آخرین وضعیت بحران کرونا در سوئد
در هفته گذشته، آمار تلفات کرونایی سوئد از مرز 10 هزار نفر گذشته است. یعنی با توجه به جمعیت 10 میلیونی این کشور، از هر هزار نفر، یک نفر با کرونا درگذشته است.
سوئد از نظر سرانه تلفات در رتبه 21 جهان قرار میگیرد، ولی سه کشور دیگر نوردیک؛ دانمارک، نروژ و فنلاند در رتبههای نزدیک به 100 هستند و آمار تلفات آنها به نسبت جمعیتشان، تقریبا یک دهم سوئد است. در حالی، این اختلاف وضعیت پیش میآید که مشهور است کشورهای نوردیک بسیار شبیه به هم هستند و در طول چند دهه گذشته همه سیاستها را با هم هماهنگ میکردند. ولی در بحران کرونا، سوئد راه خود را جدا کرد. به همین خاطر برای نخستین بار پس از 60 سال مرزهای این کشورها به روی همدیگر بسته شد. کشورهای نوردیک، نخستین کشورهای جهان بودند که در دهه 1950 مرزهای خود را برای همدیگر باز کردند و الگویی برای ایجاد منطقه شنگن در آینده شدند.
کشور سوئد، تنها نقطه اتصال زمینی سه کشور نروژ، فنلاند و دانمارک است. آن کشورها در همان روزهای نخست دست به تدابیر سختگیرانه زدند، ولی سوئدیها با خیال راحت به زندگی عادی خود ادامه میدادند و هیچ تغییری در رفت و آمدها پیش نیامد. این وضعیت باعث عصبانیت کشورهای همسایه شده بود چون میترسیدند زحمات قرنطینه آنها، در مرزهای سوئد از بین برود.
استراتژی سوئدی برای بیشتر خارجیها، خیلی عجیب و به نوعی همراه با غافلگیری بود چون سوئدیها به ایمنی در کار معروف بودند، مانند خودروی ولوو که نماد آن است و یا اختراع کمربند ایمنی در خودرو که آن هم نماد دیگری از توجه سوئدیها به ایمنی بود. پس چرا در موضوع کرونا، توجهی به ایمنی ندارند. این موضوع به سوال بزرگ همه رسانههای دنیا تبدیل شده بود. حتی ترامپ که خود به بیقیدی معروف بود، از تدابیر سوئد انتقاد میکرد.
دلایل استراتژی متفاوت سوئد
ظاهرا استدلال مقامات سوئدی این است که استراتژی آنها بر پایه اعتماد میان مقامات و مردم و همچنین قانونپذیری مردم بنا شده است ولی مسایل دیگری هم وجود دارد.
روش تصمیمگیری کند سوئدی
به اعتقاد برخی از کارشناسان، روش تصمیمگیری سوئدیها برای مواقع بحران، مناسب نیست. سوئد بیش از 200 سال جنگ و بحران به خود ندیده است. به همین خاطر به اندازه دیگر کشورهای اروپایی، آمادگی و تجربه لازم را برای تصمیمگیریهای بحرانی ندارد. روش تصمیمگیری سوئدی معمولا، فرایندی طولانی، همراه با سنجش جوانب متعدد و ترجیحا با اجماع است. به همین خاطر در زمانهای آرامش، کارهای اصولی و پر دوام انجام می دهند ولی در مواقع بحران، عقبتر از کشورهای دیگر هستند.
کمبودهای قانونی:
بنابر مقاله سه نفر از اساتید حقوق عمومی سوئد، قانون اساسی این کشور برای بحرانهای ملی و اجتماعی در دوران صلح، تدابیر لازم را پیشبینی نکرده است، مثلا دولت در دوران صلح حق اعمال منع رفت و آمد را ندارد، در صورتی که دیگر دولتهای اروپایی، دستشان برای چنین کاری باز بود. حتی دولت نمیتوانست اماکن عمومی مانند فروشگاه و پاساژها را ببندد، تازه در هفته گذشته با تصویب پارلمان، دولت مجوز چنین کاری را دریافت کرد.
