پیشبرد لجستیک سبز در مالزی: شیوهها و الزامات استراتژیک
با افزایش نگرانیهای زیستمحیطی در سطح جهانی، لجستیک سبز بهعنوان یکی از رویکردهای کلیدی برای کاهش اثرات زیستمحیطی زنجیره تأمین مورد توجه کشورها قرار گرفته است. مالزی بهعنوان یک کشور در حال توسعه، تلاشهایی برای سبزسازی زیرساختها و عملیات لجستیکی خود آغاز کرده است. یافتهها نشان میدهد که با وجود موانعی نظیر هزینههای بالا و کمبود زیرساختها، چارچوبهای سیاستی بلندمدت و حمایت دولت میتوانند زمینهساز توسعه پایدار در بخش لجستیک این کشور باشند
توسعه پایدار در دهههای اخیر به یکی از محورهای اصلی برنامهریزی اقتصادی کشورها تبدیل شده است. در این میان، بخش لجستیک بهدلیل سهم بالای آن در انتشار گازهای گلخانهای و مصرف سوختهای فسیلی، مورد توجه ویژه قرار گرفته است. مفهوم لجستیک سبز با هدف کاهش اثرات زیستمحیطی عملیات لجستیکی شامل حملونقل، انبارداری و بستهبندی، بهعنوان یک راهکار مهم در تحقق اقتصاد سبز مطرح است. شرکتهای لجستیک در جهان مدتهاست که برای ایجاد تعادل بین اهداف زیستمحیطی و بهرهوری هزینه تلاش میکنند. با این حال، این الگو در حال تغییر قابل توجهی است. فشارهای فزاینده برای کربنزدایی ناشی از الزامات نظارتی بین المللی، انتظارات سرمایهگذاران و ادغام گستردهتر اصول زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی در حال تعریف مجدد اولویتهای استراتژیک در حوزه این صنعت هستند.
امروزه، مسئولیت زیستمحیطی و بهرهوری عملیاتی دیگر به عنوان اهداف متضاد تلقی نمیشوند؛ بلکه به طور فزایندهای به عنوان مکمل یکدیگر مورد توجه هستند. پیشرفت در فناوری و نوآوری عملیاتی، شکاف سنتی بین پایداری و مقرون به صرفه بودن را کمرنگ کرده است و نشان میدهد که شیوههای مسئولانه زیستمحیطی میتوانند همزمان دستاوردهای اقتصادی را به همراه داشته باشند. در نتیجه، ابتکارات سبز دیگر به عنوان بدهی یا هزینه اضافی مالی تلقی نمیشوند، بلکه به عنوان الزامات استراتژیک ضروری برای افزایش رقابتپذیری و تابآوری در صنعت لجستیک بار به شمار می روند.
مالزی، بهعنوان یکی از اقتصادهای نوظهور در جنوب شرق آسیا، در سالهای اخیر گامهایی در جهت سبزسازی بخش لجستیک برداشته است و این الزامات جهانی دارای اهمیت برشمرده میشود. صنعت لجستیک بار، به عنوان دومین عامل بزرگ انتشار کربن در سطح ملی (در مالزی)، تحت فشار برای همسو شدن با تعهدات زیستمحیطی این کشور است. از این رو کربنزدایی از این صنعت به یک اولویت ملی تبدیل شده است. با این حال، بسیاری از شرکتها همچنان راهحلهای کمکربن را بسیار گران یا دشوار در مقیاسپذیری میدانند که موانعی را برای پذیرش آن ایجاد میکند. با وجود این چالشها، گذار به لجستیک سبز نه تنها برای دستیابی به اهداف اقلیمی مالزی حیاتی است، بلکه به بخشی جداییناپذیر از رقابتپذیری تجاری این کشور نیز تبدیل شده است. با تشدید استانداردهای زیستمحیطی توسط بازارهای جهانی و ترجیح زنجیرههای تأمین همسو با این استانداردها، شرکای تجاری به سمت کشورها و شرکتهایی متمایل میشوند که اصطلاحا لجستیک مسئولانه در قبال اقلیم را نشان میدهند. از این رو کارشناسان مالزیایی هشدار می دهند بدون سازگاری معنادار، مالزی در معرض خطر کنار گذاشته شدن از زنجیرههای ارزش جهانی و از دست دادن دسترسی به فرصتهای تجاری کلیدی قرار میگیرد.
پذیرش شیوههای سبز در لجستیک حمل و نقل مالزی
برخی مطالعات در مالزی نشان می دهد، نشان میدهد که پذیرش شیوههای پایدار در صنعت لجستیک حمل و نقل بار این کشور، به ویژه در زمینههایی مانند ردیابی پیشرفته وسایل نقلیه، سیستمهای مدیریت ناوگان و بستهبندی با مصرف بهینه انرژی، به تدریج در حال تکامل است. این ابتکارات نه تنها به عنوان الزامات زیستمحیطی، بلکه به عنوان ابزارهای مؤثر مدیریت هزینه که به صرفهجوییهای عملیاتی کمک میکنند، به طور فزایندهای شناخته میشوند.
