معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

۱۴۰۲/۰۶/۲۶- ۰۸:۰۰ - مشاهده: ۲۴۰

گسترش بریکس

پر رنگ شدن نقش جهانی اتحادیه بریکس در موضوعات بین المللی، اقتصادی و تجارت جهانی و ظهور قدرت های اقتصادی جدید طی دو دهه گذشته برتری آمریکا را با روند نزولی مواجه کرده است.

در هزاره جدید، با به چالش کشیدن سلطه ایالات متحده، اقتصاد جهانی به طور فزاینده ای رقابتی شد. روسیه، کشور جانشین اتحاد جماهیر شوروی، توسعه تجاری و صنعتی خود را تسریع بخشید. اتحادیه اروپا شروع به نشان دادن پتانسیل بیشتری کرد و مهمتر از همه، چین توانست ژاپن را به عنوان قدرت اقتصادی آسیا از برتری خلع کند. این کشورها یا گروه‌هایی از کشورها به رقبای جدی تبدیل شدند که هژمونی اقتصادی ایالات متحده را به چالش می‌کشند.

از سوی دیگر ، بحران مالی وام های مسکن در سال های 2009-2008 در آمریکا سلطه اقتصادی جهانی این کشور را به لرزه در آورد. این بحران باعث فرار سرمایه از آمریکا به اقتصادهای نوظهور شد و چین مقصد اصلی آن بود. این بحران همچنین باعث سقوط اقتصادچندین کشور اتحادیه اروپا شد که بیشترین ضربه را به یونان وارد کرد. تاثیر دیگر، کاهش شدید قیمت نفت و گاز بود، زیرا عرضه بیش از تقاضا بود. این امر روسیه را به عنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ انرژی در جهان به شدت تحت تاثیر قرار داد. شبح یک رکود بزرگ به مانند رکود سال 1930 لرزه بر اندامها می انداخت. فروپاشی تقریباً دو قدرت بزرگ - اتحادیه اروپا و روسیه - منجر به تغییر برتری اقتصادی به چین و آمریکا شد. آنها بعداً در همه زمینه‌ها به ویژه در اقتصاد به شدت با یکدیگر رقابت کردند.

رقابت بریکس ( BRICS ) و گروه هفت (G7)

در چارچوب اقتصاد جهانی، کشورها نیز با تشکیل ائتلاف های اقتصادی، نفوذ خود را اعمال و منافع خود را دنبال می‌کنند و به طور قابل توجهی بر پویایی سیاست های تجاری بین المللی تأثیر می‌گذارند. دو بلوک تجاری برجسته در این زمینه، بریکس و گروه هفت هستند. بریکس گروهی از اقتصادهای ملی در حال ظهور است که از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده است. گروه هفت نیز ائتلافی از هفت اقتصاد پیشرفته می‌باشدکه از ایالات متحده، کانادا، ژاپن، آلمان، فرانسه، ایتالیا و بریتانیا تشکیل شده است.

در سال های اخیر، بریکس توسعه چشمگیری داشته است بطوریکه با ایجاد" بانک توسعه جدید" که یک بانک توسعه چند جانبه است ،کشورهایی مانند بنگلادش، مصر و امارات به آن ملحق شده اند و تعداد دیگری نیز در حال پیوستن به آن می‌باشند. چنین روندی نشان دهنده تغییر در پویایی اقتصاد جهانی است. در واقع ، بریکس یک تغییر لرزه ای در نظم اقتصادی جهانی را آغاز کرده است و به طور فزاینده ای در حال تسلط بر اقتصاد جهانی می‌باشد. اما در آنسو گروه هفت و سایر نهادهای اقتصادی ویا مالی مرتبط با آمریکا به تدریج نفوذ خود را از دست می دهند. این امرنیز ناشی ازمشکلات مختلفی مانند تردیدها در موردسیاست خارجی آمریکا،تلاش برای ایجاد بلوک های تجاری جایگزین، سیاست های اتحادیه اروپا و روابط تاریخی بین اروپا و مستعمرات سابق آن می‌باشد.

بریکس همچنین نشان دهنده تغییر از نظم اقتصادی جهانی به رهبری آمریکا به جهانی چند قطبی است که بیشتر تحت تأثیر اقتصادهای بزرگ در حال توسعه می‌باشد. بریکس همچنین دستخوش تغییر در سپهر جهانی و اهمیت خود شده است و چین و روسیه به دنبال تقویت تعادل خود در برابر نظم تحت سلطه غرب هستند. همزمان بریکس می‌تواند منجر به فشار بیشتری برای اصلاح نهادهای جهانی اعمال نماید که احساس می‌کنند در آن کمتر حضور دارند.

