سوئد در شمال اروپا واقع شده و هم مرز با دریای بالتیک، فنلاند، نروژ و دانمارک می باشد. مساحت این کشور 449964 کیلومتر مربع است. فاصله دورترین مسافت شمال تاجنوب ان 1574 کیلومتر و شرق تا غرب ان 499 کیلومتر می باشد. از کل سرزمین سوئد 53% را جنگل، 17% را کوه و 8% رازمین قابل کشت و 9% را دریاچه ها و رودخانه ها تشکیل میدهد. حدود 13% خاک سوئد در منطقه قطب شمال واقع شده است. جزایر "گوتلند Götland" و "اولند Öland " دو جزیره بزرگ واقع درجنوب شرق سوئد می باشد که در مالکیت این کشور است.
سوئد از 25 استان (کانتی) و 290 حوزه شهرداری (کمون) تشکیل شده است. استکهلم بعنوان بزرگترین شهر این کشور در نیمه دوم قرن سیزدهم تاسیس شده و از سال 1436 میلادی تاکنون بعنوان پایتخت سوئد می باشد. سوئد دارای 10.6 میلیون نفر جمعیت بوده و نرخ رشد جمعیت این کشور 1.05 درصد می باشد.
تا اواخر قرن نوزدهم کمتر از 20 درصد جمعیت سوئد شهرنشین بودند لیکن اکنون حدود 90 جمعیت شهر نشین هستند. حدود 30% جمعیت کشور سوئد در سه شهر استکهلم ، گوتنبرگ، و مالمو و حومه آنها متمرکز می باشند. مردم سوئد همراه با مردمان نروژ، ایسلند و دانمارک از شاخه ژرمنی اقوام هند و اروپائی بوده و تبارشان به وایکینگ ها می رسد. کلمه وایکینگ از ریشه ویکن به معنای خلیج گرفته شده و به مردمی اطلاق می شده که در اطراف آبگیرهای اسلو (پایتخت کنونی نروژ) زندگی میکرده اند. زبان سوئدی بهمراه زبانهای ایسلندی، دانمارکی و نروژی شاخه ای از زبان آلمانی هستند. سه زبان سوئدی، دانمارکی و نروژی بسیار به هم نزدیک هستند و گویش کنندگان به این زبانها میتوانند هر کدام به زبان خود با هم ارتباط زبانی برقرار کنند. علاوه بر سوئد، دو اقلیت بومی "فین" و "لاپ " که عموما ساکنان مناطق شمالی فنلاند، سوئد و نروژ را تشکیل میدهند نیز زبان خاص خود را دارند.
ترکیب جمعیت سوئد در شش دهه اخیر به عللی نظیر برخورداری از جذابیت آرامش ناشی از بیطرفی در جنگ جهانی دوم و نیاز کشور به نیروی کار تدریجا تغییر کرد. جاذبه بازار کار توام با استواری کشور بر پایه رفاه همگانی، زمینه های لازم برای مهاجرت افرادی از اقوام و نژادهای مختلف به این کشور را در گذشته فراهم نمود. قوانین مهاجر پذیری سخاوتمندانه توام با شکوفایی اقتصادی سوئد و نیاز به نیروی کار خارجی موجب ادامه این روند تا اواخر قرن بیستم گردید.
سوئد در عین حال کشوری مهاجر فرست می باشد. از سالهای 1850 تا 1910 میلادی، قریب به یک میلیون نفر از جمعیت 3.5 میلیون نفری آن زمان سوئد؛ به امید کسب درآمد بهتر، گذار از بیکاری و زندگی پر مشقت در جنگلهای سردسیر مناطق میانی وشمال سوئد، و همچنین به امید کسب آزادی سیاسی اجتماعی به آمریکا مهاجرت کردند. اما از دهه 30 قرن گذشته، مهاجرت به سوئد بر مهاجرت از سوئد پیشی گرفت. سوئد اکنون از منظر اتباع خارج بدنیا آمده به یکی از متنوع ترین کشورها از منظر ترکیب فرهنگی تبدیل شده، به گونه ای که امروزه مردمانی از ملل مختلف در این کشور زندگی میکنند. فنلاندیها از دیرباز بعنوان بزرگترین اقلیت ساکن در سوئد بوده اند.
در سال 2015 با مهاجرت 103.662 نفر به سوئد رکورد مهاجرت به این کشور در طی دهه های گذشته شکسته شد. بطور اتفاقی در همین سال تعداد زیادی از مردم سوئد به خارج از کشور مهاجرت کردند. براساس امار اعلام شده، در این سال 56.000 نفر این کشور را ترک نموده اند که از این تعداد یک سوم آنها متولد سوئد و بقیه در دیگر کشورها زاده شده بوده اند. براساس آمار، 12% جمعیت این کشور را پناهندگان تشکیل میدهند و سوئد از این منظر در رده هفتم دنیا قرار دارد. البته با مشکلات امنیتی و اجتماعی، دولت جدید در حال اتخاذ تصمیمات سخت گیرانه تر برای تدوین قوانین جدید جهت ورود پناهندگان و مهاجرین می باشد.
در حال حاضر بیش از 90 درصد مردم سوئد پیرو دین مسیحیت شاخه لوتری هستند. قانون اساسی سوئد آزادی مذهب را به رسمیت شناخته است لذا مذاهب اقلیت نیز در این کشور بصورت مساوی از حق ثبت در سوئد برخوردار می باشند. قانون اساسی تصریح دارد که تمامی شهروندان در زمینه مذهب از حمایت دولت برخوردار هستند و نیز آزادی فعالیت های مذهبی بصورت فردی و جمعی به رسمیت شناخته میشود. مسیحیان ارتدوکس و کاتولیک از اقلیت های دینی شناخته شده در سوئد هستند. کلیسای کاتولیک 150 هزار عضو دارد و کلیسای ارتدوکس 100 هزار پیرو و کلیسای پروتستان نیز، اکنون 200 هزار عضو دارد. بجز مسیحیت، سایر ادیان الهی نیز در سوئد حضور فعال دارند. اسلام را میتوان دومین مذهب در سوئد دانست.
از سال 2000 کلیسای لوتران عنوان کلیسای دولتی را از دست داد و به نهادی مذهبی-اجتماعی در کنار دیگر نهادها تبدیل شد. به این ترتیب شهروندان سوئدی الزاماً از بدو تولد عضو کلیسای لوتری تلقی نمیشوند بلکه عضویت در این کلیساها اختیاری است. عضویت درکلیسا اجباری نیست اما پادشاه از این امر مستثنی است و باید لزوما عضو کلیسا باشد. دولت به همه مذاهب کمک مالی میکند.
نظام سیاسی سوئد از ابتدای تاسیس تا اوائل قرن 18 حکومت سلطنت مطلقه بود. این کشور از سال 1718 با تصویب اولین قانون اساسی موسوم به مستندات حکومتی جدید و تقسیم قدرت میان پادشاه، وزرا و پارلمان، به مشروطه سلطنتی تبدیل شد. براساس تغییرات بعدی، قانون اساسی درسال 1975 و 1980 حق سلطنت برای پسر ارشد پادشاه سلب شد و مقرر گردید که صرف نظر از جنسیت، فرزند ارشد جایگزین پادشاه قبلی گردد. براساس قانون اساسی سوئد، پادشاه شخص اول کشور است ولی این مقام در درجه نخست جنبه نمایندگی مملکت و تشریفاتی دارد. بدان معنی که اختیارات پادشاه به ریاست شورای دولت، ریاست شورای امورخارجه، دریافت استوارنامه سفرای خارجی، امضای استوارنامه سفرای سوئد و حضور در مراسم بازگشایی پارلمان محدود گردید. نخست وزیر حق نصب و عزل وزرا را دارد.
اصل نظام حکومت داری دولت در سوئد همان اصول قانون اساسی کشور می باشد که در سال 1974 به تصویب رسیده و تعیین کننده کلیات ساز و کار امور اجرائی نهاد های بنیادی دولت، روابط آنها با یکدیگر، تضمین آزادیهای اساسی مردم سوئد و برگزاری انتخابات پارلمانی و تشکیل مجلس نمایندگان مردم می باشد. این قانون اساسی که از دیرباز تاکنون درحال اجراست، از قدرت پادشاه کاسته و حتی قدرت نصب نخست وزیر و نامزد کردن رهبر حزب یا ائتلاف پیروز انتخابات برای تشکیل دولت را نیز در دست رئیس پارلمان قرار داده است.
پارلمان بالاترین مرجع قانونگذاری سوئد است. 349 عضو پارلمان با رای مستقیم مردم برای چهارسال انتخاب میشوند. برگزاری انتخابات زودرس مانع از برگزاری انتخابات مقرر چهارساله نمی شودو لذا براساس قانون، انتخابات پارلمانی سوئد در سومین یکشنبه ماه سپتامبر از چهارمین سال آن برگزار میگردد. تصویب قانون درزمینه برگزاری رفراندم مشورتی و اصلاح قانون اساسی نیز از اختیارات پارلمان است. در تاریخ سوئد تاکنون رفراندم قانون اساسی برگزار نشده اما شش رفراندم مشورتی برگزار گردیده که اخرین آن، تعیین راهبرد بهره گیری از امکانات انرژی هسته ای در سال 1980، پیوستن به اتحادیه اروپایی در 1994 و در امتداد آن موضوع پیوستن سوئد به اتحادیه پولی اروپا در 2003 بوده است. کلیه شهروندان 18 ساله سوئدی میتوانند بعنوان رای دهنده یا انتخاب شونده در انتخابات شرکت کنند. نامزدهای نمایندگی باید از سوی یک حزب مورد حمایت باشند. براساس قانون اساسی در زمان جنگ، پارلمان فعالیت خود را متوقف میکند و یک هیئت مرکب از 50 نماینده منتخب وظائف پارلمان را بعهده میگیرد. پارلمان حق استیضاح نخست وزیر را دارد و باید 35 نماینده چنین تقاضایی را مطرح کنند.
پارلمان در سوئد چنان نقش بارزی دارد که حتی بعد از انجام هر انتخابات پارلمانی، رئیس پارلمان است که بزرگترین حزب ائتلاف پیروز را موظف به تشکیل دولت می نماید در حالیکه در بسیاری از دیگر کشورها معمولا پادشاه چنین وظیفه ای را بعهده دارد. بطور سنتی 7 حزب (و اخیرا با اضافه شدن حزب دموکراتهای سوئد 8 حزب) عمده درسوئد وجود دارند که در دو جناح با گرایش چپ (شامل حزب سوسیال دمکرات، حزب سنتر، حزب چپ و حزب سبز) و جناح با گرایش راست (شامل احزاب لیبرال، دمکرات مسیحی، دموکراتهای سوئد و مودرات) دسته بندی میشوند. جناح چپ با رهبری حزب سوسیال دمکرات پس از 8 سال، در انتخابات سال 2022 دولت را به جناح راست واگذار نمود.