اولویت به اقتصاد:
این موضوع را دولت، نهادها، شرکتها و حتی رسانههای سوئدی به خاطر تعصبات ملیگرایی خود، آشکارا بیان نمیکنند ولی یکی از اتهامات رسانههای خارجی به آنها است. آمارها هم نشان میدهد که سوئد در دوران بحران کرونا، زیانهای کمتری در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی دیده است. واحد پولی این کشور هم در برابر سایر ارزها، در دوران بحران کرونا تقویت شده است.
دلایل اجتماعی و روانی:
آسایش و زندگی ظاهری مردم سوئد مختل نگردید. آن استرس و فشاری که مردم بسیاری از کشورهای اروپایی را گرفتار نمود، سوئدیها اصلا تجربه نکردند. مدارس، فروشگاهها، رستورانها، پارکها و اماکن ورزشی، همگی باز بودند، هیچ محدودیتی برای سفرهای داخلی برقرار نشد.
احتمالا به خاطر دلایل بالا است که مقالات متعددی در روزنامههای سوئدی در تمجید از سیاست سازمان بهداشت عمومی نوشته میشود. مقالات انتقادی هم نوشته میشد ولی خیلی کمتر بود. در مجموع، سیاست کرونایی ویژه سوئدی، به مسالهای حیثیتی و ملی برای بیشتر سوئدیها تبدیل شده و هنوز هم نمیخواهند شکست را بپذیرند. آمار بالای تلفات را ناشی از نارساییها در خانههای سالمندان و سیستم نگهداری از سالمندان می دانند نه به خاطر شکست در استراتژی کرونایی خود.
چرا علیرغم تلفات بالا، دولت با بحران سیاسی روبرو نیست
این هفته، نخستین مناظره سال رهبران همه 8 حزب بزرگ کشور در پارلمان برگزار گردید. رهبران احزاب مخالف انتقاداتی را به خاطر آمار بالای تلفات در خانههای سالمندان به آقای استفان لوون، نخستوزیر و رهبر حزب حاکم سوسیال دموکرات وارد کردند. ولی وی در پاسخ، دولت دست راستی قبلی را مسئول اصلی دانست که دست به خصوصیسازیهای گسترده در سیستم رفاهی زده و دست دولت را در خدمات رسانی بسته و افزود که سیستم خدماترسانی را داریم بازسازی میکنیم و تا نتیجهگیری فاصله داریم.
علیرغم این شرایط سخت، نخستوزیر با چالش جدی سیاسی که ناشی از کرونا باشد روبرو نشده است، بلکه مسایل غیرکرونایی مانند بحران مهاجرت و افزایش جرایم، باعث چالش سختتری برای دولت شدند.
سوسیالیستتر شدن مردم:
در سوئد، به خاطر حکومت طولانی سوسیالیستها، سیستم آموزشی و بهداشتی دولتی هستند و بخش خصوصی، سهم اندکی در سیستم بهداشتی درمانی دارد، بیمارستانهای بزرگ، همگی دولتی هستند. در چند سال اخیر، احزاب دست راستی، فشار زیادی وارد میکردند که مسئولیت بیشتری به بخشهای خصوصی واگذار کنند. در پی بحران کرونا، بسیاری از سوئدیها خوشحالند که این اتفاق نیفتاد چون بخشهای خصوصی، مسئولیتی در قبال بحرانهای عمومی ندارند.
سوئد، در زمینه قوانین بیمه و تامین اجتماعی مشکلی ندارد ولی از چند سال پیش در زمینه تامین پرسنل بیمارستانی، دچار کمبود شدیدی شده بود. احزاب دست راستی به دولت سوسیالیست فشار وارد میکردند که بیمارستانها را خصوصی کند تا این مشکل برطرف شود ولی دولت مقاومت میکرد و در مقابل احزاب دست راستی در تامین بودجه برای گسترش بیمارستانها، سختگیری میکردند.
در پی وقوع بحران کرونا، جامعه سوئد، سوسالیستتر شده است. پیش از بحران کرونا، احزاب دست راستی خواستار خصوصیسازی بسیاری از خدمات دولتی بودند ولی این روزها هیچ حزبی جرات پیگیری این سیاستهای لیبرالیستی اقتصادی را ندارد.
به همین خاطر است که در دوران بحران کرونا، حزب چپ (کمونیست سابق) که به شدت طرفدار افزایش خدمات دولتی هست، دوران طلایی داشته و به رکورد محبوبیت 12 درصدی رسیده است.