالمللی را به این امر معطوف سازد. در گزارش حاضر ضمن اشاره به منابع آبی ترکمنستان، به اهم چالشهای موجود در این بخش پرداخته شده است.
ترکمنستان با ٤٩١ هزار کیلومتر مربع مساحت و بیش از پنج میلیون نفر جمعیت، سرزمینی بسیار خشک به شمار میرود که حدود ۸۰ درصد مساحت آن را صحرای قرهقوم پوشانده است. به عبارتی بیش از سه چهارم مساحت ترکمنستان را بیابان بزرگ قرهقوم تشکیل داده که معادل ۳۵۰ هزار کیلومتر مربع است. وجود این بیابان وسیع و خشک، تأثیر بسیار قابل توجهی بر اکوسیستم و شرایط آبی و زیست محیطی این کشور بر جای گذاشته است. در حالی که نوار جنوبی ترکمنستان به دلیل کوهستانی بودن به طور متوسط سالانه حدود 300 میلیمتر بارش جوی دارد، متوسط بارندگی در مناطق بیابانی حدود 80 میلیمتر است. قلت بارش، سبب شده تا این کشور از حیث پوشش گیاهی بسیار فقیر باشد.
این کشور به مراتب بیش از بارشها، از نعمت وجود رودخانههای متعددی بهرهمند است که عموما از کشورهای پیرامونی سرچشمه میگیرند. جبر جغرافیایی و محاط بودن ترکمنستان در خشکی، این کشور را به طور کامل به آبهای ورودی وابسته کرده است. به جز در نوار بسیار کوتاه و کموسعت کوههای کوپتداغ و پاراپامیز، هیچ رودخانهای دیگر بخشهای مختلف این سرزمین نسبتا وسیع را پوشش نمیدهد. آمودریا (جیحون)، مرغاب (مرو رود) و رود تجن که از به هم پیوستن دو رود هریرود و کشفرود به وجود میآیند، از جمله رودخانههای مهم این کشور به شمار میروند.
آمودریا که در قدیم آن را سیحون مینامیدند، پرآبترین رود آسیای میانه است که از ارتفاعات پامیر در افغانستان سرچشمه گرفته و پس از طی مسیری بیش از 2500 کیلومتر و عبور از افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان و پیوستن به سیردریا، در نهایت به دریاچه آرال میریزد. بخشهایی از این رود قابل کشتیرانی است.
گفته میشود این رود در گذشتههای دور به دریای خزر میریخته اما بنا به آنچه در فرهنگ دهخدا ذکر شده مغولان در هنگام نبرد با خوارزمشاه، مجرای رود را تغییر داده و با اتصال آن به سیردریا (جیحون) آن را به سمت آرال بردند. در گذشته سرزمینی را که در میانه دو رود آمو (سیحون) و سیر (جیحون) واقع بوده، فرارود یا ورارود ودر زبان عربی ماوراءالنهر مینامیدند. آمودریا خود به معنای رود شهر آمو است که از نام آمل، شهری در نزدیکی بخارا گرفته شده است. در ادبیات اسطورهای ایران، این رود مرز میان ایران و توران را تشکیل میداده است. مطابق توافق دوجانبه میان ازبکستان و ترکمنستان، هر یک نیمی از آب رودخانه مشترک آمودریا را برداشت مینمایند و تأسیسات موجود در نقطه خروجی آب به سمت کانال قرهقوم، تقسیمات بالمناصفه را به انجام میرساند. حدود 90% ورودی آب دریاچه آرال از محل این رودخانه تأمین میشود. متوسط آبی که سالانه از این رودخانه عبور میکند حدود 78 میلیارد متر مکعب است. سیر دریا نیز گرچه به ترکمنستان راهی ندارد، اما دومین آبریز بزرگ به دریاچه آرال است که سالانه حدود 37 میلیارد متر مکعب آب در آن جریان دارد. این دو رودخانه جمعا 90% آب دریاچه مذکور را تأمین میکنند. 10% مابقی نیز از طریق رودخانهها و چشمههای کوچک دیگر تأمین میگردد.
سرچشمه بیش از 80% از کل منابع آبی آسیای میانه در دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان قرار دارد (تاجیکستان 55% و قرقیزستان 25%). اما مقدار آب مورد استفاده این دو کشور کمتر از 15% از کل منابع آبی منطقه است. ازبکستان و ترکمنستان با اینکه در پاییندست این رودخانهها واقع هستند، اما جمعا حدود 71% از کل منابع آبی آسیای مرکزی را در اختیار دارند.
رود مرغاب نیز از دیگر رودهایی است که سرچشمه آن در ولسوالی مرغاب در ولایت غور در افغانستان است. این رود پس از طی مسافتی در حدود 850 کیلومتر، در ماسهزارهای قرهقوم در ترکمنستان فرو میرود. حجم آبی که سالانه از طریق این رودخانه انتقال مییابد حدود 3.1 میلیارد متر مکعب است.
رودخانه سومبار رودخانه دیگری است که در خاک ترکمنستان جریان دارد. این دو رود از پیوستن رودهای غلامان و چندیر تشکیل میشود که از کوههای واقع در درون ایران به نامهای غلامان و بافلق سرچشمه میگیرند. سپس رودخانه سومبار به رود اترک میپیوندند. سد مخرنی سومبار غلامان، که ظرفیت ذخیرهسازی حدود ۱۴ میلیون متر مکعب آب را دارد، در مهر ماه 1395 در خاک ایران افتتاح و به بهرهبرداری رسید.
یکی از اقدامات اساسی صورت گرفته جهت تأمین آب ترکمنستان احداث کانال قرهقوم است که از آمودریا (یا رود آمو) منشعب شده است. این کانال نقش قابل ملاحظهای در تأمین آب شهرها و روستاهای عمده در طول مسیر و نیز کشاورزی و صنعت در این کشور ایفا مینماید. کانال یادشده به واقع رودخانهای 3.1 مصنوعی است که در میانه شنزارهای ترکمنستان جریان دارد و آبهای مناطقی از ایران، افغانستان و ترکمنستان به سوی آن سرازیر میشود. مساحت حوضه آبریز قرهقوم حدود 117 هزار کیلومتر مربع برآورد شده که 42% آن (معادل 49 هزار کیلومتر مربع) در افغانستان، 38 درصد آن (معادل 44 هزار کیلومتر مربع) در ایران و 20% آن (معادل 23 هزار کیلومتر مربع) در خاک ترکمنستان واقع است.
ایده ساخت کانالها و شبکههای آبیاری در ترکمنستان از دهه 1930 آغاز شد. طراحی انتقال آب از آمو دریا به صحرای قرهقوم به سال 1932 باز میگردد که توسط متخصصین شوروی انجام گردید. هدف از این طرح آن بود که آب آمودریا به درون ترکمنستان تا سواحل دریای خزر امتداد یافته و علاوه بر تأمین آب شرب، کشاورزی را در صحرای قرهقوم رونق بخشد. طراح پروژه پیش از ساخت کانال بر این باور بود که برداشت این حجم از آب، آسیبی به اقتصاد ازبکستان و یا محیط زیست دریاچه آرال وارد نمیآورد.
حتی ورای استفاده از آب کانال برای مصارف شرب و کشاورزی با تمرکز بر کشت پنبه، هدف دیگر آن بود که امکان کشتیرانی از طریق ولگا به آمودریا فراهم آید و به علاوه با ساخت تعدادی نیروگاه برقآبی، برق مورد نیاز نیز تأمین گردد. اما با مرگ استالین در سال 1953، عملیات احداث کانال اصلی در خاک ترکمنستان متوقف گردید و در سال 1954، ساخت کانال قره قوم در مسیری متفاوت به سمت جنوب آغاز شد. این کانال در چندین فاز مختلف اجرا و سرانجام پس از سه دهه تکمیل گردید.
با احداث این کانال در سال 1956 میلادی، آمودریا توسط کانالی به طول 412 کیلومتر (256 مایل) به رود مرغاب متصل شد. در اواخر سال 1959 میلادی نیز کانال قرهقوم تا رود تجن و سپس تا 125 کیلومتری (78 مایلی) شمال غربی عشق آباد امتداد یافت.
پس از فروپاشی شوروی، دولت ترکمنستان به منظور غلبه بر بحران آب، اقداماتی چون نوسازی و گسترش کانال آب بزرگ قرهقوم برای انتقال آب از آمودریا به دریای خزر را در دستور کار قرار داد. در حال حاضر، این کانال به طول ۱۳۴۰ کیلومتر و عرض ۱۲۰ متر حجم عظیمی آب را از آمودریا در مرز شرقی ترکمنستان به دریای خزر در مرز غربی آن منتقل کرده بر سر راه خود حدود یک میلیون هکتار زمین را آبیاری مینماید.
پس از تکمیل کانال مذکور در اواسط دهه 1980 میلادی، حجم برداشت آب از آمودریا توسط ترکمنستان به بیش از دو برابر افزایش یافت. این حجم از برداشت موجب شد دریاچه آرال به سرعت روبه خشکی رفته و به بستری اساسی برای انتشار توفانهای خاک و ریزگردها تبدیل شود. باید افزود تنها بین 25% تا 30% از آبی که از طریق روانآبها به ترکمنستان وارد میشود، به نحو صحیح استفاده میگردد. هدر روی آب در این کشور بین 70% تا 75% است.
این کانال در واقع ستون فقرات اقتصاد کشاورزی ترکمنستان است و علاوه بر آن به کار حمل و نقل بار به وسیله کشتی و تولید برق نیز میآید. با احداث این کانال بخشهای گستردهای از بیابانهای ترکمنستان آبیاری و به زیر کشت پنبه رفت و گروهی از عشایر دامپرور ترکمن در حاشیه آن اسکان داده شدند.
هرچند احداث کانال قرهقوم، در تداوم حیات در ترکمنستان و حتی روند توسعه و پیشرفت این کشور نقش شایانی ایفا کرده، اما از طرف دیگر با کاهش شدید جریان انتقال آب به سمت دریاچه آرال، عملا به قیمت مرگ این دریاچه تمام شده است. خشک شدن آرال، بر شدت ریزگردها در منطقه و از جمله ترکمنستان افزوده و این پدیده نوظهور، تا حدی مناطق شمال شرقی کشور ما را نیز متأثر کرده است. بدون تردید تداوم این وضع، دشواری زیست در این منطقه را روز به روز تشدید خواهد کرد.
نزولات اندک جوی، بالا بودن میزان تبخیر آب، تداوم الگوهای سنتی کشت، واقع بودن در ترکمنستان در موقعیت پائیندستی، این کشور را جهت تأمین آب به شدت آسیبپذیر ساخته است. همچنین نگرانی آن کشور از حیث میزان آب دریافتی و همچنین کاهش فشارهای ناشی از عوارض زیست محیطی حاصل از خشک شدن دریاچه آرال، سبب شده تلاشهای خود در حوزه دیپلماسی آب را در قالبهای دو و چندجانبه طی سالهای اخیر شدت بخشد.
ساخت سد دوستی را باید نمونهای موفق از همکاری میان ایران و ترکمنستان ارزیابی کرد. این سد بر روی رودخانه مرزی هریرود در ۷۵ کیلومتری شهرستان سرخس در شمال شرق خراسان رضوی احداث شده است. اقدام افغانستان در تأسیس سد سلما بر سرشاخههای هریرود بر نگرانی ایران و ترکمنستان افزوده، چرا که میزان آبی را که در این رود جریان خواهد یافت به شدت کاهش خواهد داد و در نتیجه سد دوستی که از آب این رودخانه تغذیه میشود، بسیار متأثر خواهد گردید.
علاوه بر این، طی سالهای اخیر بر تحرکات دیپلماتیک و رسانهای ترکمنستان در زمینه منابع آبی در سطوح منطقهای و بینالمللی افزوده شده است. تأسیس مرکز منطقهای سازمان ملل برای دیپلماسی پیشگیرانه در آسیای مرکزی در سال ٢٠٠٧ میلادی در عشق آباد در همین راستا ارزیابی میشود. این کشور سعی نموده ضمن استفاده از پوشش مجامع و ساختارهای بینالمللی و انجام فعالیتهای مستمر به ویژه از طریق میزبانی و مدیریت نشستها، در خصوص منابع آبی و پیشگیری از بحران و منازعه آبی در سطح منطقه آسیای مرکزی نقش محوری ایفا کند. ترکمنستان در سال 2017 میلادی ریاست دورهای صندوق بینالمللی نجات دریاچه آرال را برای مدت دو سال از ازبکستان تحویل گرفت. همچنین به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد تأسیس صندوق مذکور، نشست سران کشورهای عضو در شهریور ماه سال 1397 (آگوست 2018 میلادی) با حضور سران پنج کشور آسیای مرکزی در عشق آباد برگزار گردید. در نشست مذکور، بردی محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان دیگر سران حاضر را به اتخاذ «دیپلماسی آبی» تشویق کرد. در مهرماه (اکتبر) آن سال نیز وی طی سخنانی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد رویکرد کشورش را در خصوص تقسیم منابع آب و مشکلات دریاچه آرال اینگونه تشریح نمود:
«ترکمنستان توجه وافری به استفاده منطقی از منابع طبیعی داشته و «عشق آباد» بر این باور است که آب میراث مشترک تمامی جهان میباشد، چرا که دسترسی آزاد به منابع آبی حق بنیادین همه است. توسعه کشورها در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و کیفیت زندگی ارتباط مستقیمی با سطح دسترسی به آب و مدیریت مؤثر آن دارد، بنابر این برابری، احترام و مسئولیتپذیری مولفههای اصلی در روابط میان کشورهای آسیای مرکزی میباشند. سه روش برای حل مسائل آبی شامل رعایت قوانین بینالمللی، توجه به منابع ملی کشورهای منطقه و فعالیت نهادهای بینالمللی قابل توجه میباشند. این درخواست اساسی ترکمنستان بوده و عشق آباد به ایجاد سازوکارهای مؤثر بین کشورهای آسیای مرکزی و نهادهای بینالمللی ادامه خواهد داد.
با وجود تمامی تلاشهایی که ترکمنستان در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی در سالهای اخیر انجام داده، بحران آب همچنان یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی این کشور به شمار رفته و پیامدهای مهم اقتصادی و اجتماعی در پی دارد. بخشهایی از این کشور به ویژه استان داشآغوز متأثر از مشکلات دریاچه آرال در معرض فاجعه زیست محیطی قرار گرفته و با کمبود آب آشامیدنی و تخریب زمینهای کشاورزی رو به رو شده است.
بر خلاف برخی آمارهای رسمی، گزارشات دریافتی از کاهش برداشت محصولات کشاورزی در این کشور حکایت دارد. در سال گذشته میزان گندم و پنبه تولیدی تا حدود 30 درصد در مقایسه با سال قبل کاهش داشته است.عمده مشکلات ترکمنستان در حوزه آب به نبود نظارت کافی و مدیریت موثر بر مصرف آب برمیگردد. به رغم آنکه کشت مکانیزه رو به توسعه است، اما هنوز بخش معظمی از کشاورزی به صورت سنتی انجام میپذیرد. کشاورزان زمین و آب را از دولت اجاره نموده و محصولات خود را نیز باید تمام و کمال به دولت بفروشند.
هدررفت آب در این کشور به نحو دهشتناکی بالا است. بر آب مصرفی آشامیدنی، کشاورزی و صنعتی هیچگونه نظارتی اعمال نمیشود. در این کشور تا پیش از این چیزی به نام کنتور وجود نداشته است. طی سالهای اخیر در نتیجه فشارهای موسسات پولی و مالی بینالمللی جهت کاهش سوبسیدها، منازل نوساز در شهرهای بزرگ به ویژه عشق آباد دارای کنتور آب، برق و گاز شدهاند، اما رقم پرداختی بابت این قبیل خدمات بسیار ناچیز است و در عمل تأثیر چندانی بر کاهش مصرف ندارد.
میان بحران آب با دو تهدید دیگر زیست محیطی یعنی فرایند رو به گسترش بیابانزایی و افزایش حجم و سطح ریزگردها و آلودگی هوا در ترکمنستان ارتباط مستقیم وجود دارد. در نتیجه بحران آب، بیابان قرهقوم روبه گسترش است و این معضل خود تأثیراتی پایدار بر کل اکوسیستم این کشور خواهد داشت. تغییرات اقلیمی به ویژه گرم شدن کره زمین، فرسایش خاک، کم شدن پوشش گیاهی، کاهش میزان بارندگی، خشک شدن دریاچه آرال و نقش عوامل انسانی را در گسترش فرایند بیابانزایی در ترکمنستان نمی توان دست کم انگاشت.
وزش بادهای تند و طوفان شن و گرد غبار در بیابان وسیع قرهقوم از جمله منابع اصلی تولید ریزگردها و آلودگی هوا است که علاوه بر مناطق وسیعی از ترکمنستان، کشورهای همسایه را هم تحت تأثیر خود قرار میدهد. طول مدت طوفان شن و گرد غبار در بخشهای مرکزی بیابان قرهقوم تا بیش از دو برابر در سال افزایش یافته و از حدود هفتاد روز در سال به رقمی قریب به 150 روز رسیده است.
در بعد زیست محیطی، تنشهای آبی، عملیات سدسازی، کاهش آب ورودی از مناطق بالادست به پاییندست و گسترش مناطق بیابانی آسیای مرکزی میتواند تهدیدات زیست محیطی مخربی را متوجه مناطق شمال شرقی ایران و حتی حاشیه دریای خزر نماید. این مناطق به صورت مستقیم تحت تأثیر پیامدها و آثار کاهش سطح ورودی منابع آبی در رودخانههای مرزی و مشترک با ترکمنستان و افغانستان به ویژه حوضه آبی هریرود و پیامدهای زیست محیطی گسترش بیابان و پدیده ریزگردها قرار دارند. لذا همکاری میان دو کشور از یک سو و با کشورهای دیگر منطقه از طرف دیگر در قالب دیپلماسی مشترک آب، جهت انتقال دغدغهها و تلاش مشترک جهت کاهش نگرانیها بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است.