با این حال، پذیرش کلی لجستیک سبز همچنان در محدوده محدودی قرار دارد. بسیاری از شرکتها همچنان «راهکارهای سریع» عملیاتی کوتاهمدت را بر مداخلات تحولآفرینتر اولویت میدهند. این نشان میدهد که پایداری زیستمحیطی هنوز به طور کامل در چارچوبهای استراتژیک اکثر شرکتهای لجستیک گنجانده نشده است. به اعتقاد صاحب نظران، یکی از محدودیتهای اصلی، اجرای محدود فناوریهای پیشرفتهای است که میتوانند به طور قابل توجهی بهرهوری عملیاتی و زیستمحیطی را افزایش دهند. شیوههایی مانند سیستمهای تحویل بدون کاغذ، افزایش ظرفیت بار وسیله نقلیه و کاهش سفرهای رفت و برگشت خالی، هنوز به طور گسترده پذیرفته نشدهاند. عدم تمرکز بر دیجیتالی شدن به ویژه در گذار به عملیات بدون کاغذ، مانع پیشرفت صنعت به سمت تحول جامع دیجیتال و سبز میشود. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که این پیشرفت محدود ناشی از سرمایهگذاری بلندمدت قابل توجه مورد نیاز برای ارتقاء فناوری است. علاوه بر این، یک مانع قابل توجه در توزیع نابرابر هزینهها و مزایا نهفته است، به طوری که ارائه دهندگان خدمات لجستیک اغلب به تنهایی ریسکهای مالی را متحمل میشوند.
برای پیشرفت معنادار لجستیک پایدار در مالزی، کارشناسان پیشنهاد میکنند باید اصول پایداری در سطح شرکت یا بنگاه عمیقتر درونیسازی شود به این معنی که به جای فرض گرفتن اینکه پایداری به عنوان یک فعالیت مبتنی بر انطباق یا فرعی در نظر گرفته شود باید آن را در استراتژی و فرهنگ اصلی سازمان ادغام کنند. شرکتها باید پایداری را نه تنها به عنوان یک مسئولیت زیستمحیطی، بلکه به عنوان یک اهرم کلیدی برای کنترل هزینه و رقابتپذیری بلندمدت ببینند. البته از دیدگاه کلی، ممکن است برای همه بخشهای لجستیک، گذار به صنعت سبز امکانپذیر نباشد، زیرا برخی از شرکت های فعال در بخش لجستیک ممکن است با منابع مالی و غیرمالی و حاشیه سود کم محدود شوند و برخی از بخشها ممکن است در این برهه از زمان، نتایج پایدار قابل توجهی ایجاد نکنند. رویکرد یکسان برای همه به لجستیک سبز ممکن است امکانپذیر نباشد. در عوض، یک رویکرد استراتژیک و مرحلهای باید سه بخش با بیشترین تأثیر بر نتایج پایداری را در اولویت قرار دهد: حمل و نقل، انبارداری و تدارکات. این حوزهها بیشترین پتانسیل را برای بهبودهای قابل اندازهگیری در عملکرد زیستمحیطی و تجاری ارائه میدهند.
سیاستها و اقدامات دولت مالزی در حوزه لجستیک سبز
1.سیاست حملونقل ملی (NTP 2019–2030: دولت مالزی با تصویب "سند سیاست حملونقل ملی" بر ترویج حملونقل پایدار و توسعه زیرساختهای حملونقل کمکربن تأکید دارد. این سند تلاش دارد تا با حمایت از فناوریهای سبز، به کاهش آلودگی هوا و مصرف سوخت فسیلی کمک کند.
2.برنامه دوازدهم توسعه ملی (12MP): در برنامه توسعهای دوازدهم مالزی (2021–2025) نیز بخشهایی به توسعه لجستیک هوشمند، دیجیتالیسازی عملیات حملونقل، و ارتقاء بهرهوری انرژی اختصاص یافته است. این سیاست در راستای تعهدات اقلیمی مالزی تحت توافق پاریس تنظیم شده است.
3.حمایتهای مالی و مشوقها: دولت مالزی با راهاندازی طرحهایی مانند Green Technology Financing Scheme (GTFS) و ارائه تسهیلات ویژه به شرکتهای فعال در حوزه فناوریهای پاک، سعی در تشویق بخش خصوصی برای مشارکت در حملونقل پایدار دارد. نهادهایی مانند سازمان توسعه سرمایهگذاری مالزی(MIDA) و وزارت سرمایهگذاری، تجارت و صنعت (MITI) نیز مشوقهایی برای سرمایهگذاری در زیرساختهای سبز و لجستیک پاک ارائه میدهند.
4. اجرای پروژههای کلیدی و تحولات ساختاری
- حملونقل چندوجهی و ریلی: مالزی با توسعه پروژههایی نظیر East Coast Rail Link (ECRL) بهدنبال کاهش وابستگی به حملونقل جادهای و جایگزینی آن با حملونقل ریلی کممصرفتر است. همچنین، در بنادر بزرگی نظیر Port Klang زیرساختهای حملونقل چندوجهی با هدف بهبود بهرهوری و کاهش تأخیرهای لجستیکی ایجاد شدهاند.
- دیجیتالیسازی زنجیره تأمین: شرکتهای بزرگ لجستیکی در مالزی شروع به استفاده از فناوریهایی مانند اینترنت اشیا (IoT)، تحلیل دادههای بزرگ (Big Data) و سیستمهای مدیریت هوشمند حملونقل برای بهینهسازی مسیر، کاهش مصرف سوخت و افزایش کارایی کردهاند.
فرصت ها و چالش های پیش روی مالزی در حوزه لجستیک سبز:
با وجود سیاستگذاریهای مترقی در حوزه لجستیک سبز، مسیر تحقق عملی این رویکرد در مالزی با موانع متعددی همراه است. گذار از زیرساختهای سنتی به سامانههای لجستیکی پایدار، نیازمند سرمایهگذاریهای کلان، تغییرات فناورانه، و ارتقاء ظرفیت انسانی است. در کنار این چالشها، تحولات اقتصادی و فناورانه اخیر نیز فرصتهای ارزشمندی برای شتاببخشی به فرایند سبزسازی فراهم کردهاند. بررسی همزمان موانع ساختاری و قابلیتهای نوظهور، درک عمیقتری از چشمانداز اجرایی لجستیک سبز در مالزی بهدست میدهد. این بخش با هدف تحلیل دوسویه فرصتها و چالشهای پیشرو، بستری برای ارزیابی واقعبینانه مسیر توسعه پایدار در زنجیره تأمین مالزی فراهم میآورد.
فرصتهای پیشرو مالزی در حوزه لجستیک سبز شامل موارد زیر است:
- رشد تجارت الکترونیک: با افزایش تجارت دیجیتال و تقاضا برای ارسالهای سریع و مؤثر، لجستیک پایدار میتواند به یک مزیت رقابتی برای شرکتها تبدیل شود.
- دسترسی به منابع منطقهای و بینالمللی: مالزی میتواند از حمایتهای مالی و فنی نهادهای منطقهای مانند بانک توسعه آسیا (ADB) و طرح همکاریهای سبز ASEAN برای تسریع در اجرای پروژههای پایدار بهرهمند شود.
- افزایش تقاضا برای زنجیرههای تأمین سبز: با رشد آگاهی مصرفکنندگان جهانی نسبت به مسائل زیستمحیطی، شرکتهایی که بتوانند لجستیک خود را به شیوه سبز مدیریت کنند، فرصت بهتری برای نفوذ در بازارهای صادراتی خواهند داشت.
مالزی در این حوزه با چالشها و موانعی مواجه است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود؛
- هزینههای بالای انتقال به فناوریهای سبز: سرمایهگذاری اولیه برای استفاده از فناوریهای پاک و ناوگان سبز، بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط، بسیار بالا است و بازگشت سرمایه در کوتاهمدت تضمینشده نیست.
- کمبود زیرساختهای فنی: نبود ایستگاههای شارژ کافی برای خودروهای برقی، ضعف در یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی، و نبود استانداردهای دقیق برای لجستیک سبز از دیگر موانع پیشروی توسعه این حوزه در کشور است.
- آگاهی پایین و فقدان نیروی متخصص: کمبود نیروی کار متخصص در حوزه لجستیک سبز و آگاهی پایین مدیران و تصمیمگیران نسبت به مزایای اقتصادی و زیستمحیطی آن، چالشی جدی برای پیادهسازی سیاستهای مربوطه ایجاد کرده است.
در نهایت، درونیسازی پایداری در صنعت لجستیک بار مالزی نیاز به یک تلاش هماهنگ دارد - تلاشی که توسط تعهد در سطح شرکت (مانند سرمایهگذاری در فناوریهای دیجیتال و سبز) هدایت میشود، توسط استراتژیهای کل صنعت و پاسخگویی مشترک در سراسر زنجیره ارزش لجستیک فعال میشود و از طریق حمایت قوی دولتی تقویت گردد. تنها از طریق این رویکرد مشارکتی، این بخش میتواند به طور معناداری در اهداف ملی اقلیمی مشارکت داشته باشد و در عین حال رقابتپذیری جهانی خود را افزایش دهد. در یک برداشت کلی این باور باید شکل بگیرد که ادغام روشهای سبز در صنعت لجستیک نه تنها برای کاهش اثرات زیستمحیطی، بلکه برای بهبود بهرهوری عملیاتی، نتایج مالی، رقابتپذیری بازار و اعتبار شرکت نیز ضروری است.
لجستیک سبز در مالزی در مرحله گذار از سیاستگذاری به اجرای عملیاتی قرار دارد. اگرچه چالشهای متعددی مانند کمبود زیرساخت، هزینههای بالا و ضعف آگاهی وجود دارد، اما وجود چارچوبهای کلان مانند NTP و 12MP و حمایتهای مالی و فنی دولت نشاندهنده تعهد جدی به توسعه پایدار است. در صورتیکه این تلاشها بهطور مؤثر و با مشارکت بخش خصوصی ادامه یابد، لجستیک سبز میتواند به عاملی کلیدی در تحول زیستمحیطی، اقتصادی و رقابتی کشور تبدیل شود.