از بعد تجاری نیز رقابت شدیدی بین بریکس و گروه هفت برای نفوذ در فضای اقتصادی جهانی طی دو دهه گذشته شکل گرفته است. آمارها نشان دهنده آن هستند که در طول دهه 1990حضور گروه هفت در اقتصاد جهانی برجسته بود و 46.05 % از تولید ناخالص داخلی جهانی در برابری قدرت خرید را به خود اختصاص داده بود. درمقایسه، درهمین دوره، مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس تنها 15.66% بود. امادر سال 2022، این نسبت، نسبت معکوس داشت، جایی که نسبت تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس بمیزان 31.87 % بود، در حالی که این نسبت برای کشورهای گروه هفت بمیزان 30% بود. این تسلط تا حدی به دلیل افزایش نسبت تولید ناخالص داخلی چین بود که از 3 % در سال 1990 به 18 % در سال 2022 افزایش یافت. در همین حال، ایالات متحده که در گروه هفت از جایگاه برتری برخواردار است تولید ناخالص داخلی آن در دهه 1990 به 44 % و در دهه اول هزاره جدید منتهی به 2022 به 51.72 % رسید.

پتانسیل بریکس در سهم فزاینده آن از صادرات جهانی نیز مشهود است که از 9.81 % در سال 2003 به 20.7 % در سال 2022 افزایش یافت و چین به عنوان بزرگترین صادرکننده جهان، سهم بازار تا 15 % از صادرات کالاهای جهانی را در اختیار داشت. در مقابل، نسبت صادرات گروه هفت از 42.48 % در سال 2003 به 28.21 % در سال 2022 کاهش یافته است که عمدتاً توسط ایالات متحده (28 درصد) انجام شده است.

برای چندین دهه، چین بعنوان عضو قدرتمند بریکس به لطف عوامل و راهبرد های مختلف، از جمله مزیت رقابتی با نیروی کار ارزان و مولد، سرمایه‌گذاری در فناوری و زیرساخت‌های پیشرفته، صرفه‌جویی در مقیاس ناشی از بازار وسیع داخلی، تخصص تولیدی متنوع،تسهیل صادرات دولت وتوانایی آن برای ایجاد یک زنجیره تامین جهانی یکپارچه در افزایش صادرات خود موفق بوده است. نه تنها این موارد بلکه رشد قوی بازار مصرف و محصولات نوآورانه متنوع آن نیز نقش مهمی درتقویت صادرات این کشور دارد. از طریق همکاری نزدیک بین المللی، چین با موفقیت خود را به عنوان یک بازیگر اصلی در تجارت جهانی قرار داده است و تأثیر قابل توجهی بر رشد تصاعدی صادرات این کشور ایجاد کرده است. چنین جایگاهی موجب تقویت مضاعف بریکس نیز گردیده است.

تقویت روز افزون جایگاه بریکس اکنون موجب شده است تا بسیاری از کشورها برای پیوستن به آن صف بکشند. وقتی در دهه 2000 ایده ایجاد یک سازمان اقتصادی چندجانبه جایگزین مانند بریکس، مطرح شد ، زمانی بود که مؤسسات برتن وودز دیگر قادر به مقابله با مقیاس و پیچیدگی منظره اقتصادی جهان پس از جنگ سرد نبودند. نهادهای تحت رهبری غرب و در راس آنها ایالات متحده آمریکا نیز گرفتار محاسبات محدود ژئوپلیتیکی و فاقد چشم‌اندازی روشن برای آینده بودند. با بروز بحران مالی جهانی سال 2008  به زودی آشکار شد که آمریکا در حال از دست دادن ظرفیت و اراده جهت نوشتن فصول بعدی جهانی شدن است. در این وضعیت،  بریکس به عنوان یک تثبیت کننده و همچنین یک چالش بالقوه در برابر رژیم قدیمی طراحی شده توسط ایالات متحده ظاهر شد و اولین نشست آن در سال 2009 برگزار شد.

اخیرا که شاهد برگزاری پانزدهمین اجلاس سران بریکس از 22 تا 24  آگوست سالجاری میلادی ( 2023) در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی بودیم ، مجددا توسعه  این اتحادیه در دستور کار این نشست قرار گرفت و کشورهای جمهوری اسلامی ایران ، عربستان سعودی ، امارت متحده عربی ، آرژانتین ، مصر و اتیوپی  بعضویت آن در آمدند و چندین کشور نیز آمادگی خود را برای پیوستن به آن اعلام نمودند.چنین وضعیتی نشان دهنده آن است که همه چیز در مدل تحت رهبری غرب کاملاً کار نمی‌کند،

طبق نظر کارشناسان بریکس سه کمک می‌تواند به جهان ارائه نماید :

اول : قدرت هنجاری :

 در حالی که اکثر اقتصادهای جهان، از جمله اعضای بریکس، مایلند تعامل خود را با جهانی شدن و با غرب افزایش دهند، آنها می خواهند این کار را بدون نیاز به تغییر نظام سیاسی، فرهنگ، سیاست های داخلی، سیاست های خارجی یا هویت تمدنی خود در جهان دنبال کنند. بریکس چنین مدل جهانی سازی فراگیر را مشروعیت می‌بخشد. از این نظر، بریکس در نگرش نظم جهانی خود اصلاً انقلابی نیست: بریکس صرفاً به دنبال تقویت مفهوم حاکمیت و آزادی اراده در روابط بین‌الملل است.

دوم : تامین مالی پروژه‌ها

بارزترین موفقیت برای بریکس در سطح اقتصادی، تأسیس بانک توسعه جدید (NDB) در سال 2014 بوده است. از زمان راه اندازی آن، بانک توسعه جدید تقریباً 100 پروژه را با 34 میلیارد دلار آمریکا عمدتاً در بخش های زیرساختی اصلی (آب، حمل و نقل، انرژی پاک، دیجیتال و غیره) که معمولاً اشکال متعارف اعتبار را جذب نمی‌کنند، تأمین مالی کرده است،. گسترش در عضویت گیری بانک و در نتیجه پایه سرمایه آن، نقش مالی توسعه بریکس را در طول زمان گسترش خواهد داد. بر اساس یک مطالعه، تا اواسط دهه 2030، بانک توسعه جدید می‌تواند به سهام وام 350 میلیارد دلاری آمریکا برسد که بیش از بودجه بانک جهانی است.

سوم : معماری مالی پایدارجهانی

یکی دیگر از موضوعات مبرمی‌که بریکس سال ها در مورد آن صحبت کرده است، نیاز به یک معماری مالی جهانی پایدار است که بتواند از یک سیستم تجاری و سرمایه گذاری وابستگی متقابل حمایت کند که به یک ارز واحد وابسته نیست. جنگ اوکراین، یا بهتر است بگوییم واکنش غرب به آن، سرانجام خطر سیستماتیک تداوم در چارچوب قدیمی را به ارمغان آورد. نه تنها کشورهایی که به دنبال مشارکت داوطلبانه در انواع مبادلات تجاری، انرژی و مالی هستند گروگان گرفته می‌شوند، بلکه ثبات کل نظام اقتصادی نیز با سیاست یک قدرت واحد به خطر می افتد. این وضع یک وضعیت غیرقابل قبول و ناپایدار است، به ویژه اگر در مورد نظم جهانی چند قطبی صحبت کنیم. بنابراین، ابداع ابزارهایی برای عایق‌سازی و حفاظت از وابستگی متقابل اقتصادی اکنون یک هدف استراتژیک مشترک برای بریکس است.

اما بریکس علیرغم تقویت جایگاه اش درصحنه بین الملل هنوز آسیب پذیر است. این آسیب پذیری در بحران روسیه و اوکراین بخوبی نمایان شد بعنوان مثال بطوریکه آمریکا توانست بصورت غیرقانونی 300 میلیارد دلار ذخایر ارز خارجی روسیه را که در اوراق خزانه آمریکا نگهداری می‌شود، مسدود نماید. وزیر خزانه داری آمریکا در این خصوص اخیراً اعلام نمود : «ما در این مقیاس کوچک دارایی‌های توقیف شده را داریم، اما مطمئناً چالش های قانونی برای انجام بیش از این وجود دارد». حتی هند، چین و ده‌ها کشور دیگر که به‌شدت در اوراق قرضه دولتی ایالات متحده سرمایه‌گذاری می‌کنند و ذخایر طلای خود را در خارج از کشور نگه داری می‌کنند، اکنون باید چشم‌انداز مسدود شدن یا از دست رفتن دارایی‌های مستقل خود را در سناریوی بحران آینده بررسی کنند. همانطور که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در ماه گذشته اظهار داشت، همه اعضای بریکس تمایل دارند سازوکارهای مالی ایجاد کنند که آنها را از "خودسری هر بازیگر خارجی" ایمن کند. او همچنین تصریح کرد که ایده‌های زیادی در مورد چگونگی رسیدن به این هدف وجود دارد.

اگر بحران مالی جهانی در سال 2008 انگیزه اولیه بریکس بود، تأثیرات موجی جنگ اوکراین نقطه عطفی بوده است. "تسلیح سازی" کالاهای عمومی‌توسط آمریکا حتی کشورهایی را که با غرب دشمن نیستند به دلیل ضرورت جهانی سازی واقعاً فراگیر نگران کرده است. بریکس آماده ایفای نقشی حیاتی در تکامل این فرآیند است.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما