چشم انداز 2040 آسه آن؛ گامیبلند به سوی تحول جامعه آسه آن
اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا (آسه آن) چند ماه پس از آغاز بحران مالی شرق آسیا در دسامبر 1997 و در بحبوحه سقوط ارزهای منطقه، در نشست غیر رسمی سران آسه آن در کوالالامپور سند چشم انداز 2020 آسه آن را تصویب نمود. این امر بیانگر مصمم بودن سران آسه آن برای حرکت رو به جلو با وجود چالش های موجود آن زمان بود. ثمره این عزم و پایداری برای تهیه چشم انداز دو دهه آینده، تشکیل جامعه آسه آن منسجم و یکپارچه با دارا بودن مرکزیت اقتصادی و سیاسی – امنیتی در معماری منطقه است.
پس از آن چشم انداز 2025 جامعه آسه آن در جشن تاسیس جامعه آسه آن در سال 2015 از سوی سران این اتحادیه به تصویب رسید که همانند چشم انداز 2020 بر حرکت متحد رو به جلو به منظور تحقق جامعه ای سرشار از صلح، یکپارچه، پایدار و مرفه تاکید داشت. بعلاوه مفاهیم محوریت مردم، ثبات، تاب آوری و نقش پررنگ تر آسه آن در مرکزیت منطقه به آن اضافه گردید.
دورنمای ژئو-اقتصادی، ژئوپلیتیک و فناوری از زمان تصویب چشم انداز 2020 آسه آن و متعاقب آن چشم انداز 2025 جامعه آسه آن در حال تغییر بوده است. این تغییرات نیاز به چشم انداز 2040 آسه آن را نمایان می سازد. چشم انداز 2040 آسه آن به ارزیابی چالش های کنونی آسه آن میپردازد و راهبردهایی برای دستیابی به اهداف دو دهه آینده ارائه می نماید.
دستاوردهای چشمگیر در ایجاد سه جامعه آسه آن (سیاسی-امنیتی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی)، تغییرات سریع محیط ژئو اقتصادی و ژئوپلیتیک منطقه، تحولات شگرف دیجیتالی و انقلاب صنعتی چهارم چارچوب چشم انداز 2040 آسه آن را تشکیل می دهند.
محتوای چشم انداز 2040 آسه آن:
الف) دستاوردهای چشمگیر جامعه آسه آن
دستاوردهای چشمگیر آسه آن در 50 سال گذشته از سوی موسسه تحقیقات اقتصادی آسه آن و آسیای شرقی (ERIA) گردآوری شده و در سال 2017 به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس آسه آن در یک مجموعه 50 جلدی به چاپ رسیده است. ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در سال 1993 خود را طرفدار و متعهد آسه آن اعلام کرد و دلیل این امر را نقش کلیدی آسه آن در تبدیل منطقه ای پر از تضاد و آشفتگی به منطقه ای سرشار از صلح و شکوفایی عنوان نمود. منطقه آسه آن روایت یک موفقیت اقتصادی در جهان در حال توسعه است که همه کشورهای عضو آن در رشد جهانی سهیم هستند. آسه آن موفق ترین ادغام منطقه ای در جهان و الگوی "منطقه گرائی آزاد" میباشد. این منطقه همچنین مقصد مهمیبرای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. به عنوان نمونه در دهه گذشته آسه آن دومین مقصد سرمایه گذاری مستقیم چین بوده است.
ب) خواستهها و انتظارات مردم آسه آن
خواستهها و انتظارات مردم آسه آن برای کشور و منطقه خود در چشم انداز 2040 آسه آن مورد توجه قرار گرفته است. نتایج نظر سنجی موسسه ERIA که در سالهای 2017-2016 انجام شد شامل انتظارات و نظرات 2300 نفر از دانش آموزان، مقامات دولتی، تجار، جامعه مدنی، دانشگاهی و محققین در خصوص چشم انداز 2025 آسه آن، در طراحی چشم انداز 2040 مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس این نظر سنجی مردم آسه آن خواهان جامعه ای یکپارچه، متصل، جامع و مقاوم هستند. آنها خواستار جامعه ای با آلودگی شهری کمتر، مدیریت پایدارتر ذخایر طبیعی هستند. آنها خواهان حکمرانی صالح و به دور از فساد هستند و جامعه ای می خواهند که دارای صدایی رسا در جهان بوده و نقش مهمی در ایجاد صلح در منطقه ایفا نماید. در عین حال فاصله زیادی میان انتظارات آنان و پیش بینی آنها از آنچه اتفاق خواهد افتاد به ویژه در زمینه حکمرانی صالح، کاهش فساد، دسترسی برابر به فرصت ها و کاهش آلودگی شهری وجود دارد. بیشترین نگرانی آنها به وجود فساد در سطح کشوری و منطقه ای بر میگردد و نابرابری درآمدی و اجتماعی، تغییرات آب و هوا و بلایای طبیعی در رتبههای بعدی قرار دارند. بنابر این آسه آن میبایست این نگرانیها را مورد توجه قرار دهد.
ج) تحولات کلیدی جهانی، منطقه ای و فناوری
تحولات جهانی پیش روی آسه آن در دو دهه باقی مانده تا سال 2040 با مرکزیت ژئوپلیتیک و اقتصادی منطقه در 50 سال گذشته بسیار متفاوت خواهد بود.
- تحولات دیجیتالی و انقلاب چهارم صنعتی در دو دهه آینده در سطح جهان، شرق آسیا و منطقه آسه آن شتاب بیشتری خواهد گرفت.
- قاره آسیا در دو دهه آینده با توجه به ظهور هند در کنار چین، رشد جهانی قابل ملاحظه ای خواهد داشت. در واقع کریدور هند - آسه آن – چین به قوس طلایی فرصت رشد در جهان تبدیل خواهد شد. پیش بینی میشود در دهه 2020 و 2030 چین، هند و آسه آن به ترتیب اولین، دومین و چهارمین اقتصاد های بزرگ جهان بر مبنای برابری قدرت خرید خواهند بود.
- تغییر در قدرت اقتصادی در آسیا با توجه به عقب نشینی ایالات متحده آمریکا از چند جانبه گرائی و وقوع برگزیت بسیار پیچیده شده است. این تحولات به همراه رشد روز افزون چین و ظهور هند منجر به ایجاد عدم قطعیت ژئوپلیتیک ناشی از تغییر آرایش قدرت ها در منطقه شده است.
- افزایش حمایت گرایی و مخالفت با جهانی شدن در کشورهای توسعه یافته که نمونه آن پیروزی دونالد ترامپ در آمریکاست، اهمیت رشد جامع در زمینه اقتصاد باز و ادغام منطقه ای را آشکار تر می سازد.
- تغییرات جمعیتی در آسیا نشانگر افزایش جمعیت مسن در شمال شرق آسیا از یک سو و افزایش تعداد جوانان در هند و آسه آن از سوی دیگر است. هر چند در کشورهای سنگاپور، تایلند و ویتنام نگرانی از افزایش سن جمعیت رو به افزایش میباشد.
- آسیب پذیری بالا در برابر تغییرات آب و هوا، لزوم توسعه پایدار و مقاوم آسه آن را آشکار می سازد.
گامیبلند به سوی تحول جامعه آسه آن
تحولات فوق الذکر چالش ها و فرصت های فراوانی برای آسه آن در برآوردن انتظارات مردم این منطقه به وجود خواهد آورد. بنابراین میبایست گامهایی بلند به سوی رشد پایدار آسه آن، حفظ مرکزیت آن در امور منطقه و جایگاه جدید آن در جهان برداشته شود.
هدف چشم انداز 2040 آسه آن برداشتن گامهایی جسورانه و رو به جلو به منظور تحول جامعه آسه آن و حفظ موقعیت آن در منطقه و جهان است. تضمین مرکزیت آسه آن، دیجیتالی شدن، پایداری، یکپارچگی، جامعیت (با تاکید بر توانمندسازی و شمول همه افراد) و ایجاد حس هویت و تعلق به آسه آن رئوس مطالب چشم انداز 2040 آسه آن میباشند.
مطالب مورد تاکید در چشم انداز 2040 آسه آن
- ضرورت رهبری جمعی و مشارکتی و مرکزیت آسه آن در صلح، امنیت و شکوفایی منطقه شرق آسیا و ایندوپسیفیک
- پذیرش، سازگاری و کنترل تحولات دیجیتالی و انقلاب چهارم صنعتی که به همراه سیاست های صحیح و تقویت موسسات موجب تحول اقتصاد اعضای آسه آن، ارتقای پایداری و تاب آوری آسه آن، رشد جامع و برآوردن انتظارات جامعه آسه آن خواهد شد.
- حرکت سریع به سمت آسه آن یکپارچه و متصل که با پشتیبانی حاکمیت صالح بتواند به بازار واحد و پایگاه تولید تبدیل شده و حداکثر بهره برداری از فرصت قرار گرفتن در مرکز قوس طلایی جهان (کریدور هند - آسه آن – چین) را بنماید.
- تاکید بر توانمند سازی مردم آسه آن جامع به گونه ای که هیچ یک از افراد جامعه نادیده گرفته نشود.
- شکوفایی آسه آن مردم محور از طریق مشارکت بیشتر مردم و تقویت حس هویت و جامعه آسه آن
- تغییر مجدد نظام زیست محیطی آسه آن
مرکزیت آسه آن و اهمیت دیپلماسی فعال و منسجم آسه آن در رهبری جمعی آسیا
با توجه به پیش رو بودن تغییر قدرت اقتصادی در آسیا و دشواری تطبیق با آن به دلیل بروز حمایت گرایی در آمریکا و شکاف در اتحادیه اروپا، نظام اقتصادی چند جانبه و به تبع آن امنیت اقتصادی و سیاسی آسیا و منطقه آسه آن در معرض تهدید قرار دارد. آسه آن و سایر کشورهایی که سهم عمده ای در این نظام دارند باید در حفظ تجارت چند جانبه بکوشند. هر چند مصرف در شرق آسیا رو به افزایش است، اما این منطقه همچنان به بازارهای آزاد نقاط دیگر متکی بوده و نیازمند نظام باز جهانی برای عرضه تولیدات خود در بازارهای جهانی است. اهمیت و وزن آسیا در نظام چند جانبه ایجاب میکند که رهبری نظام جهانی از این منطقه باشد.
هیچ کشوری نمیتواند رهبری آسیا که شامل چندین قدرت بزرگ و علایق واگرا است را بر عهده بگیرد. رهبری جمعی آسیا با مرکزیت منافع آسه آن در سیاست اقتصادی جهان حیاتی است. تاکید رهبری جمعی بر اجماع، شراکت و راهبری مشترک در کسب منافع مشترک، و تعهد مشترک به اصول چند جانبه است.
در بحبوحه گذارها و چالشهای ژئوپلیتیک و اقتصادی که آسه آن با آن روبروست، این اتحادیه محور جهت دهی و افزایش اثر گذاری رهبری جمعی است که برای ثبات و پیشرفت منطقه شرق آسیا ضروری است. آسه آن از سوی همه طرف های مدعی، دارای مقبولیت میباشد. بعلاوه آسه آن ساز وکارها و پیشینه تسهیل گفتگوها و اعتماد سازی را در کارنامه خود دارد. شبکههای پیرامون آسه آن باعث ایجاد منطقه ای سرشار از صلح شده اند که توسعه یافتگی، کاهش فقر و رفاه را برای میلیونها نفر به ارمغان آورده است.
در عین حال استحکام، انسجام و پایداری آسه آن نه تنها به روابط اعضای آن وابسته است بلکه به روابط آسه آن با قدرت های بزرگ و همچنین چگونگی مدیریت روابط بین این قدرت ها از سوی آسه آن و میانجیگری اختلافات رو به رشد میان قدرت های بزرگ بستگی دارد. چالش پیش روی آسه آن و شرکای دارای قدرت میانه آن، یافتن راه حل های برد- برد و کاهش بی ثباتی ناشی از رقابت راهبردی بین دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان است. تک تک کشورهای شرق آسیا و اقیانوسیه، چین و آمریکا در تقویت رهبری جمعی در منطقه نقش دارند. چالش پیش روی آسه آن، گرد آوردن تمامی اقتصادهای آسیا در راستای تقویت مرکزیت آسه آن در نهاد سازی، همکاریهای آسیایی و رهبری جمعی در شرق آسیاست.
پیمان مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای (RCEP) یکی از راههای تعمیم رهبری جمعی آسه آن به مناطق بزرگتر میباشد. سه ویژگی پیمان RCEP موجب میشود بتوان آن را به عنوان مدلی برای ادغام منطقه ای گسترده تری در سطح جهان به کار گرفت؛ رویکرد تدریجی و مرحله به مرحله؛ ارتقای همکاری اقتصادی به منظور دستیابی همه اعضا به توسعه اقتصادی عادلانه؛ و حمایت از منطق گرایی. تکمیل RCEP و توافق جامع مشارکت ترانس پسیفیک (CPTPP) دستاورد بزرگی برای نظام تجاری چندجانبه و اقتصاد باز خواهد بود. نظامیکه هم اکنون در معرض تهدید ظهور حمایت گرایی در جهان و بویژه در کشورهای غربی قرار دارد.
انجام موفقیت آمیز RCEP در ایفای نقش محوری آسه آن در منطقه بسیار حیاتی است. شکست این پیمان نقش محوری آسه آن در منطقه و توانایی این اتحادیه در دفاع از منافعش در نظام جهانی را خدشه دار خواهد کرد. یکی از جنبههای مهم RCEP فراهم نمودن چارچوبی برای ارتقای همکاریهای اقتصادی و سیاسی چندجانبه با چین است. کشوری که به قدرت اقتصادی جهان بر حسب مقایسه قدرت خرید تبدیل خواهد شد و بنابراین شکست RCEP موجب میشود همکاریهای چندجانبه آسه آن و چین دچار مشکل شود.
همکاریهای آسه آن با شرکای گفتگویی به منظور پیگیری طرح های دارای تاثیر منطقه ای و جهانی به منزله تمرینی برای آسه آن در رهبری جمعی است. این همکاریها با هدف دفاع از چارچوب چندجانبه گرایی در حل اختلافات تجاری و شکل دهی به مذاکرات مسائل نوظهور و بزرگ در تجارت جهانی و همچنین اصلاح سازمان تجارت جهانی انجام میشود. آسه آن میتواند چین و ژاپن به عنوان بنیانگذاران مهم سرمایه گذاری در زیرساختهای منطقه را ترغیب نماید تا رویکرد هماهنگ تری با آسه آن و سایر شرکا در توجه به عقب افتادگی زیرساختهای منطقه داشته باشند. آسه آن همچنین میتواند اقتصاد دریایی (Blue economy) را با هند توسعه دهد. این امکان برای آسه آن وجود دارد تا شرکای گفتگویی خود را به اتخاذ اصول پیمان مودت و همکاری جنوب شرق آسیا (TAC) تشویق نماید تا با استفاده از آن روابط گفتگویی دو جانبه با این شرکا و همچنین روابط میان آنها را شکل دهد.
در عصر عدم قطعیت سیاست تجاری، قاره آسیا با محوریت آسه آن میبایست رهبری جهانی را در زمینه چگونگی حرکت رو به جلو بر عهده بگیرد؛ با توجه به اینکه قاره آسیا به تدریج در حال تبدیل به مرکز اقتصادی جهان است و برای رشد خود نیازمند محیط تجاری پایدار، قابل پیش بینی و باز در جهان میباشد. آسه آن و آسیای شرقی دو مسیر اصلی را برای حرکت رو به جلو ایجاد کرده اند، یکی پیمان RCEP ( همچنین پیمان CPTPP که قبل تر امضا شده است) و دیگری ابتکارات اتصال (Connectivity Initiatives) که چنانچه با موفقیت اجرا شوند، به مفهوم "چند جانبه گرایی" جانی تازه خواهند بخشید.
از آنجائیکه با توجه شکست مذاکرات دوحه، برگزاری دور جدیدی از مذاکرات تجاری از سوی سازمان تجارت جهانی (WTO) بسیار دشوار است، یکی از راههای پیشرفت در این زمینه استفاده از مدل RCEP (به طور ضمنی مدل آسه آنی) است. در این مدل، فرآیند ادغام به تدریج گسترش می یابد و در کنار آن همکاری اقتصادی و توجه به اصول منطقه گرایی باز وجود دارد. این مدل ادغام منطقه ای تکمیل کننده طرح های جهانی WTO در سطح بخشی (Sectoral) از قبیل توافق تسهیل تجارت WTO است. بنابراین اجرای موفق RCEP موجب تقویت مرکزیت و اعتبار آسه آن به عنوان سکویی برای تحقق محیط تجاری چند جانبه، باز و قابل پیش بینی است که پیشرفت این اتحادیه بدان بستگی دارد.