گمانه زنیها در خصوص برنامه همکاریهای تجاری ایران و چین : بازی با اژدها
هفته نامه صنعت اتریش در مقاله ای به قلم آندراس لاندور، گزارشگر آژانس خبری اتریش و فرشید مطهری بینا، گزارشگر آژانس خبری آلمان که در هفته دوم آگوست 2020 منتشر گردیده به موضوع سند همکاری های چین و ایران پرداخته است . نویسندگان در این مقاله معتقدند که ایران و چین به دنبال برنامه ریزی برای تعمیق هرچه بیشتر همکاریهای دوجانبه به ویژه در حوزه تجاری و اقتصادی میباشند. آنها در ادامه این پرسش را مطرح می نمایند که آیا بحث بر سر امکان تعویض نفت در مقابل سرمایه گذاری بیشتر از سوی چینیها در ایران که احتمال نفوذ بیشتر چین را در ایران فراهم میکند میباشد، یا این تنها یک بلوف در مقابل کاخ سفید است؟
خلاصه ای از برگردان این مقاله در پی خواهد آمد ( بدیهی است آمار و ارقام و تحلیل های ارائه شده در این مقاله تنها نظرات نویسندگان آن می باشد ) .
آیا این همکاری، یک همکاری خطرناک است یا تنها رویایی است که ایران در سر میپروراند؟ ایران و چین به یک برنامه همکاری همه جانبه تجاری و امنیتی نزدیک میشوند که تبادلات و همکاریهای میان دو کشور را به مرحله جدیدی وارد خواهد کرد که این امر موجبات نگرانی را برای بسیاری از کشورهای جهان فراهم آورده است.
بر اساس این سند همکاری ، به مدت ۲۵ سال باید شرایط برای سرمایه گذاریهای میلیاردی چین در ایران فراهم گردد و در مقابل ایران نفت خود را به قیمتی نازل به چین ارسال خواهد داشت. ایده اولیه این برنامه همکاری مربوط به سفر ریاست جمهوری چین در سال ۲۰۱۶ به ایران میباشد. به ثمر رسیدن چنین سند همکاری میان ایران و چین ضربه بزرگی به بدنه سیاست خارجی ایالات متحده و به ویژه سیاست ترامپ در قبال ایران و خاورمیانه است. به موفقیت رسیدن ایران به معنای خروج ایران از انزوا ، خروج از تحریم و به نتیجه رساندن برنامه اتمی این کشور بدون نیاز به حضور امریکا میباشد. بخش هایی از این سند به طور غیر رسمی منتشر شده و در مطبوعات دست به دست میشود.
شاید نکته بسیار قابل توجه این برنامه همکاری، نه همکاریهای تجاری ایران و چین بلکه همکاریهای نظامی دو کشور است. البته مشکلات زیادی بر سر راه این طرح همکاری وجود دارد از جمله در داخل ایران، از این رو راضی نگهداشتن بخش های مختلف سیستم داخلی در این خصوص امری پیچیده می نماید. آقای روحانی این برنامه همکاری را یک طرح راهبردی مهم برای پیشبرد اهداف ایران و ایجاد صلح و امنیت در منطقه می داند.
همچنین وزیر امور خارجه ایران، محمد جواد ظریف این طرح همکاری را همگام با منافع ملی ایران می داند مخصوصا در زمانی که به قول وی، ایالات متحده با تحریم های تروریستی، تلاش بر تضعیف و فلج نمودن اقتصاد ایران و به انزوا کشاندن ایران در حوزه سیاست بین الملل داشت. با این وجود، رفتار چین کمی متفاوت به نظر می رسد و به طور علنی گویی کم و بیش سعی بر عقب نشینی از موضع تعمیق همکاریها با ایران دارد. در خصوص موضع چین، سخنگوی وزارت خارجه چین گفته است: ایران یکی از کشورهای دوست است که از همکاری و مبادلات نرمال با چین بهره مند شده است.
این سند همکاری برای ایران بسیار حائز اهمیت میباشد. پس از خروج آمریکا از برجام ، صادرات نفت به عنوان محل درآمد اصلی این کشور تا حد بسیار زیادی کاهش یافته است. ارزش ریال کاهش یافته و سیاست فشار حداکثری ترامپ تنها تنش های نظامی را در منطقه افزوده است و در مسیر پیشبرد خواست آمریکا نسبت به تغییر مسیر جمهوری اسلامی، تغییری ایجاد نکرده است.
اتحادیه اروپایی و به ویژه مثلث متشکل از آلمان، فرانسه و بریتانیا هرچند مخالف سیاست ترامپ در نسبت با ایران میباشند، اما تقریبا هیچ راهی برای مقابله با آن ندارند. روحانی هم پس از برجام به دنبال تعمیق روابط با غرب بود که با سرکارآمدن ترامپ، تمام این رویاها به کابوسی تلخ برای ایران و دیگر کشورهای غربی تبدیل شد و برای خروج از شرایط بحرانی مساله ادامه همکاریها و یا آغاز همکاریها با چین و روسیه مطرح شد. ایران برای تبدیل نفت به پول، نیازمند ورود به بازار چین و روسیه میباشد و به لحاظ سیاسی نیز همکاری و برقراری اتحاد با این دو ابرقدرت به ویژه چین، برای ایران بسیار حائز اهمیت میباشد به ویژه که ایران میتواند از پشتیبانی چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد برخوردار گردد.
از جزئیات این برنامه همکاری اطلاعات دقیقی در حال حاضر در دست نیست اما در حال حاضر می دانیم که ایران در مقابل فروش نفت ، دلار دریافت نخواهد کرد بلکه یوان به این کشور پرداخت خواهد شد. همچنین در خصوص یک پایگاه نظامی چین در خاک ایران صحبت هایی به عمل آمده است. گفته میشود منطقه آزاد کیش در خلیج فارس به چینیها هدیه داده خواهد شد. اما سخنگوی وزارت خارجه ایران همه این ادعا ها را کذب خوانده و آمریکا را متهم به نشر اخبار کذب میکند زیرا آمریکا، از اینسند همکاری راضی نیست.
شاید این قرارداد هرگز به نتیجه نرسد، زیرا تحریم های مستقیم و غیر مستقیم آمریکا علیه چین و هرکشوری که بخواهد چنین همکاریهایی را با ایران به امضاء برساند، به عنوان یک معضل غیر قابل حل شناخته میشود. از زمان سفر رییس جمهوری چین به ایران رویدادهای بسیار زیادی اتفاق افتاده است و در شرایط و فضای کنونی جهانی، ایجاد چنین بستر همکاری با ایران بسیار مشکل است.
گفته میشود ایران تخفیف ۳۲ درصدی در نفت خود به چین خواهد داد و چین در مقابل در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد و از جایگاه این سرمایه گذاریها حوزههای انرژی، حمل و نقل، مخابرات، بنادر و کشتیرانی و بانک ها سود خواهند برد. ایران انتظار سرمایه گذاری بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار برای مدت زمان ۲۵ سال را دارد و این محاسبات میتواند به بی راهه رود زیرا معلوم نیست قیمت نفت چگونه خواهد ماند.
تصور بر این است که اعلام همکاریهای ایران و چین، تنها به عنوان اهرم فشاری است برای کشاندن ایالات متحده آمریکا به میز مذاکره و آغاز روند عادی سازی روابط میان دو کشور و از سوی دیگر همکاریهای چین با ایران به عنوان نمونه ای برای اتحادیه اروپا به منظور ادامه همکاریها با ایران و استفاده از بازار و نفت ایران خواهد بود. بسیاری از کارشناسان اروپایی، همکاری ایران با چین را به اندازه همکاریهای ایران با واشنگتن پیچیده می دانند. از آنجایی که پس از ۲۰۱۶ به بعد، مذاکرات جدی و مستقیم میان چین و ایران در این خصوص برگزار نشده است و شرایط جهانی از آن زمان بسیار تغییر کرده ، بعید است که چین با مفاد سندیکه به صورت یک طرفه از سوی ایران تهیه و تنظیم شده است همراهی کند و آن را به امضاء برساند.
نویسندگان :
۱- آندراس لاندور: گزارشگر آژانس خبری اتریش – گزارشگر آلمانی و کارشناس مسائل چین
2- فرشید مطهری بینا: گزارشگر آژانس خبری آلمان-کارشناس مسائل ایران و خاورمیانه
منبع: